«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
داستان زنی که علی رغم اینکه در مقابل ازدواج مقاومت می کند و به حق زندگی مجردی یک زن قائل است ، رویای مادر شدن هم دارد و در عین حال دغدغه های ناشی از بروز علائم میانسالی!
فضای کاملا زنانه و ریتم تا حد زیادی کند فیلم ممکن است برای عده زیادی از مخاطبین خصوصا آقایون دافعه ایجاد کند.
فیلم خانم فاطمه رو ندیدم ولی به نظرم امیر حسین ثقفی فارغ از این که فررند یک کارگردان پیش کسوت سینماست ، فیلمساز با استعداد و خلاقی ست و همه چیز برای فروش هم فیلمی قابل تامل . البته این که آثار یک کارگردان فضا و تم مشترکی داشته باشد عیبی هم ندارد .
البته به خوبی مطلع هستم که منظور شما معرفی فضای اثر است نه کنایه و طعنه .
جناب فتحیان: دقیقا منظورم همین بود که فضای کار رو معرفی کنم هر چند نقدهای خودم رو هم به این فیلم هم به "همه چیز برای فروش" دارم.
جناب نوبادی: مرگ کسب و کار من است به مراتب فیلم بهتری از همه چیز برای فروش بود. هر چند این یک نظر شخصی بنده ست.
علی ابراهیم: چون کلا با نظرت مخالفم و به نظرم مرگ کسب و کار من است یه فیلم حداکثر قابل قبول و همه چیز برای فروش یه فیلم رسما از رده خارج محسوب میشه. ترجیح میدم نسبت به اون دو تا امتیاز ندم چون مقیاست بهم میریزه
بعد از مدت ها که دیگه کم کم داشتیم عادت می کردیم تو اکثر قریب به اتفاق نمایش ها ، بازیگر ها در یک صحنه خالی دور هم بچرخند و مونولوگ های بعضا بی ربط بگن؛ نمایش اعتراف یه دکور درست و درمون داره ! برای اکسسوار صحنه ش فکر شده! زحمت کشیده شده!
همین صحنه پردازی به میزان زیادی به جذابیت نمایش اضافه کرده! حتی گاهی تماشاچی رو شوکه می کنه! خصوصا در صحنه قتل اول
حالا بماند که دیدن علی نصیریان بزرگ و شهاب حسینی در کنار هم و روی صحنه به خودی خود جذابیت ایجاد خواهد کرد
فیلم به شدت از ضعف فیلمنامه رنج می بره. انگار با یه تعداد کلیپ بهم چسبونده شده طرفیم. نسبت به قسمت اول چندین پله عقب گرد داشته
صرفا بازی ویشکا آسایش رو پسندیدم
بلیت فروشی این نمایش در ابتدا توسط سایت ایران کنسرت انجام می شد که بعد ناگهان به تیوال واگذار شد
در یک بی نظمی و ناهمانگی محض تیوال همون شماره صندلی های فروخته شده ایران کنسرت رو دوباره به نفرات دیگه ای فروخته بود
و کسی مثل من که از سایت ایران کنسرت یک بلیت با موقعیت خیلی مناسب رو خریده بودم مجبور شدم از گوشه ای ترین صندلی ممکن کار رو ببینم
خواهشا دیگه از این کارا نکنید چون معلوم نیست نفرات بعدی که این مشکل براشون پیش میاد مثل من از سر کار اومده باشن و حوصله دعوا و مرافه نداشته باشن
اون وقت خوبیت نداره
از من به شما نصیحت
کافه پولشری متن ساده ای دارد و قرار نیست با پیچیدگی و تعلیق خاصی روبرو باشیم
واگویه های یک زن تنهای کافه دار از قصه های روزمرگی هاش، حسرت هاش ، علاقه ش به شاعری و جای خالی عشق در زندگیش
قصه هایی که خیلی از ما به شکل های مختلف ممکن است تجربه کرده باشیم
چیزی که این اجرا را به یک کار دوست داشتنی تبدیل می کند لحن روایت صمیمی نمایشنامه و بازی خوب الهام پاوه نژاد است که در انتقال حس و حال حاکم بر متن کاملا موفق عمل میکند.
خوشحالم که بعد از مدت ها یک مونولوگ جذاب و دوست داشتنی دیدم
یک کمدی در درجه اول رسالتش خنداندن تماشاچی ست و ال نینو در انجام این رسالت موفق است.
در کنار مفرح بودن اجرای نسبتا خوبی رو هم شاهد هستیم
به خصوص بازی خود خانم افشار پور که مثل همیشه کم نقصه
فقط یک انتقاد بکنم از اجرای زنده موسیقی و اونم اینکه وقتی قراره ترانه های انگلیسی اجرا بشه کاش از کسی استفاده کنید که زبان انگلیسی رو خوب بدونه و حداقل کلمات رو درست تلفظ کنه تا ترانه هایی که خیلی ها باهاشون خاطره دارن خراب نشه
در مجموع خسته نباشید و آرزوی موفقیت های بیشتر برای گروه اجرا
داورا که قربونشون برم سنگ تموم گذاشتن در ناداوری
لذا خودم راسا سیمرغ هامو اهدا می کنم :)
بهترین بازیگر مکمل مرد : هادی حجازی فر ماجرای نیمروز
بهترین بازیگر مکمل زن : نداشتیم
بهترین بازیگر مرد : احمد مهرانفر ماجرای نیمروز
بهترین بازیگر زن: سارا بهرامی ایتالیا ایتالیا
بهترین فیلمبرداری : فرشاد محمدی قاتل اهلی و محمد سلامی خفه گی به طور مشترک
بهترین کارگردانی: محمد حسین مهدویان ماجرای نیمروز
بهترین فیلم : ماجرای نیم روز
فیلم خوب که تقریبا غیر از ماجرای نیمروز هیچی نبود بقیه در بهترین شرایط بد نبودن
شما مقایسه کن با همین جشنواره پارسال( حالا من نمیگم دوره درخشانی مثل سال 87) اون وقت عمق فاجعه دستت میاد
قطعا با بهترین فیلم کیمیایی در 15 سال اخیر مواجهیم
فیلمی جون دار و سرپا با قصه سر و شکل دار و قهرمان های کیمیایی وار
از آشفتگی های همیشگی که در چند فیلم اخیر کیمیایی شاهد بودیم این جا خیلی کمتر می بینیم
احساس میکنم با همون 8 دقیقه کوتاه شدنی که خود آقای کیمیایی در نشست مطبوعاتی گفتند فیلم بهتر هم خواهد شد
امتیاز 8 از 10
فیلم دوست داشتنی ای بود
لحظه های کمیک خوب در اومده بود
موسیقی ها گوش نواز بود
بازی ها خوب بود
. از همه مهمتر در پایان بندی موفق عمل کرده بود
امتیاز 7.5 از 10
فیلم در فاز فیلمنامه قطعا با ضعف های عمده روبرو بود که شاید بشه تحت عنوان کلی «کلیشه ای» بهش اشاره کرد اما در فاز کارگردانی و بازی فیلم موفقی بود
امتیاز 6.5 از 10
سال نود و سه این نمایش رو در تماشاخانه استاد مشایخی دیدم و همیشه تو ذهنم جزء بهترین نمایش هایی بوده که دیدم جا داره یادی هم بکنیم از خانم آسیه ضیایی که در اجرای قبلی بازی فوق العاده ای داشتن
بسیار زیبا و دوست داشتنی
داستان ساده و جذاب ، اجرای بسیار پرانرژی ، گروه خوش آتیه
پیشنهاد می کنم حتما ببینید
تنها اشکال این تئاتر فقط اینه که:
....................................................................................................................................... یکبار دیدنش کمه
"کلاه آهنیها به صحنه باز میگردند"
سلام:
بیشک شما دوست فرهیخته آگاهید که در روزگار مدرن امروز، هیچ محصول و اندیشهای بدون پشتوانهی مردمی، نمیتواند به بقای خود ادامه دهد. تئاتر نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ برای مخاطبش آفریده میشود و تئاتر بیمخاطب هرگز وجود نداشته است. به عبارت دیگر، تماشاگر تئاتر فقط مصرف کننده نیست؛ بى تردید یکى از ارکان اصلى آن است.
گروه نمایش "برای کلاه آهنیها" به خود میبالد که موفق شده در اجراهای پیشین نمایش خود، بهترین، مهربانترین و دلسوزترین ... دیدن ادامه ›› تماشاگران را پذیرا باشد. باور این مهم را، شما و دیگر عزیزان دوستدار تئاتر با یادداشتهای پرمهر و حمایتهای بیدریغتان به ما ارزانی داشتهاید.
حال، ما سرخوش و دلگرم به حضور شما و دوستانتان، دوباره از روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ (برای آخرین بار) و فقط به مدت ۱۵ شب به صحنه بازخواهیم گشت، تا دیگربار لذت وصفناپذیر همنفسی با تماشاگرانمان را تکرار کنیم.
به امید آنکه بار دیگر ما را لایق حمایت مهربانانهی خود بدانید.
کوچک شما
پژمان عبدی
وقتی فیلم تموم شد و از سینما خارج میشدیم به نظرم فیلم متوسطی میومد اما هر چی که ازش میگذره بیشتر به بی سر و ته بودنش اضافه میشه.
فیلم قراره زندگی مادری رو به تصویر بکشه که خبر شهادت فرزندش رو باور نداره و امیدوار به بازگشت پسرش از جبهه ست اما انقدر خرده داستان بی ربط وارد ماجرا میشه که عملا پیرنگ اصلی گم میشه
با تمام احترام به پیشگاه هنر خانوم معتمد آریا باید بگم بازی ایشون هم فوق العاده مصنوعی بود
امتیاز 3 از 10