نبود عروسکهای "اسب" در اپرای سعدی ،
تماشاگر را تا انتهای اپرا با توجه به تصمیم کارگردان در نبودن این عروسکها ، مشغول باقی کاراکترهای(عروسکی) جدید میکند.
اسبهایی که(در اپراهای دیگر آران) برای حرکت های بی نظیر ِ مفاصل ِ این اثرهای منحصر به فرد ، گردانندگانی متبحر تلاش میکردند.
بی قراری اسبها ، تاخت آنها ، حتی گاهی با صدا ،شما نفس اسب را حس میکردید.
یار و یاور بودن آنها ، غم و نا امیدی صاحب و حرکتی در خور گوینده اشعار، همه و همه نشان از نقش موثر این عروسکها دارد.
در واقع "اسب" موجودی که نه تنها موجودیتش بیانگر فضای خشم یا کرنش یا آرامش است ، وجودش در بیان دورانی که حضورش به عنوان یک مرکب استفاده میشده ، در این اپرا با روند پیشبرد کنونی لازم نبود؟
در اپراهایی که اسب در آن از کارزار چه حق باشد چه باطل فرار نمیکند ، گاه تا پای جان مقاومت میکند (اپرای عاشورا) ، در اپرای سعدی
... دیدن ادامه ››
جایی نداشت؟
(مفاهیم نمادین اسب در کنار ادبیات حماسی که نشان غیرت و شجاعت است در عرفان نیز نشان وصال تقرب و سلوک است.
در بحث نماد شناسی اسب در اشعار و نمایش حتما دوستان مطالعه ایی داشند و یا خواهند داشت.)
قدری که در اپرای سعدی جلو میرویم ، نگاه نویسنده اثر در تصویر سازی خشونت در این اپرا دیگربه شدت ظلمی فیزیکال به مانند اپراهای دیگر نیست ،خبری از خشونت هایی که دیده و دل را میخراشد در یکه تازی شاهان و کشتار جمعی نیست.
اگر هست با زبان تند یا انتقادی یا نغز شاعر فضای ذهن تماشاگر را به سمت و سوی ظلم و مظلومیت میکشاند.
شما تنها صحنه ایی که یادآور ظلم فیزیکی در آن میباشید ، آریای "تقلید" است .
باقی یا نمادین در تازیانه زدن(که جالب توجه بود) است ، یا مستتر در اشعار.
گرچه "حلاج" را جدای از زمان سعدی ، ولی زبان حال سعدی میدانم.
(که به نظر بنده یکی از بهترین ترکیبات انسان واقعی و عروسک در اپراهای آران، لحظه مرگ حلاج است، البته ما این ترکیبب را در مرگ شاهان در اپرای قبلی دیده بودیم ، اما این بار پخته تر و کوبنده تر ظاهر میشود)
به نظر بنده حضور اسب ها در اپراهای آران یکی از نقاط قوت تحرک در صحنه برای عروسکها بوده و خواهد بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بروشور و ترتیب صحنه های اپرا سعدی در قالب PDF
لینک دانلود:
http://tinyurl.com/o2ah6qp
.