در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم کوتاه ردپا
S4 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 16:04:18
در اتاق بازجویی خاموش و تاریک، بازپرس خسته و دقیق، با مظنونی سرد و مرموز روبرو می‌شود. کشمکش دروغ و حقیقت، گذشته و حال، و احساسات پنهان در سکوتی پرتنش جریان دارد. پایانی معمایی که ردپای قاتل را نه در ظاهر، بلکه در درون ذهن‌ها جستجو می‌کند.

«ردپا» یک فیلم کوتاه معمایی و روانشناختی است که در یک اتاق بازجویی بی‌روح و کم‌نور جریان دارد. فضای فیلم کاملاً متمرکز بر تعامل پیچیده و پرتنش میان دو شخصیت اصلی است: بازپرس ۴۵ ساله‌ای که خسته و دقیق است، و مظنونی ۳۵ ساله که آرام و مرموز به نظر می‌رسد. در این فضای تاریک و بسته، تنها نور متمرکز روی میز بازجویی است و سکوت فضا را صدای تیک‌تیک ساعت دیواری و موسیقی ملایم و زیرزمینی پیانو پر می‌کند که بر حس تعلیق و اضطراب داستان می‌افزاید. بازپرس با لحنی آرام اما قاطع، تلاش می‌کند حقیقت پشت قتل همسرش را از مظنون بیرون بکشد. اما مظنون با خونسردی و لبخندی مبهم، پاسخ‌هایش را طوری می‌دهد که نه کاملاً حقیقت را افشا می‌کند و نه دروغ می‌گوید. کشمکش گفت‌وگوها پر از ایهام، رمز و اشاره‌هایی به عشق، خیانت، ترس و نفرت است. این مواجهه پرتنش، با بازی نور و سایه بر صورت‌ها، تأکید بر دوگانگی حقیقت و دروغ، روشنایی و تاریکی درونی شخصیت‌هاست. وقتی بازپرس اشک در چشم دارد اما کنترلش را حفظ می‌کند و مظنون با لحنی بی‌احساس از دیر رسیدن بازپرس و سرنوشت ناگزیر صحبت می‌کند، حس سردی و درد عمیق بر فضای فیلم سنگینی می‌کند. در نهایت، فیلم با ابهام و سکوت پایان می‌یابد؛ با صدای افتادن چیزی که ممکن است تفنگ یا خودکار باشد، و صدای بازپرس که از نوار ضبط شده می‌گوید: «گاهی قاتل کسی است که حقیقت را نمی‌پذیرد.» این پایان باز، مخاطب را به تفکر عمیق درباره ماهیت حقیقت، تقصیر و قضاوت دعوت می‌کند.