- علاقهمند به تئاتر، ورزش، کتاب، کتاب، کتاب، کتاب....
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود بر شما
بله، همانطور که یک بار هم در میانه دوره کرونا این اتفاق افتاد، دوباره مدت مناسبی شامل یک مدت هدیه اضافی به دوره اشتراک همه مشترکان عزیزمان افزوده میشود.
درود بر شما
بله، همانطور که یک بار هم در میانه دوره کرونا این اتفاق افتاد، دوباره مدت مناسبی شامل یک مدت هدیه اضافی به دوره اشتراک همه مشترکان عزیزمان افزوده میشود.
و مشترکانی مثل من که همین روزها اشتراکشون تموم میشه چی؟ بعد از تمام شدن اشتراک هم این اتفاق برای ما میفته؟
به طرز واضحی تلاشیاست برای کوشکی کردن سریال سازی:
آوردن هنرجویان برای بازی در سریال بدون اخذ دستمزد و پرزنت کلاس دوره بعدی.
بهنظرم این کار گونهای جدی از شیادیه
همین که این انتقادها میشه به نظر من از توجه میاد واگرانه خود من اصلا سراغ سریالهایی مثل مانکن، دل و... نمیرم ولی فیلمسازی که ادعا داره و پروداکشن و ظرفیت فنی خوبی در اختیارش هست طبیعا توقع ها رو هم بالا میبره و وقتی با چنین فیلمنامه ناشیانه و پر از باگی روبرو میشی چاره ای جز نقد جدی نمیتونی داشته باشی مگه اینکه جزو مخاطبینی باشی که سینما رو با ورزش اشتباه میگرن و تعصب و طرفداری رو در نگاهشون دخالت میدن
من از اولین فیلم سیدی مشتاق دنبال کردن سینماش شدم تا سیزده باهاش بودم اما تا قبل مغزها احساس کردم زیادی وقتشو صرف بازی تکنیکی میکنه تا چیزهای مهمتری مثل فیلنامه و شخصیت پردازی تا اینکه مغزها اومد با وجود ضعفهایی خوشحال شدم بلاخره خودش انگار متوجه شده که زیادی به این بازی های فرمال نچسبه و به جزئیات مهمتری توجه کنه اما متاسفانه با دیدن قورباغه باز هم انگار عقبگرد مشهودی کرده
توی همین قسمت سه باز هم همون ساده انگاری ها و کم دقتی ها در جزئیات دیده میشه پلیس ابله داستان به راحتی دروغ های رامین رو قبول میکنه ... دیدن ادامه ›› و حتی به فکرش نرسیده دوربین مغازه لباسفروشی چک کنه و رامین رو زیر نظر هم نمیگیره و به هر راحتی میچرخه در حالی که یه فرد معتاد و خمار اما تیزپا تعقیبش کرده و سر راهش سبز شده و چرا وقتی رامین میدونه این معتاده دهنش چفت بست نداره توی پمپ بنزین ولش میکنه فرهاد که تیزوبزترین معتادیه دیدیم سریع دهنشو باز می کنه و لوش می ده نوری چرا به این راحتی پول و ماشین رو میده فقط با دیالوگ مبهمی که میخوام بهش وصل باشم؟ و...
هر قسمت با کلی از این سوالهای منطقی بی جواب تموم میشه
این روزها، مخالفت (با هر چیزی!) شده نماد روشنفکری...
لایک نمیکنیم چون ما روشنفکریم!
تعریف نمیکنیم چون ما روشنفکریم!
مخالفت میکنیم چون ما روشنفکریم!
حمله میکنیم چون ما روشنفکریم!
آقای راستی، البته فراستی (با هرچیزی) مخالفه و (همهچیز) رو بیارزش میدونه! ولی خب مثلا من به هرکی رسیدم پیشنهاد کردم حتما سریال گامبی وزیر رو ببینه چون واقعا سریال خوبی بود (به نظر من)
یا سریال همگناه به شعور من توهین نکرد! ولی دلیلی نداره مثلا از سریال دل تعریف کنم یا...
الآن شما که روشنفکرنماتری که!! 😅😅
وسط این همه انتقاد یهو تعریف کردنت گرفته!!
چون سریال قوری باغه رو ندیدم فعلا لنگ در هوا زد و خورد طرفین رو رصد میکنم بی هیچ قضاوتی، از یک طرف هومن سیدی رو تا یکجایی دوست داشتم و با فیلمهاش همراه بودم، از طرفی از اهل ادا اصول و فیک بازها خوشم نمیاد و بنظر میرسه هومن خان توی سریال قور قوری بدجوری بسمت کپی کاری و اطوار بازی رفته به گفته دوستان، پس فعلا نمیبینم تا اخبار جدیدتر بیاد، از همه اینها که بگذریم ادبیات و روراستی فدایی بلند مرتبه عزیز خیلی باحاله، کوتاه و مختصر و مشخص😁
البته گاهی برعکس فرمایشتونم اتفاق میفته ها ☺️☺️
برخلاف همه تعریف میکنیم چون متفاوتیم...
بله، صد در صد با فرمایش شما موافقم. برای همین تصمیم گرفتم بر خلاف بسیاری از دوستان مخالف که فقط اومدن گفتن به شعور ما توهین شد بدون آوردن هیچ دلیلی، دلیل موافقتم با این سریالم (یا بهتر بگم، نکته های مثبت سریال) رو بگم.
بله، صد در صد با فرمایش شما موافقم. برای همین تصمیم گرفتم بر خلاف بسیاری از دوستان مخالف که فقط اومدن گفتن به شعور ما توهین شد بدون آوردن هیچ دلیلی، دلیل موافقتم با این سریالم (یا بهتر بگم، نکته ...
البته که در این پست بخصوصتون، بدون آوردن دلیلی قضاوت کردید و حکم هم صادر کردید
بنده این سریالو ندیدم ولی دوستانی که ازین سریال خوب نگفتند لااقل تو تیوال، خیلیاشون با دلیل و توضیح بود، ولو اینکه عرض من اینه که اصلا دلیل هم نمیخواست، آقا یکی از یه اثر هنری خوشش نمیاد همین.
ولی شما کسایی که به هردلیلی از این اثر خوششون نیومده رو صرفا بخاطر اظهار نظرشون محکوم میکنید به پز روشنفکری دادن.
این حرف به نظر من حرف ... دیدن ادامه ›› درستی نیست.
شما خوشتون اومده دلایلتونو میگید، به عقیده من که حتی نمیگفتیدم باز ایرادی به حرف شما وارد نیست، به هردلیلی این سریالو دوس دارید.
کوبیدن نظر مخالفتونه که به نظرم مشکل داره 😊☘️
با عرض خسته نباشید... ایکاش بخشی از تمرکز تیم توسعه دهنده بر روی امکان تفکیک نظرات و کاربران فیک متمرکز میشد. راهکار ساده ای که شاید تیوال خودش هم به دلایلی دوست نداره سمتش بره.
تفکیک نظرات خیلی به فعال تر شدن بحثها و همین طور اعضا کمک میکنه ، و چه بهتر که در این فضا آدم فیک کمتر داشته باشیم ، زشت و زیبا ، بد و خوب یا مثبت و منفی ، از افکار و نظرات هم آگاه میشیم و استفاده میکنیم
نمایش رو دیدم و از دید من از لحاظ اجرا کار خوبی بود ولی دیدگاه نویسنده و کارگردان محترم رو به موضوع مهاجرت نمی پسندم. به نظرم این زاویه نگاه کردن به موضوع دغدغه اصلی اکثریت جامعه نیست (اونطوری که خانم شیبانی انتظار داشتن باشه). منکر این هم نمیشم که از این زاویه هم اگر به موضوع مهاجرت نگاه کنیم، هستن افرادی که داستانشون به داستان نمایش شبیه میشه ولی حقیقتاً این عده اقلیت خیلی کوچکی هستن نسبت به اکثریت بسیار بزرگی که از رفتن خوشحال "تر" هستن و از موندن غمگین "تر".
بازی تمام بازیگرها رو پسندیدم. بخصوص خانم مولایی (پرستو) که اون تشویش و دو دلی و شکهای همیشگیش بسیار خوب نمایش داده می شد.
ایده تعاملی بودن نمایش با اینکه به قصد درگیر کردن افرادی بود که شاید هر کدومشون بخشی از موضوع اصلی تئاتر در زندگی واقعی بودن ولی به نظرم کار رو از ریتم مینداخت و تماشاچی عملاً خیلی توجهی به اون قسمت از نمایش نمیکرد. ضمن اینکه به نظرم نتونسته بود به اون ایده خلاقانه اولیه که هر تماشاچی بتونه مسیر نمایش رو عوض کنه نزدیک بشه. با این حال شجاعت خانم شیبانی در استفاده از این ایده (چون همیشه انتظار این هست که هر اتفاقی تو نمایش تعاملی توسط نابازیگرها بیفته) قابل تحسین بود برام.
از همه دوستانی هم که دیشب قبول زحمت کردن و داوطلب ایفای نقش تعاملی در نمایش شدم ممنونم که تلاششون رو کردن که شب خوبی رو برامون بسازن. مخصوصاً خانمی که نقش خواهر پرستو رو بازی کرد. فکر کنم قابلیت بازیگر شدن رو خیلی داشت! :-)
آقای کارآمد، و بقیه ی دوستان.
به کسی که ساکن خارج از کشور هست و برای تعطیلات اومده خونه پیشنهادش میکنید؟ یا ممکنه اذیت کننده باشه یا چالش اضافه ایجاد کنه در مغز؟
دوست میداره حتما نفیسه جان فکر کنم براش لذت بخش هم باشه چون خیلی پیچیده نیست . فقط مشکل اینجاست که خیلی یکطرفه به قاضی رفته و برای کسی که ساکن اونوره و شرایط زندگی اونجا رو میدونه قضاوت راحتر هم هست
علیرغم وجود برخی جذابیتها و نوآوری ها در نمایش ولی نمایش با ریتم کندش برام فوق العاده کسالت بار بود! علاوه بر اون فکر میکنم این نمایش دچار شعارزدگی است و این شعارزدگی در کنار ریتم کند نمایش واقعاً بعضی مواقع ملال آور میکرد دیدن نمایش رو.
در هنگام نمایش، ویدیوپروژکتوری که برخی صحنه های مهم و تاثیرگذار نمایش رو پخش میکرد، خراب شد. صرف نظر از اینکه بررسی این تجهیزات برای ارائه یک نمایش مطلوب وظیفه چه کسی هست، از کارگردان نمایش بابت "شهامت" پذیرش این موضوع و عذرخواهی بابتش سپاسگزارم. متاسفانه عذرخواهی بابت اشتباهی که مرتکب شدیم، اصل ساده ای هست که این روزها دیگه برای کسی مهم نیست...
بسیار نمایش را دوست داشتم و پسندیدم! با اینکه شروع ناامیدکننده ای برام داشت ولی رفته رفته کار جا افتاد و در پایان حض وافر بردم. بازی بازیگران فوق العاده باورپذیر بود. بخصوص هر دو زن لایمن نقششون رو بسیار عالی بازی کردن و همدلی و همدردی و گاهی وقتها خشم خیلی از تماشاچی های اطرافم رو برانگیختن. با تشکر مجدد از تیوال برای دعوت به این کار خوب...
به نظرم کار خوبی بود و دوست داشتم. ریتم سریع کار که بدون مکث و تپق زدن بازیگرها اجرا میشد نشون میداد که تسلط کافی روی متن وجود داره. بازی هر سه خانم، به نظرم چشمگیر بود. طنز کار رو هم دوست داشتم.
لانچر 5، به معنای واقعی کلمه تمام مولفه های یک نمایش مورد علاقه من رو داشت. فکر نمیکردم نمایشی تا این حد طولانی بتونه اینقدر جذاب و گیرا باشه که گذشت زمان اذیت نکنه. نمایشنامه بسیار موفق بود. فراز و فرود خوبی داشت. مهمتر از همه اینکه درست در زمانی که حس میکنی همه چیز رو فهمیدی، روی دیگه قضیه رو بهت نشون میده. کاراکترها به خوبی پرداخت شده بود و افرادی با شخصیتها و گویشهای متفاوت حس یک سربازخونه واقعی رو تداعی میکرد. موضوع نمایش یکی از تابوهای جامعه بود و فکر میکنم با وجود مشکلاتی که کار کردن تو این حوزه داره، خیلی خوب از پسش براومده بود.
خسته نباشید به تمام عوامل اجرایی و دستمریزاد ویژه به امیر نوروزی عزیز بخاطر 30 ثانیه سکوتش در انتهای نمایش که از هر فریادی بلندتر بود!
موضوع نمایش برام بسیار جذاب و دوست داشتنی بود. نبرد با "خود درون" که شاید خیلی از ما بهش دچار باشیم. چیزی که (کسی که) زاییده تخیلمون هست و گاهی وقتی متوجه اشتباهمون میشیم که خیلی دیر شده. متن روان و فکر شده ای داشت. تمثیل ها بسیار مناسب و خوب بود. تنها مشکلی که با نمایش داشتم، بازی بدن ضعیف آقای قاسملو عزیز بود. به نظرم با اکتهای مناسب می شد اثر این نمایش رو خیلی بیشتر کرد. چیزی که من دیدم رو میشد در قالب یه پادکست صوتی هم شنید و ازش لذت برد. در حالیکه مخاطب تئاتر بخشی از لذتش رو از اکت بازیگران نمایش میبره.
با تشکر از دعوت برای تماشای این نمایش.
یکی از کارهای فوق العاده استاد غریب پور دوست داشتنی...
پیشنهاد میکنم قبل از رفتن به این اجرا، اپیزود 15 از پادکست کُرُن در ناملیک رو بشنوید که در مورد همین اجرا توضیحات خوبی بهتون میده: https://bit.ly/2kbKbKX