«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
متاسفانه باز هم سو تفاهم صورت گرفته، من نمیتونم در مورد شخص شما یا هیچ ادم مشخص دیگه اى نیت خوانى کنم و قصد چنین کارى رو هم ندارم و نداشتم(البته این تقصیر متوجه من هست که بجاى یکى از کامنتهاى مورد نظرم از فیسبوک یا تویتر یا،،،،کامنت شما بدلیل ویژگیهاى خاصش ته ذهنم مونده بود (البته دلیلش هم این بود که اون قسمتى که "خندیدیم ولی،،،" رو تو فیسبوک و از ادمین هاى چن صفحه پر مخاطب شنیده بودم، البته اصلا بدین معنی نیست که شما هم نظرات اونها رو خونده باشین)و اون رو بش اشاره کردم و این شاىبه رو ایجاد کردم که شما هم یکى از مخاطبین نقد من هستین،در حالیکه اگر در مورد کامنت شما نظرى داشتم همونجا و زیرش مینوشتم،اما چنین قصدى نداشتم و ندارم چون کسایی مثل شما بطور مرتب سینما میرن و طبیعی هست که از بعضی فیلمها خوششون بیاد و از بعضی دیگه نه، مشکل کسانى هستن که سالى یکبار هم سینما نمیرن و اگه بعد عمرى هم برن با گارد قبلى و با عینک سیاه میرن تا اون نظریه همه فیلماى ایرانى مزخرفن رو ثابت کنن...) اما در مورد رفتار جمعی گروههای انسانى میشه نیت خوانى کرد واین یکى از موضوعات علوم اجتماعى و روانشناسی و حتى زبانشناسی و،،،،هست و من هم تحقیقاتى در مورد رفتار فرهنگى کاربران شبکهاى اصلى اجتماعی انجام میدم و این که چطور سلبریتهاىى که توسط این شبکه ها ساخته شدن ،در همین شبکه ها در دور کردن ملت از سینما نقش ایفا میکنن هم برام جالبه.... و اما در مورد بالا ... دیدن ادامه ›› بردن استانه تحمل، بین فیلمهاى اکران شده امسال من مارادونا رو با فاصله و بیش از بقیه دوست دارم،اما اگه به پیجش مرجعه کنین حتى یکبار زیر کامنت کسانى که فیلمو دوس نداشتن نظرى ندادم چون همونطور که کفتم تفاوت سلیقه ها کاملا طبیعیه و هر کس سلیقه خاص خودش رو داره، در مورد نهنگ عنبر و اعتراضی که به فعالین مجازى دارم ازین جهته که یکى از معدود امیدهاى ماست براى جلوگیری و کند کردن روند نابودی سینما و تعطیلی سینماهاى بیشتر در شهرستانها و اون گروه که ملت رو از دیدن فیلماى ایرانى بر حذر میدارن(این مطلب که در کامنت شما نبود و این که تاکید کرده بودم منظورم کاربران تیوال نیست،نشونگر اینه که مخاطب نوشته اول شما نبودین با وجود بخش اول کامنت) درین راه مشکل ایجاد میکنن و دود این رفتار اونها در چشم همه خواهد رفت،،،،،،نکته اخر تا اونجا که من میدونم همه کاربران تیوال مثل هم هستن ،کاربر ساده و قدیمى و جدید و ،،،،همه کاربر تیوال محسوب میشن و وقتى گفته میشه کاربران تیوال فلان ویژگى رو دارن و فلان رو ندارن ،منظور همست و شما یا من یا کس دیگه ای استثنا نیست
جناب دانش؛
بگذارید ابتدا محل نزاع را مشخص کنیم...
اول اینکه دغدغه تان را راجع به عده ای که جمله ی " سینمای ایران مزخرف است " ورد زبانشان است یا کسانی که سینمای یک دهه ی گذشته را با سینمای دهه های قبل مقایسه میکنند و طبق نتیجه گیریشان " سینمای امروز ایران مزخرف است " شدیدا درک میکنم و البته در همین تیوال هم وجود دارند و خود بنده هم بارها با این دوستان بحث کرده ام، دوستانی که اکثرشان با این حال که سینما شناس هستند، تماشاگر حرفه ای سینما نیستند و متاسفانه شاید سالی فقط یک فیلم از سینمای ایران را تماشا کنند و به نظر من این نظرات یک خطیشان که در بالا عرض کردم آثار مخربی در پی دارند... می توانند منطقی دلایلشان را بگویند تا راجع به آن بتوان بحث کرد... به نظرم تا اینجا با هم اختلاف نداریم.
دوم اینکه اصلا و ابدا، خودم ... دیدن ادامه ›› به تنهایی را مخاطب حرفهای شما در نظر نگرفتم و اصلا قصد دفاع از خودم را ندارم... فقط به نظرم این نیت خوانی (محل نزاع) و نسبت دادن مواردی که قبلا فرمودید به بعضی مخاطبان، هم آثار مخربی در پی دارد...بنده به شخصه این دسته از مخاطبین را در بدترین حالت، فقط بسیار مشکل پسند می دانم که هیچ کدام از آثار سینمای ایران راضیشان نمی کند و معتقدم هر کس به سینما می رود صرفا قصدش لذت بردن از یک اثر سینمایی است، حال ممکن است پس از بیرون آمدن از سینما ناراضی باشد حتی به خالقین آن اثر بد و بیراه بگوید و جمله ی معروف " سینمای ایران مزخرف است " را بر زبان بیاورد.
در مورد کمدی های سخیفی مانند نهنگ عنبر هم بر خلاف نظر شما، امیدوارم بسیار کمتر از این ساخته شوند؛ شاید چنین فیلمهایی موقتا عده ای از تماشاگران غیر حرفه ای را به سینما بکشانند و خوشحالمان کنند که سالن های سینما رونق گرفته اند ولی نهایتا جامعه را از آن هدفی که در ذات هر اثر فرهنگی هنری وجود دارد و همانا بالا بردن سطح فرهنگ و اندیشه در جامعه است، دور می کند... چرا به دنبال آمدن روزی نباشیم که امیدوار باشیم مثلا فیلم جدید توکلی تماشاگران را به سینما بکشاند، یا حداقل یک فیلم کمدی خوب؟؟؟
توی فیلم بیوتیفول آقای باردم میره آزمایش بده ، بعدِ آزمایش پرستار میپرسه که چیزی که قبلش نخورده بودی، میگه چرا ، کسی بهم چیزی نگفته بود ، تازه اش من که میدونم این چیزا مهم نیست
بعد از اینکه جواب آزمایش میاد و میفهمه که یه چیزی اش هست به دکترش میگه من ناشتا نبودما موقعِ آزمایش، حتما یه اشتباهی شده، دکترش میگه که نه درسته اون که فرمالیته اس
روی تو
نگاه من
گیر می کند
مثل چرخدنده ای خراب
نبود تو
این مرا
پیر می کند
مثل یک سری عذاب
فکر من
روی تو
نشست می کند
مثل یک کلنگی خراب
توهمم
برای تو
تازه می شود
مثل یک بهار
شوق من
به روی تو
خشک می شود
مثل برگ زرد
فکر تو
ز یاد من
پاک می شود
مثل ابر از آسمان
اونجایی که بابک(رامبد جوان) داره به سختی ماشین رو از تعمیرگاه درمیاره، کلی واسه بیرون کشیدن ماشین داره زحمت میکشه و هیچ شکایتی نمیکنه و آخرش هم به سختی موفق میشه، این همون کاری بود که برای مشکل زندگی اش با نهال انجام داده شاید، سختی کشیده ولی شکایتی نکرده و آخرش موفق میشه
بهش میگم تا حالا دعا کردی، میگه نه، گفتم حتی واسه خودت، گفت حتی واسه خودم، قسم میخورم با اون کنار اومدن خیلی سخته، من دیگه اینجا کاری ندارم، خیلی چیزا عوض شده، امروز همه چی سیاهه جز آسمون، فقط باید منتظر موند، میشنوی که چی میگم، من دیگه اینجا کاری ندارم
دست به دست شدن کاسه آب بین کارگران و کاویدن مسیر این اشتراک توسط دوربین با همنوایی متناقض صدای دریای آرام و بوتیمارِ نا آرام که پشت سر هم و هیستریک جمله: " بهش میگم تا حالا دعا کردی، میگه نه، گفتم حتی واسه خودت، گفت حتی واسه خودم، قسم میخورم با اون کنار اومدن خیلی سخته، من دیگه اینجا کاری ندارم، خیلی چیزا عوض شده، امروز همه چی سیاهه جز آسمون، فقط باید منتظر موند، میشنوی که چی میگم، من دیگه اینجا کاری ندارم" رو تکرار می کنه یکی از سکانس های مبهوت کننده و مورد علاقه نگارنده در فیلم «مردی که اسب شد" است.
یه آدم نامتعارف که منو یاد "Robin Williams" توی فیلم "one hour photo" میندازه با این تفاوت که بیشتر حرف میزنه و شاید راحت تر داره خودشو نشون میده.
بیشتر کارایی که این آدم میکنه قابل درک ان، میتونم قبول کنم یه آدم توی این شرایط همچین کارایی بکنه و حرفایی که شاید خیلی وقته که نزده رو بزنه (قایم شدن توی خونه ی دوستش، مهمانی ، تصادف، خرید لباس، تعمیرگاه دوم)
سکانس های قایم شدن توی خونه ی دوستش و مهمانی رو خیلی پسندیدم
خیلی تعجب داره که طعم شیرین خیال با رخ دیوانه هم امتیاز شدند و هم چنین فیلم خوب من دیهگو مارادونا هستم با فیلم بی کیفیت خانه دختر هم امتیاز شدند.
سلیقه ها کاملا متفاوت