یه چیز بامزه بگم!
چند روز پیش همکارم فیلم قانون مرفی رو دیده بود اومد تعریف میکرد که خیلی با حال بود و کلی خندیدیم، منم گفتم آره منم سینما دیده بودم خیلی حال کردیم و خندیدیم.
گفت: اونجا که دختره این کارو کرد باحال بود! گفتم: کجا؟ یادم نمیاد.
گفت: یا اونجا که امیر جدیدی این حرف و میزنه بعد امیر جعفری اینجوری میکنه. گفتم: یادم نیست و...
گفت: مسخره کردی منو فیلمو ندیدی برا چی میگی دیدم.
گفتم چرا بابا دیدم. رامبد جوان پست گذاشته بود میاد سینما آزادی با هم ببینیم فیلمو با دختره بازیگره ماهم رفتیم.
گفت: خب!
گفتم: وسطای فیلم رامبد بلند شد رفت . یه چند دقیقه بعدش برق سینما هم رفت! همه ساکت نشستن یکی چیز میخورد یکی صدا در میاورد که یه دفعه از گوشه پرده سینما سرو کله یه سایه پیدا شد یواشی سرک کشید و اومد وسط پرده. مردم خندیدن. پشت سرش یه سایه حیون دیگه افتاد رو
... دیدن ادامه »
پرده رفتن پیش هم .پریدن به همدیگه همو زدند اون از انور میدوید و این یکی دنبالش، مردم میخندیدن بعد اونیکه زده بود یه لحظه وایساد رفت پیشش نازش کردو دوست شدن با هم. اون یکی خواست بره که از پشت باز زد تو سرش و دوباره شروع کردن به دویدن دنبال هم و دعوا. ما همه بلند میخندیدیم! دو سه دقیقه همینجور بود که
برق اومد؛.همه سالن ایسلندی با هم گفتن: عهههه.
دو تا پسر جوون نور موبایل انداخته بودند رو پرده و سایه بازی میکردن.
بخدا خیلی خندیدیم..