در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پوریا فرجی درباره نمایش افسانه ببر: ‍? 1009 کلمه ⏱ زمان مطالعه: 5 دقیقه _{//}__{//}__{//}__{//}__{//}__{//}_ ?
S4 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 05:16:53
‍? 1009 کلمه
⏱ زمان مطالعه: 5 دقیقه

////////////

? تألیف+موئلف=بداعت/نقد و نکته‌ای بر نمایش “افسانه ببر”، با کارگردانی و بازی “صدرالدین زاهد”

[[[در “افسانه‌ی ببر”، “صدرالدین زاهد” نمایش میدهد که چطور میشود از روایتی متعلق به فرهنگ دیگر، بیانِ وطنی ساخت!]]]


عصر فرهنگ؛ پوریا ... دیدن ادامه ›› فرجی-متن یعنی استخوان‌بندی یک اثر نمایشی-هرچند تماماً بداهه- و اسکلت استخوانی متن یعنی همه‌ی پایه و اساس خیال در کالبد واقعیت که اگر دچار نرمی و اضمحلال و پوکی شود، اساساً خیالی پدید نمی‌آید تا کلامی منعقد و منتقل شود! پس از متن شروع میکنم. “داریو فو”، طنزپرداز ایتالیایی و نویسنده‌ی نمایشنامه‌ی افسانه ببر، متولد در یک خانواده سیاسی که اگر آن ۵۰ درصد مربوط به ژن در تربیت یک فرد را باور داشته باشیم، خواه ناخواه نویسنده طنّاز ایتالیایی آن را از خانواده سیاسی خود به ارث برده است، ضمن آنکه بافت و داستان و نگاه وی در متن‌اش این فرضیه را درباره‌ی او تائید میکند. “افسانه‌ی ببر” برآیند مشاهدات تجربه‌نگر فو در سفر به چینِ شرق با تفکرات سیاسی او در ایتالیایِ غرب است که به هم گره خورده تا اثری با مضامین درون‌نگری و برون‌یابی را برای مخاطب رقم بزند تا بلکه تلنگری باشد برای مخاطب امروز که سوار بر اسب عاریه‌ی تیزپایِ عصر سرعت، به‌تاز به سوی آرمان‌ها در حرکت است اما در حالی که در واقعیت، ذات قدرت بر علیه انسانِ آزاده که ذاتاً به بازگشت به خویشتن خویش مایل است، او را با شخصیت و خاصیتِ ابزاری بودن و انفعال و بی‌خطری بیشتر میپسندد!
متن فو دارای یک قصه با روایت سَرراست بدون پیچیدگی‌های معمول و مرسوم است و در لابلای آن نیش طنز خود را به روح و روان اهلش حواله میکند اما صدرالدین زاهد آن را به شکلی امروزی برای اجرا برای مخاطب امروز ایران که دغدغه‌های خاص خود را داراست و در شرایطی خاصی زیست میکند مهیا کرده است. زاهد تلاش کرده تا در اجرای خود که توسط خودش کارگردانی شده، کلامی از جهانی دیگر را برای مخاطب ایران با فرهنگ و حال و روز خاص وی به گونه‌ای جاری کند که بدون دست بردن به ذات محتوای اثر، زبان آن را نه تنها امروزی کند بلکه نقاط مشترک آن را با شرایط و وضعیت داخلی ایران که نیاز به لَختی تأمل و تفکر و گوشه‌نشینی موقت دارد پیوند زند و همان‌ها را در اجرایش برجسته سازد. از آنجا که فو متن خود را براساس نقالیِ خاص چینی‌ها سامان داده، زاهد تلاش کرده تا با یافتن همان نقاط در بستر ساختار روایت قصه، نوعی نقالی و روحوضی و مرثیه‌خوانی ایرانی را به طرز هنرمندانه‌ای در جریان اجرای خود وارد کند...

? لطفا برای مطالعه ادامه مطلب به لینک روبرو مراجعه کنید: https://asr-farhang.ir/?p=108761
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید