نمایش را شب اول اجرا دیدیم و بیشتر بچه ها و من دوستش داشتیم. در حد اولین اجرای یک کار ، خیلی خوب بود. قصه ای که مهدی زندیه نوشته و مهدی زندیه خوب می داند که چی را کجا بگذارد که تماشاچی در لحظه به آن نیاز دارد چی را کجا نگذارد که تماشاچی و درام و قصه به آن نیازی ندارد. از صحنه اول مخاطب حس می کند که با یک کار هایپر رئال و خوب طرف است. قصه از تاریکی و شک شروع می شود و در تاریکی و شک هم به پایان می رسد. شخصیت های این نمایش هر کرپدام خرده روایت هایی برای خودشان دارند که بدنه یک روایت خانوادگی و اجتماعی را می سازد. بازی ها تا حد زیادی خوب و قابل قبول است مخصوصا آقای شیخ الاسلامی که ۴ تا کار بعد عید ازش دیدیم که همه با هم متفاوت بود . رضا نه شبیه شاهد در عزازیل است و نه می سوده در لانچر و نه نقشی که در گرگها کراوات نمی زنند داشت و نقشی است متفاوت. بازی اقای حسینی و اقای نادری هم خیلی رضایت بخش بود ( نسبت به شب اول اجرا خوب بود واقعا )
ریتم کار جاهایی کن می شد اما خب حوصله سر بر نبود اصلا و طنز تلخ کار باعث شده بود که برای مخاطب جذاب باشد. مگ طراحی نور را ابتدای کار دوست داشتن اما در ادامه خیلی با نور کار نشد. طراحی صحنه خیلی به نظرم می خورد به کار و واقعا زیر زمینی بدد که حسش می کردی.
آموزنده هم بود واقعا نمی دونستم کوکایین رنگش اون رنگیه ف ر می کردم باید مثل نمک باشه....
شخصیت خاله ، بسیار جا افتاده و خوب بود و بار پذیر،
دستشون درد نکنه هیچ چیزی روی کره زمین ایده آل نیست و این کار هم ارزش دیدن حتما دارد . خدایی دمشون گرم که بروشور دادند چون باید با عوامل آشنا شد و تبلیغات
... دیدن ادامه ››
کارشون رو به بقیه کرد. راستی . مخاطبای خوبی هم امشب بودند . واقعا سالن پر بود و هیچ کار خلاف مقررات سالن از قبل حرف زدن و .... مدیدیم . چه خوب. که همیشه هم غر نزنیم گاهی خوبی ها رو بگیم دلگرمی بشه برا تیم اجرایی....