//ریاست جمهوری زنان، پوپولیسم نوین برای جلب عوام الناس های حامی حقوق زنان//
فرض کنیم اول خرداد ۱۴۰۰ است، و یک کاندیدای زن حتی با فرض اینکه از عموم مردم انتخاب شده باشد و وابستگی خاصی نیز به حاکمیت نداشته باشد مثلا عضو شورای شهر مثل فاطمه دانشور که حتی چادر بسر ندارد، در بین کاندیدهای تایید صلاحیت شده به چشم بخورد، واکنش های احتمالی حقوق زنان چه خواهد بود؟
احتمالا به جز چند آخوند و آیت الله ها و غیره، به عنوان روزی پر افتخار، روز پیروزی آزادی بر مذهب، روز شکستن تابو، نامگذاری می شود مثل آرژانتین که سقط جنین آزاد شد زنان به پایکوبی بر می خیزند.. شاید هم جشنی بزرگ ( زنانه) در جاهای غیر مذهبی تهران برگزار شود و احتمالا فیلم های موبایلی از این مراسم در شبکه های اجتماعی پخش شود و شاید هشتک اولین رئیس جمهور زن، بالاترین ترند را بیابد...
و شاید هم در خیلی از شهرها مردها در کنار زنان و رای اولی های سن و سال دار هم به کمپین رای به اولین رئیس جمهور زن بپیوندند.... و شعار اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا تبدیل بشود به " هَمه باهم و حَدت کلمه در کنار بانو"
و احتمالا اتحادیه اروپا و دیده بان حقوق بشر از این اتفاق خشنود و بیانیه ای در حمایت صادر کند...
فرض کنیم این بانو در انتخابات پیروز شد، تنفیذ هم شد
... دیدن ادامه ››
و کابینه هم معرفی کرد و کابینه دلخواهش نیز رای اعتماد گرفت..
این اتفاق حداکثر تا پایان مهر ۱۴۰۰ می افتد...
اکنون دی ماه سال ۱۴۰۰ هست ( دقیقا سال آینده همین موقع) و شوهر این بانو تصمیم می گیرد که همسرش به هر دلیلی سرکار نرود، به ایشان اجازه سفر خارجی که هیچ، به این بانو اجازه خروج از خانه را نمی دهد، حتی به ایشان اجازه نمی دهد ویدئو کنفرانسی در جلسه هیئت دولت شرکت کند...
با این جمله:
" زنم هست نمی خوام بره سرکار"
مگه خلاف شرع کردم..، ناراحتی؟ برو شکایت کن!
تا روزی که زن من هستی باید از من تمکین کنی...
( فکر کنم کامل موضوع روشن شده باشد و نیازی به توضیح تمکین به معنای رابطه جنسی و سلب حقوق زوج با نبود زوجه در قوانین جاری کشور نباشد)
می خواهم پیامدهای اجتماعی و سیاسی این اتفاق را بررسی کنم..
واکنش مردم: احتمالا جُک سازی و ایجاد سرگرمی به خصوص جُک های با محتوای رابطه زناشویی و تمسخر رئیس جمهور زن کشور...
واکنش های بین المللی:
محکوم شدن این اتفاق توسط اتحادیه اروپا و آمریکا و واکنش تند سازمان حقوق بشری در این زمینه..
واکنش کشورهای اطراف:
موضع رسمی خاصی نخواهند داشت، ولی در دل شان به ما می خندند.. و می گویند رئیس جمهوری که از پَس شوهر خودش برنیاید، چطور می تواند به تعهداتش (در قبال ما ) اعتماد کنیم
و این یعنی تضعیف جایگاه یک کشور..
اسم این اتفاق محتمل را " بحران تمکین برای ایران در عرصه بین المللی" نامگذاری می کنیم...
فرض کنیم شوهر همچنان بر نظر خود باقی بماند، رئیس جمهور یا باید از همسرش جدا شود و یا اینکه نظر شوهر خود را بپذیرد، پس باسد مراحل قانونی انتخابات زودهنگام در کشور مهیا شود یعنی اولین بحران سیاسی به خاطر این موضوع در کشور..
می خواهم راهکاری ارائه دهم برای حل این موضوع:
شورای نگهبان در هنگام نامنویسی کاندیدای زن، رضایتنامه کتبی و غیرقابل بازگشتی از تاریخ ۱۵ اردیبشهت ۱۴۰۰ تا ۱۲ اَمرداد ۱۴۰۸ به شورای نگهبان مبنی بر عدم احقاق حق تمکین در این مدت..
به عبارت ساده تر شوهر قول دهد جلوی سرکار حاضر شدن زنش را در ۸ سال احتمالی نمی گیرد و در این ۸ سال نمی تواند نظرش را عوض کند..
شاید ظاهری خنده دار باشد ولی تنها راه ممکن و قانونی است..
کاندیدا شدن زنان بهانه ای شد تا حماقت حامیان عوام الناس حقوق زن را به یاد دوستان بیاورم... البته می دانم نگارش متن بالا موجب خشم و رفتارهای عوام الناسانه دیگری علیه من می شود.. اما امیدوارم نوشته ام انسانهای خواب را بیدار و انسانهای آگاه را متذکر شود نسبت به پوپولیسم ریاست جمهوری زن در ایران...
و همچنان امید دارم با نگارش این متن انسانهای آگاه بیشتری را بیابم و آنان در کنارم در مقابل این پوپولیسم نوین بایستند...