سلام و احترام و عشق
وحی آمد سوی موسی از خدا بندهٔ ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی یا برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا منه اندر فراق ابغض الاشیاء عندی الطلاق
هر کسی را سیرتی بنهادهام هر کسی را اصطلاحی دادهام
در حق او مدح و در حق تو ذم در حق او شهد و در حق تو سم
ما بری از پاک و ناپاکی همه از گرانجانی و چالاکی همه
من نکردم امر تا سودی کنم بلک تا بر بندگان جودی کنم
هندوان را اصطلاح هند مدح سندیان را اصطلاح سند مدح
من نگردم پاک از تسبیحشان پاک هم ایشان شوند و درفشان
ما زبان را ننگریم و قال را ما روان را بنگریم و حال را
ناظر قلبیم اگر خاشع بود گرچه گفت لفظ ناخاضع رود
زانک دل جوهر بود گفتن عرض پس طفیل آمد عرض جوهر غرض
چند ازین الفاظ و اضمار و مجاز سوز خواهم سوز با آن سوز ساز
آتشی از عشق در جان بر فروز سر بسر فکر و عبارت را بسوز
موسیا
... دیدن ادامه »
آدابدانان دیگرند سوخته جان و روانان دیگرند
عاشقان را هر نفس سوزیدنیست بر ده ویران خراج و عشر نیست
گر خطا گوید ورا خاطی مگو گر بود پر خون شهید او را مشو
خون شهیدان را ز آب اولیترست این خطا را صد صواب اولیترست
در درون کعبه رسم قبله نیست چه غم از غواص را پاچیله نیست
تو ز سرمستان قلاوزی مجو جامهچاکان را چه فرمایی رفو
ملت عشق از همه دینها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست
لعل را گر مهر نبود باک نیست عشق در دریای غم غمناک نیست
نازنین رفقا این مطلب رو کامنت کردم و نقد برجسته قرار دادم تا بتونم خدمت همه دوستان نازنین عرض کنم
به نظرتون رسالت تئاتر و ادبیات چیه؟ هر جامعه ای که به ادبیات ، رو میاره درش فرهنگ رویش میکنه جوانه میزنه جان میگیره انقلاب ها اتفاق میافته انسانیت سریان پیدا میکنه و در نهایت جامعه مدینه فاضله رو لمس میکنه، چرا ما باید ها و نباید ها رو تعیین میکنیم چرا ما گمان میکنیم متر و معیار اندیشه ماست چرا ما تصور میکنیم همه باید با ادبیات ما حرف بزنن آیا این همون دیکتاتوری نیست این همون سانسوری نیست که روزی هزار بار لعن و نفرینش میکنیم این همون اندیشه ای نیست که به خاطرش خیلی از رفقا از تیوال رفتند و به تیوال آمدند متر و معیار برای هر کدوم از ما ترجمان ذهنی خودمون هست در سر هرکدوم ما یک ترنسلیت نصب شده که داده ها رو بر اساس شنیده ها ترجمه میکنه اونه که ما باهاش که اندازه میگیریم که قبول میکنیم یا رد میکنیم هر کدوم اندازه خودمون میفهمیم و با ادبیات خودمون صحبت میکنیم هر کدوم بر اساس موقعیت جغرافیایی خودمون بزرگ شدیم و در جبر جغرافیایی خودمون
اما اگه بخواهیم همرو هم قد کنیم باید گردن خیلی ها رو بزنیم
اگه بخوایم همه ادبیات ها رو شبیه خودمون کنیم زبان خیلی ها رو باید از حلقومشون دربیاریم
ما میتونیم ندیده بگیریم آدمها رو اما دلیلی نداره همه رو مثل خودمون کنیم
ما نمیتونیم صداقت کلام دیگران رو زیر سوال ببریم صداقت در گفتار خیلی مهمه اما جز خدا کسی میتونه قضاوت کنه که چه کسی متظاهره و متزوره وچه کسی صادق و بی ریا و خالص
مگر این شعار دغدغه همه ما نیست که مرگ بر اندیشه ای که اندیشه ها رو محکوم کنه مگر همه ما مدعی دموکراسی و آزادی بیان نیستیم درسته خیلی از بزرگ اندیشان قدما در تیوال و خارج از این فضا مخالف حضور سلبریتی هستند اما ما کلمات رو اشتباه میگیریم هر کسی که در تلویزیون سینما بود که از اون دسته بد نیست آقای پارسا پیروزفر آقای رضابهبودی خانم نسیم ادبی عالیجناب فراهانی آقای معجونی و....... بیشمار بازیگر داریم که هم در تلویزیون و سینما هستند و هم در تئاتر پس ورودشون به صحنه مقدس ممنوعه چون پشت لنز بودن این تفکر به نظرم کمی با گفته هامون متناقضه
بله من هم اگر آقای ................. یا خانم..................... حضور داشته باشن نمیرم اجرا رو ببینم همین
اما اینکه برخورد کنم که چرا شما تعریف میکنی یا چرا شما تخریب میکنی من موافقش نیستم
اگر هم جایی این کار رو انجام دادم همین الان عذر میخوام چون نگاه امروز من در این لحظه هم با دیروز هم با فردا متفاوته که البته تا انجایی که به خاطر دارم این کار رو نکردم یکی از من خوشش نمیاد یکی از نوشته هام پس بگه باید لهاک رو سانسور کرد خوب چه فرقی بین ما که داریم انسانها رو حذف میکنیم یا براشون محدودیت قایل میشیم با قیچی بدستان سانسورچی هست
خلاصه که قدم همه تازه وارد ها به دیده منت
و یک پیام به همه تازه آمده ها هیچکدوم از این بزرگواران قدیمی و مخاطبان حرفه ای با شما مسئله ای ندارند بارها هم شخص به شخص فرمودند و هم بنده حقیر عرض کردم در گذشته شیوه ای از تبلیغات بود که اکانت فیک میساخت و به دروغ تعریف میکرد از اجرا که همه گروها میدوند این راه مردود و باطله
در آخر هم ممنونم از دوستان عزیزم در تیوال که منو تحمل کردند