کارگردانی به طرزی سهل انگارانه درحال ساختن فیلمی گزارشی از کاشت و برداشت زعفران در شهرستان است. او این کار را برای تامین کسری پول خرید خانه پذیرفته است. قیمت خانه ها در حال بالا رفتن است و او به جای تمرکز روی فیلمسازی مدام پیگیر خرید خانه توسط تهیه کننده اش در تهران است و نگران است نتواند خانه را بخرد. تهیه کننده به او خبر می دهد خانه(آپارتمان) را برایش خریده است.اما در همین زمان تلفن دیگری باعث می شود او کار را رها کند و به تهران برود. در تهران با مساله ای روبرو می شود. به محل فیلمبرداری برمی گردد و می کوش