چه پارادوکس جالبی دارد این اسم
عمل!
البکه خب در حد یک جراحی کوچک ، سخت است ، باید رگ را پیدا کنی ، جنس را بری و پیدا کنی و ، مکان عمل کردن را پیدا کنی و در آخر اگر زنت هم مشکلی ندارد با هم بنشینید به عملکرد رو خودتان....
اول کار که اسم نمایش را می شنوی شاید ذهنت نرود سمت این قضایا( مثل من اما اگر ذهنت برود هم شک می کنی ! )
یک قصه ی ابد و یک روزی و یک خانواده ی خیلی کِیسِ خاص ( این ترکیب در نمایش بسیار پر کاربرد است ) . قصه ای که از ثانیه اول محاطب را میخکوب می کند و ریتم و تمپویی که تا ثانیه آخر میخکوب می شوی ، نور تماشاگران را که انداخت من گفتم، حیف که تمام شد. همه زندگی سمانه و حامد و دیگران را دیدیم و باز هم کم بود...
طراحی فرم اجرا بسیار بسیار بسیار به جا و حرفه ای است. من ، شخصا از صحنه ای که بازیگری اکت ندارد و در ان صحنه می ماند و در و دیوار را نگاه می کند خوشم نمی آید ( سلیقه من است هااا تعمیم نمی دهم ) اما یک لحظه نمی شود که صحنه ای پِرت برود. مخصوصا که با توجه به کوچکی سالن، ( ای کاش در تمدید کار این نمایش در سالن بهتر و بزرگتری اجرا شود و بیاییم و لذت بیشتری ببریم جا تنگ بود انصافا ) سعی کرده بودند نظم در بیان و حرکات رعایت شود. دست مریزاد اساسی هم می گم به عرفان ابراهیمی عزیز که هر شب نمایش رگ را دارد و بلافاصله این نمایش عمل را دارد و چقدر هر دو را عالی اجرا می کند . امسال ۳ تا کار از ایشون دیدم هر سه درخشان یکی هم بی پنج بود که اونم کمدی و متفاوت و جذاب ... شخصیت پردازی هر شش کاراکتر نمایش عمل به نظر م خوب بود. پدری که شاید باعث و بانی این گند و کثافت است، مادری که حامد می گدپوید مادیپری نکرده ، ( مفهوم زندگی خانوادگی را چقدر خوب نشان می داد ) برادری که ....
این نمایش، از هر جهت برای من نو بود، قصه موضوعش (اعتیاد ) شاید نو نباشد اما جنبه ای از آن که زوج مصرفی است را من ندیده بودم نه در فیلم و نه در تئاتر و نه حتی در رمان و داستان ( به این شکل البته که دو نفر ... )
عشقی که بین حامد و زنش تباه می شود به خاطر مواد ، دل مخاطب را شاید بسوزاند اما هدف این نمایش این نیست.
استفاده از کلمان و واژگان مخصوص این قضایا بسیار به جا بود،
کیلو کشی
خرج عمل
و...
چیز دیگری که برایم جالب بود هویت شهر تهران بود از پل مدیریت و شمشادهای پشت اتوبان تا مفت آباد و درمانگاه بروجردی و کمپ زوج درمانی در حومه شهر... چقدر این نمایش را دوست دارم در قالب سینمایی ببینیم، یا رمانش را بخوانم و کِیف کنم...
از
... دیدن ادامه »
تک تک المان های شخصیت پردازی به خوبی استفاده شده بود. مادر نماز خوانی که بچه هایش قانل و معتاد می شوند اما نه قانل بالفطره.
میزانسن و اکسسوار صحنه واقعا به کار بُد داده بود از صحنه غذاخوردن سر سفره تا اون قداره و تا گلدون رز قرمز که آب تهش برا خودکشی کافیه....
دست مریزاد می گم به خانم کارگردان و تیم خیلی خفنشون. انصافا هر چی بخوام بگم باز هست.... پیشنهاد می کنم این نمایش رو که شب های اولش هم هست برید و با اطمینان ببینید و لذت ببرید...