این نمایش زندگی یک زنی است که با همراهی همسرش فرزندش را کورتاژ میکند ولی بعدها که تصمیم میگیرد باردار شود متوجه میشود نابارور شده است و همین شوک باعث میشود این زن دچار بیماری افسردگی ایی بنام فوگ یا فرار از واقعیت میشود . این زن بعداز این شوک برای حفظ زندگی اش شروع به زندگی نمایشی میکند . ولی در آخرین دروغ و نمایش اش با همسر و مادرش دچار چالش می شود و در این مسیر روح کودکی که سقط کرده هم اورا همراهی میکند و آزار می دهد . در نهایت این زن دچار فروپاشی روانی میشود و همسرش اورا ترک می کند .