کنسرت›رضا یزدانی

ما که نمیخواستیم بریم خود آقا رضا ما را دعوت کردن و طلبیدن ما هم که دست رد به سینه هیچکس نمیزنیم و نه تو کارمون نیست:))پس رفتیم.
به نظر من هم خود رضا یزدانی و هم بندش نسبت به قبل خیلی بهتر اجرا کردن و یه دست و هماهنگ تر شده بودن که این موضوع خیلی برای من چشمگیر بود و باعث شد اجراها به دلم بنشینن گرچه تو این کنسرت بیشتر آهنگ های آلبوم جدید اجرا شد که به نظر منم آهنگاش به قوت آلبوم های قبلی نبوده و فقط 6-7 تا آهنگ از آلبوم های قبلی اجرا شد که اونم برای خاطرات مبهم بود.من به نسبت اجراهای زیادی از خواننده های پاپ داخل کشورمون را دیدم ولی واقعیتش اینه که هیچکدومشون معنای یک اجرای درست را زیاد نمیدونن و تنها هدفشون اینه که بیان روی استیج یه چند تا از آهنگاشون را بخونن و بعدشم خداحفظی کنن و برن و اصلا روی استایل،پوشش،طراحی صحنه،تصاویری که روی LEDها هنگام خواندن یه آهنگ و خیلی چیزهای دیگه توجه نمیکنن و با پخش یه سری بکگراند ازwindows media playerکار خودشونو راحت میکنن و خیلی هم از خودشون راضین و فکر میکنند ما هم که اون پایین نشستیم هیچی نمی فهمیم و خیلیم راضی هستیم،(متاسفانه)اینا واقعا چیزهای ابتدایی در اجرای زنده هستند!!!البته مثل اینکه کم کم داره بهشون توجه میشه،اما یه چیزی که اصلا و ابدا بهش توجه نمیشه روی حرکات بدن و صورت حین اجراست که این موضوعات کمی در اجرای رضا یزدانی بیشتر مورد توجه قرارگرفته علی الخصوص موضوع آخری که نشون میده وقت گذاشته شده و از قبل روشون برنامه ریزی شده البته این موضوع نشون میده که اون خواننده اول برای کار خودش ارزش قائل شده بعد برای ما،ولی این از خوش شانسی ایشونه که سبکشون اینگونه اجرا را می طلبه اگه کمی دقت کنیم میبینیم وقتی به رضا یزدانی و پوشش و استایلش فکر کنیم اولین چیزی که به ذهنمون میرسه یه لباس چرم حالا به شکل های مختلف با موهای پریشونه یا وقتی به پایان اجرای کنسرتش فکر میکنیم به خلیج فارس و ایستادن حضار میرسیم یا خیلی چیزهای دیگه که سخن را کوتاه میکنم در کل فکر میکنم اینها نشون میده این خواننده تونسته برای خودش یه برند ثبت کنه وتا حدودی در کار خودش موفق ... دیدن ادامه ›› بوده.
اما اون شب اجرای آهنگ"مهتاب تو فانوس"بسیار زیبا و دلنشین بود و حال خوبی را به من القا کرد،آهنگ یخبندونای قطبی چشمات را که من به شخصه در این آلبوم دوست داشتم وقتی اجرا شد به دلیل اینکه ریتمیک ترشده بود به نظر من زیبایی آهنگ را ازش گرفته بود و کلی خورد تو ذوقم:((اما یه سوال؟ادوستانی که ابتدای آهنگ عشق پست مدرن را شنیده باشند از یک ساز بادی استفاده شده که وقتی میلاد عدل با اون ساز دوباره روی سن آمد و نواخت برام خیلی جالب بود و تا به حال چنین سازی را ندیده بودم واسمش را نمیدانم؟!!،خوشحال میشم اگه کسی میدونه به من بگه تا به اطلاعات ما هم اضافه بشه صداش به صورت زنده مثل یه زنبوری بود که روی میکروفون هی مینشست و بلند میشد و چرخ میزد:))
اولین بار بود توی یه کنسرت ردیف 2و 3 ننشسته بودم به خاطر همین حال عجیبی داشتم و بهم نساخت:( چون رفت و آمد خیلی زیاد بود تو سالن و مدام در باز و بسته میشد و من را از حس و حال اجرا خارج میکرد البته وقتی هم 3-4 تا پسر خوش قد و بالا بقل دستت و پشت سرت باشن که پشت سر هم جیغ و داد کنن دیگه همه چیز تکمیله و هیچی کم نداری((والا از آقایون بعیده این کارا!!!چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن؟؟؟!!! :))گرچه میدانم جو کنسرت چنین صر و صداهایی را می طلبه ولی نه تو این کنسرت و به این شدت!!!
اما در نهایت از رضا یزدانی و بندش سپاسگزارم و براشون توفیق بیشتری را خواهانم،امیدوارم باز هم شاهد کارهای زیبا و همکاری با یغما گلرویی باشیم.


پ.ن=میدونم خیلی دیر نوشتم ولی واقعا وقت نشد پارسال بنویسم افتاد اینور سال و باید مینوشتم وگرنه رو دلم میموند :)))