«صداهایی ورای تاریکی» مستند تئاتری با موضوع حقوق بشر در جهان
نمایش «صداهایی ورای تاریکی»، از ۱۸خرداد در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی به روی صحنه میرود.
به گزارش روابطعمومی گروه، نمایش مستند «صداهایی ورای تاریکی»، نوشته ولادیمیر آریل دورفمان با ترجمه و دراماتورژی علی مهرانی و کارگردانی امیرحسین حریریکاشانی، از روز جمعه، ۱۸خردادماه، در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی به روی صحنه میرود.
تهیهکنندگی این اثر که بر موضوع حقوق بشر در جهان متمرکز است، بر عهده دیاکو خاکی میباشد.
همچنین از بازیگران (به ترتیب ورود به صحنه) این نمایش ۶۵دقیقهای، میتوان به؛ رضا صمد پور، مهدی اسکندری، بیتا جمالی، مژگان رادفر، سیدجواد حسینی (خیام)، سارا فتحی، صدف اسدالهی، حسین فیروزی، سارا ذوقی، ملیکا زارع، طناز فضائلی، سمانه صادقی، مبینا کاظمی، بهروز پرنیان، یزدان افشانی، جلال شهسواری، هانیه زمردی، شیما بختیاری و اردوان ابراهیمی اشاره کرد.
خلاصه این تئاتر مستند دانشگاهی که با مشارکت دانشجویان و اساتید هنرهای نمایشی طراحی شده است، بیان ناگفته های حقوق بشر و مسائل انسانی در دنیای معاصر و کشورهای مختلف بوده که بر اساس مصاحبه ها و اسناد صوتی به رشته تحریر درآمده است.
عوامل اجرایی این اثر: (مدیر تولید: سحر نادعلی)، (طراح صحنه: سینا ییلاق بیگی)، (طراح ویدئو مپینگ: محسن خیر آبادی)، (طراح صدا و آهنگساز: تم تریو، عباس سرافراز و سروش نعمت اللهی)، (طراح لباس: فاطمه مهدیان، نگار ایدی)، (حرکت نگاری: یاسر خاسب)، (طراح پوستر و بروشور: استدیو پویا گرافیگ)، (طراح نور: نازنین یاویسی)، (طراح و ساخت تیزر: بهزاد نیکورز)، (دستیار تولید: جلال شهسواری)، (مشاور کارگردان: حبیب دانش)، (دستیار کارگردان: اشکان حیدری)، (منشی صحنه: فاطمه مهدیان)، (مدیر صحنه: نگار ایدی)، (تیم پژوهش: اشکان حیدری، ریحانه خاقانی، شقایق صفوی، نگین دانش، الناز حیدری)، (عکاس: سحر نادعلی)، (مدیر گروه روابط عمومی و رسانه: امیر پارسائیانمهر)،(تبلیغات مجازی: پارسا اسماعیلی) هستند.
شایان ذکر است پیشفروش اینترنتی بلیتهای این نمایش با تخفیف ویژه ایام پیشفروش از ساعت ۱۲:۰۰ شنبه، ۱۲خرداد، در سایت تیوال آغاز شد.
نمایش «مدرسه تربیت» به نویسندگی عباس جمالی و کارگردانی ریحانه رنجبر، اجرایی جمعوجور و کمابیش بااهمیت است. درامی اجتماعی که از یک منظر تازه به نهاد خانواده میپردازد و رابطه پرفراز و نشیب یک دختر دبیرستانی و پدرش را میکاود. اما نکته اینجا است که این دو نفر، نه در خانهشان که از قضا در مکانی چون یک دبیرستان غیرانتفاعی در باب مسائل پیشآمده گفتوگو میکنند. به عبارت دیگر، نسبت این دو نفر تنها به «پدری و دختری» خلاصه نشده و به دلیل «رییس هیات مدیره» بودن پدر و دانشآموز بودن دختر، واجد مناسبات متفاوتی است. در ابتدای نمایش شاهد هستیم که چگونه پدر هنگام پرسش از دختر، بیش از آنکه بر نسبت خانوادگی تاکید کند مدام جایگاه اداری خویش را یادآور شده و خواستار پاسخگویی صریح و شفاف دختر به عنوان یک دانشآموز دبیرستانی است. مطالبهای مبتنی بر عقل سلیم تا بحرانهایی که به سبب پنهانکاری دانشآموزان دختر پیشآمده به دست توانای مدیران رفع و رجوع شده و بحران تمام شود. واکنش دختر به این درخواست تحکمآمیز، چیزی است مابین پاسخگویی و سرپیچی. دختر که «شیدا» نام دارد به «رییس هیات مدیره» که پدرش باشد، گوشزد میکند که مدیران دبیرستان غیرانتفاعی این حق را ندارند بدون اجازه گرفتن از دانشآموزان به حریم شخصی آنان تجاوز کرده و در غیاب آنان به طور مثال کولهپشتیها را وارسی کنند. رییس هیات مدیره یا همان پدر، در مقام پاسخ میگوید که برای بازگردان نظم هر کاری که صلاح بداند انجام خواهد داد، چراکه با نسلی تازه روبهرو است که به جهت اهمالکاری نسل قدیم، مهارنشدنی به نظر میآیند و میبایست آنان را از نو تربیت کرد و در صورت نیاز به دست تنبیه سپرد. شیدا که به جهت پیدا شدن سیگار آغشته به مواد مخدر در کولهپشتیاش متهم شده و مجبور است مقابل پدر ایستاده و بازجویی شود مشمول همین تربیت و تنبیه مجدد است، چراکه آبروی مدیران و معلمان و به خصوص رییس هیات مدیره به خطر افتاده و میبایست کاری کرد. بنابراین دیالوگی شبهبازجویانه مابین پدر و شیدا رد و بدل شده و مقدمهای میشود از برای آشکار شدن تضادهای ایدئولوژیک و افشای رازهای پنهان خانوادگی در باب طلاق و مهاجرت. عباس جمالی تلاش دارد از طریق شدت بخشیدن به تضادهای مابین پدر و دختر، روح مبتذل زمانه را عیان کند. گویی سرمایه اجتماعی در حال زوال است و شبکههای مجازی در حال تسخیر تمامی فضاهای عمومی.
در نمایش «مدرسه تربیت» عنصر «مکان» نقش مهمی ایفا کرده و این امکان را مهیا میکند که در یک فضای آموزشی که بیرون از ساختار خانه و خانواده در جریان است، پدر خانواده از پدر بودن خود فاصله گرفته و از جایگاه یک مدیر، دخترش را به عنوان یک دانشآموز خطاب کند. پدر یکی از حافظان نظم موجود است و دختر در جایگاه یک دانشآموز پرسشگر، همچون آنتیگونه معاصر علیه این نظم نمادین طغیان میکند. اگر دفتر کار رییس هیات مدیره را به مثابه یک «سرزمین» فرض کنیم که فیلسوفانی چون دلوز و گاتاری به آن اشاره کردهاند، آنگاه در این سرزمین میتوان از طریق قلمروزدایی و از نو قلمروگذاری، مفهوم فلسفی آفرید و عاملیت اجتماعی و سیاسی داشت. بنابراین شاهد هستیم که با حضور توامان پدر و دختر و با فرض اینکه هیچکدام به تمامی در جایگاه پدری و دختری خود نباشند، چگونه میتوان از این مکان کوچک اداری، قلمروزدایی کرده و از طریق عاملیت انسانی آن را از نو قلمروگذاری کرد. اما باید این نکته را افزود که این مکان به تمامی نمیتواند قلمروزدایی شود، چراکه مناسبات اداری و آموزشی بر آن حاکم است و گریزی از این واقعیت وجود ندارد که هنگام حضور در این ساختار اداری، افراد مجبور هستند استلزامات عرف و قانون را رعایت کنند. البته این واقعیت عیان است که پدر و دختر نمیخواهند یا نمیتوانند جایگاه نمادین خویش را در این نظام آموزشی به تمامی حفظ کنند. آنان بنابر ضرورت یا عاطفه، از رییس هیات مدیره یا دانشآموز دبیرستانی بودن فاصله گرفته و بار دیگر به زندگی خانوادگیشان در این فضای اداری بازگشته و مناسبات داخل خانه را بازتولید میکنند. پدر و دختر به تناوب و به وقت اضطرار یا آسودگی از نقشهای اجتماعی خویش فاصله گرفته و اعضای یک خانواده میشوند. این جابهجایی نقشها به تدریج و به نفع پدری و دختری ادامه مییابد. در این فرآیند دیالکتیکی آنان واجد خودآگاهی شده و میتوانند برای آینده خویش تصمیم بگیرند که فیالمثل مهاجرت کنند یا در کشور بمانند و در آبادانیاش بکوشند. شیدا از آن دخترانی نیست که با چند بهانه کوچک و بزرگ پدر خویش را برای همیشه ترک کند. او برای حفظ کیان خانواده و مراقبت از پدری که گویی این روزها مستاصل شده در دفتر کار پدر باقی میماند و انتظارش را میکشد. شیدا به تجربه آموخته میتوان هم مستقل بود و هم به نهاد خانواده اهمیت داد و تداومش را امکان حیات خود دانست. به هر حال نهاد خانواده از مهمترین ساختارهای اجتماعی است که وظیفه بازتولید نیروی کار را برعهده دارد و شیدا با نوعی شهود به این ادراک رسیده که فروپاشی خانواده در این زمانه عسرت و حسرت، به نوعی از دست رفتن آخرین امکان تابآوری در مقابل هجوم نیروهای مخرب سلطه و سرمایه است حتی اگر بعضی مناسبات خانوادگی بر مدار فرادستی والدین و فرودستی فرزندان سامان یافته باشد.
به نظر میآید اجرا این واقعیت مهم را تذکر میدهد که ایران امروز دچار گسست نسلی شده و دختری چون شیدا به این نسل تازه تعلق دارد و سبک زندگی متفاوتی انتخاب کرده و به لحاظ شخصیتی پیش از آنکه «تکلیفمدار» باشد، مطالبهگر است و در پی احقاق حقوق شهروندی خویش. این نسل ستیهنده که به انقیاد جایگاه نمادین پدر درنمیآید و در مقابل گفتارهای سوپرایگویی والدین و معلمان میایستد و تا حد امکان آنان را به چالش میکشد. بنابراین با نوعی «ذهنیت نسلی» روبهرو هستیم که کریستوفر بالِس آن را صورتبندی کرده است. اینجا شخصیت پدر متعلق به نسلی است که جوانیاش از پس تحولات پرشتاب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، آنهم پس از جنگ ایران و عراق، با امیدهای پرشور اما بیثمر آغاز شده و به میانسالی و بحرانهایش رسیده است، بیآنکه جایگاه خویش را به عنوان یک ایرانی طبقه متوسطی در این جهان پرآشوب بیابد. این سوژه نئولیبرال ایرانی گرفتار ذهنیتی است که در این سالها حیات اجتماعیاش را سامان داده و زندگی را به مثابه فرصتهای محدود و ناکامیهای بیشمار تعریف کرده است. اما از بختیاری ما دخترانی چون شیدا از این ذهنیت مادیگرا فاصله گرفته و در پی ابداع جهانی مطلوب هستند. البته که این جوانان پر شور هم گاهی گرفتار آسیبهای اجتماعی شده و راه دشواری را پیشروی خود دارند. اما جسارت و مسوولیتپذیریشان، بارقههایی از امید را دلها تابانده است.
طراحی صحنه را ریحانه رنجبر در مشاوره با سعید حسنلو انجام داده که از طراحان باتجربه و صاحب سبک تئاتر و سینمای کشور است. صحنه چنان با کرکرههای فلزی محصور شده که حسی از «زیر نگاه دیگری بودن» همیشگی را انتقال دهد. بازیگران نمایش یعنی عباس جمالی و صدف آبباز در این فضای بروکراتیک مدام مابین امر خصوصی و امر عمومی در حال نوسان و سرگردانی هستند. اجرا به لحاظ طراحی صدا و موسیقی، با هنرنمایی شکیب شریفزاده، تلاش دارد یک فضای مبتنی بر سکوت خلق کند که مدام با صداهای مزاحم بیرونی دچار اختلال میشود. صداهایی که از معاشرت دانشآموزان، حفاری کوچه و خیابان، پرواز هلیکوپتر، آژیر ممتد آمبولانس و ماشین پلیس به خلوت این مکان اداری هجوم آورده تا برای تماشاگران حاضر در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان، گفتوگوی پدر و دختر بیش از پیش نامفهوم و ناشنیدنی شود. این همان دقایقی از اجرا است که ارتباط انسانی به جهت عامل بیرونی مختل شده و نگاه خیره ما به خلوت شخصیتها، دچار وقفه و سکته میگردد. از این منظر نمایش «مدرسه تربیت» را میتوان اجرایی کلاممحور در باب تضادهای نسلی پدران و فرزندانی دانست که به تناوب خلوتشان دچار اختلالات شده و از مدار طبیعی خویش خارج میشود.
همکاری عباس جمالی و ریحانه رنجبر در تولید نمایش «مدرسه تربیت» به تجربه زیباشناسی قابل اعتنایی ختم شده که میتواند نویدبخش روزهای بهتری برای تئاتر ما باشد. تئاتری که شیوه تولیدش مقتصدانه و سیاستهای اجراییاش کمینهگرایانه است. اجرا از یاد نمیبرد که برای از بین بردن ملال زندگی روزمره نباید اجرایی ملالزده بر صحنه آورد. بهتر است گاهی ازجادرفتگی را تجربه کرد و با فاصله گرفتن از عقل سلیم به غریزه نزدیک شد. لحظهای را به یاد آوریم که پدر از مسخره بودن موقعیت اجتماعی این روزهایش میگوید و از کلاه بوقی مثال میآورد که دوست دارد بر سر گذاشته و به میان مردم رفته و همه چیز را به سخره گیرد. اجرا با گشودگی به غریزه تماشاییتر میشود. به طور مثال لحظهای که پدر، عصاقورتدادگی ابتدایی خویش را کنار گذاشته و با نشستن روی صندلی ارباب رجوع، سیب سرخی را با ولع به دندان میکشد و انسانیتر مینماید یا آن هنگام که شیدا روی صندلی مدیریت نشسته و ساندویچ خانگی را گاز میزند و به موقعیت گروتسک پدری کلاهبوقی بر سر میخندد و کلماتی نامفهوم را ادا میکند.
پروفسور سید مصطفی مختاباد، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، منتقد و کارگردان تئاتر، با نگارش یادداشتی درباره نمایش «شاید»، دیدن این اثر را به علاقهمندان تئاتر، بهخصوص دانشجویان و هنرجویان این رشته توصیه کرد.
متن یادداشت پروفسور مختاباد را در ادامه میخوانید.
حضور در افتتاحیه نمایش «شاید» به نویسندگی و کارگردانی دکتر اسماعیل نجار، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در سالن چهارسو تئاتر شهر، فرصتی مغتنم بود تا خوانش و قرائتی متفاوت از این اجرای صمیمی و هنرمندانه داشته باشم.
نمایش «شاید» را باید اتفاق صحنهای مبارکی دانست که نسل تئاتر آگاه دانشگاهی بارقههای خلاقه و استعلایی خود را در کشف آنومیهای انسان ایرانی از متن تا اجرا به جدیت در صحنه امروز تئاتر ایران بر میتاباند.
«شاید» نگاه و خوانش هستمندانه و یا دازاینی به نسل دیاسپورای ایرانی است، اجرایی در سبک رئالیسم نو، بازتابی از انسان ایرانی سرگردان در جهان و مشتاق زیست در ایران، با زبانی دراماتیزه قابل فهم صحنهای که بهخوبی تئاتریکالی میگردد.
کاوه قهرمان نمایش در اثر از دست دادن پدر و مادرش در تصادف رانندگی به ایران باز میگردد تا بار اندوه قومی را بکاهد ولی دیگر شهامت مهاجرت ندارد، قصد اقامت ناموزنی در وطن میکند ولی تردید یاس آمیز فلسفی عبث گرایانه به زندگی عاقبتی تراژدیک و ناکام برای او رقم میزند.
انتخاب جانمایه هجران و غربت و تجلی آن در صحنه تئاتر مضمونی جهانشمول است که خوشایند مخاطب امروزین میباشد. کارگردان همزمان نویسنده اثر هم است. او برای جانبخشی صحنهای این جهان دیاسپوریک با تکیه بر سبک رئالیسم نو، و با بهره جستن از سنت صحنه آرایی پیسکاتوریک و اپیکی سعی مینماید حقایق چند لایه زندگی قهرمان را پدیدار نماید.
زبان نمایش با دیالوگی قابل لمس، فضای صحنهای مجلسی آندره آنتوانی، بازی قابل قبول بازیگران و طراحی صحنه سنجیده شاکله یک تجربه بسیار تئاتری دلچسب را شکل میدهد تا نمایشنامه «شاید» را بهعنوان یک تجربه متفاوت زیباشناسانه تئاتری از سوی دکتر اسماعیل نجار نقادی نمود. تجربهای که بایسته است نسل نوجوی تئاتر از دیدن آن دور نماند، بهخصوص دانشجویان تئاتر و مخاطبان تجربیات صحنهای آلترناتیو.
تئاتر امروز ایران بیش از هر زمانی نیاز به مضامین جهانشمول ایرانی دارد، مضامینی که انسان ایرانی را در یک موقعیت دراماتیک صحنهای پرابلماتیک قرار دهد تا در این دایره و پرگار و فضای دیالکتیکی هستی او بازشکافت گردد. تجربه و نگاهی که قادر است زبان نمایش ایرانی در جهان دهکده گونه و متمایل به قبیلهای شدن را شمایلی نو، جاندار و جهانی شدن ببخشد، چشم انداز و تجربهای که نباید آن را نادیده گرفت و در جستجو و خلق چنین مضامینی باید سعی بلیغ بخرج داد تا ادبیات و خلاقیت تئاتری ایرانی همانند سینمای هنری و شعر ایرانی و سایر هنرهای فاخر راهی به اذهان مخاطب جهانی بیابند. مطمئنا تجربیات متنی و صحنهای همانند «شاید» در صورت تداوم نوید بخش چنین دورنمایی خواهند بود.
«مصطفی مختاباد
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، منتقد و کارگردان تئاتر»
در آیین افتتاحیه نمایش «شاید» که دوشنبه ۷ خرداد در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، اساتیدی چون دکتر مصطفی مختاباد، دکتر کاظم نظری، دکتر احمد جولایی، دکتر بهروز محمودی بختیاری، دکتر رامتین شهبازی، دکتر علی حاج ملاعلی، دکتر مسلم آئینی و هنرمندانی چون استاد صدرالدین زاهد، حسین کیانی و شهره سلطانی حضور داشتند.
در نمایش «شاید» که هر شب ساعت ۲۰ در سالن چهارسو تئاتر شهر روی صحنه میرود، بهروز پناهنده، الهه شهپرست، پیمان محسنی، مینا شفیعی، شیما حکیمپور، علی اکرمی و امیرموسی کاظمی ایفای نقش میکنند.
دکتر اسماعیل نجار؛ فارغالتحصیل دکتری ادبیات نمایشی از دانشگاه ایالتی اوهایو آمریکا و استادیار گروه ادبیات نمایشی دانشگاه تربیت مدرس در تازهترین تجربه کارگردانی خود، به موضوع مهاجرت نخبگان پرداخته است.
علاقمندان میتوانند از طریق سایت تیوال اقدام به تهیهی بلیت نمایند.
نمایش "گروفالو" به کارگردانی آرش شریف زاده که یکی از پرمخاطبترین نمایشهای کودک و نوجوان ایران در سالهای اخیر میباشد، پس از اجراهای موفق و پرمخاطب از ابتدای سال، این بار مهمان پردیس تئاتر شهرزاد میشود.
"گروفالو" براساس داستانی از جولیا دونالدسون توسط بهرام جلالی پور به نگارش درآمده و طراح و کارگردان آن آرش شریف زاده است.
این نمایش موزیکال که تلفیقی از اجرای بازیگران و عروسک میباشد تاکنون برندهی ١٨ جایزه از جشنوارههای بینالمللی تئاتر کودک داخلی و خارجی شده است از ۹ خرداد ساعت ۱۷ در پردیس تئاترشهرزاد به روی صحنه میرود.
بازیگران این اثر عبارتند از: حنانه فتح الهی، یگانه راستی، علیرضا الماسی، احمد استیری، عباس محمدی، نیما مهدی اوغلی. آهنگسازی آن را فرید نوایی برعهده داشته و اشعار را مهدی فرشیدی سپهر سروده است. طراح صحنه و پوستر نمایش منتخب جشنواره بینالمللی تونس آرش شریف زاده و طراح لباس ریحانه مطهری است. طراحی و ساخت عروسک برعهدهی فاطمه عباسی و روابط عمومی گروه تئاتر کودک ببین ریحانه مطهری، روژین ستاری و روشنک کریمی است.
درخلاصهی نمایش آمده است: پدر و مادر بچهموش که از دست تنبلی او خسته شدهاند، برای پیداکردن گردو او را به جنگل میفرستند. در راه پدربزرگ به کمک بچهموش می آید و او با کمک تخیل خود بر حیوانات جنگل پیروز میشود اما در ادامه راه اتفاق بسیار عجیبی میافتد...
علاقمندان میتوانند از طریق سایت تیوال اقدام به تهیهی بلیت نمایند.
نمایش «این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره» به نویسنده و کارگردانی سهند خیرآبادی با بازی امیرمهدی ژوله و الیکا عبدالرزاقی از ۲۱ خرداد در دور دوم اجرا روی صحنه خواهد رفت.
نمایش «این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره» به نویسنده و کارگردانی سهند خیرآبادی و تهیهکنندگی محمد قدس پس از پشت سر گذاشتن دور نخست اجراهای خود در سالن چهارسو تئاتر شهر و شهرهای دبی، آمل و گرگان، در دور دوم اجرا به پردیس تئاتر شهرزاد میآید.
امیرمهدی ژوله و الیکا عبدالرزاقی بازیگران این اثر نمایشی هستند که از ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۲۱ در پردیس تئاتر شهرزاد/سالن شماره ۱ روی صحنه میرود.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: «مهران، مردی میانسال است که تصمیم گرفته بحرانهای زندگی خود را با مخاطبان در میان بگذارد و…»
یاسال یسلیانی (ساخت و اجرای موسیقی)، نگین لاجوردی (دستیار کارگردان و برنامهریز)، شاهین امیرپور (مدیر تولید)، علی اکباتانی (دستیار تهیهکننده)، مهدی قاضی (طراح انیمیشن)، پدرام رضوانی (طراح نور)، شکیبا آدینه (دستیار نور)، علی زندیه، مهدی قاضی (طراح پوستر)، گلناز گلشن (مشاور طراح لباس)، حسین حاجیبابایی (عکاس)، علی زندیه (ساخت تیزر و تبلیغات)، مصطفی فراهانی و پیمان رضوی (طراحان موشن گرافیک)، سپیده عاشوری (دستیار تولید)، سعید رنجبر (تدارکات و پشتیبانی) و علی کیهانی (مشاور رسانهای) دیگر عواملی هستند که سهند خیرآبادی را در این پروژه همراهی میکنند.
علاقهمندان برای تهیه بلیت این نمایش میتوانند فردا (سهشنبه ۸ خرداد) ساعت ۱۴ ظهر به سایت تیوال مراجعه کنند.
اجراهای گالیله از امروز هفتم خرداد در سالن اصلی تئاتر شهر در حالی از سر گرفته میشود که المیرا دهقانی در نقش ویرجینیا، همکاری خود را با گروه نمایش آغاز کرده است. نمایش «گالیله» به کارگردانی شهابالدین حسینپور نوشته برتولت برشت و ترجمه حمید سمندریان است و دراماتورژی متن نیز توسط محمد امیریاراحمدی انجام شده است.
تهیه کننده نمایش «گالیله» آزیتا موگویی است که از جمله نمایشهای پربازیگر و پرستاره امسال است که در سالن اصلی تئاترشهر از ۲۹ فروردینماه با نقشآفرینی فرهاد آئیش، صدف اسپهبدی، محمد نادری، شهروز دلافکار، آرش فلاحتپیشه، حمید رحیمی، محمد معتضدی و... به روی صحنه رفته است.
فروش بلیت این نمایش در سایت تیوال در دسترس علاقهمندان است.
خاطرات هنرپیشهی نقش دوم، نوشتهی استاد بهرام بیضایی به کارگردانی علی جهانجونیا در سالن اصلی برج آزادی اجرا خواهد رفت.
علی جهانجونیا در این زمینه میگوید: ۳ سال است که در حال تمرین این اثر پیچیده از آقای بیضایی هستیم. وقتی که شروع کردیم، زندهیاد امین تارخ به عنوان مشاور کارگردان کنارمان بود. ما متحد شدیم که این تئاتر را به یاد ایشان در بهترین شکل ممکن به اجرا دربیاوریم و اکنون و اینجا وقت آن است.
لازم به ذکر است پیش فروش ۳ روز نخست، با ۱۵ درصد تخفیف آغاز شده و علاقمندان برای تهیهی بلیت میتوانند از طریق سایت تیوال اقدام نمایند.
سیاوش خیرابی، نیلوفر رجائیفر و علیرضا مهران در نمایش «از خواب برگشتم به تنهایی» به کارگردانی عباس عبداللهزاده همبازی شدند.
به گزارش روابط عمومی گروه، بازیگران نمایش «از خواب برگشتم به تنهایی» به نویسندگی و کارگردانی عباس عبداللهزاده و تهیهکنندگی مشترک ساسان سالور و حمیدرضا علینژاد، معرفی شدند. بنابراین خبر، در این نمایش ۷۵دقیقهای که از ۱۰خرداد ماه، در سالن شماره۲ پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه میرود؛ سیاوش خیرابی، نیلوفر رجائیفر و علیرضا مهران در کنار یکدیگر ایفای نقش میکنند.
در خلاصه نمایش از زبان کارگردان آمده است؛ به دنبال مرگ تهیه کنندهای بازیگری اجبارا تن به مهاجرت میدهد و به دوست قدیمیاش در کالیفرنیای آمریکا میپیوندد. همراهی این دو رفیق در یک شرایط غیرقابل باور، باعث اتفاقات جورواجوری میشود...
از سوابق هنری این مدرس و پژوهشگر تئاتر میتوان به عباس عبداللهزاده کارگردان این اثر، نویسندگی و کارگردانی نمایشهای «گرگ دختر»، «چلچلا»، «هام»، «اکوان دیو» را در کارنامه خود دارد. وی همچنین در سوابق بینالمللی کارگردانی خود، اجرای نمایشهای «دختران آپاچی» و «من و بابی خرسه» را دارد.
از عوامل نمایش «از خواب برگشتم به تنهایی»، میتوان به هنرمندانی همچون؛ حمید بابا، سیاوش رحیمی، مسیحا یوسفی (گروه کارگردانی)، درسا علیآبادی (منشیصحنه)، نسرین آجرلو (طراح گریم)، رها علینژاد (طراح صحنه)، تارا مولاییپور، مهدی داورپناه (دستیار طراح صحنه)، تینا ساوجبلاغی (طراح لباس)، مقدی شامیریان (ناظر طراحی لباس)، محمد مقدم (آهنگساز)، رضا خضرایی (طراح نور)، ندا پارسا (طراح حرکت)، امیر پارسائیانمهر (مدیر روابطعمومی)، شایان شفابخش (طراح پوستر)، کورش جوان (عکاس تیزر)، پیمان گرزم (عکاس)، علیرضا رحمانی (موشن گرافیست) اشاره کرد.
این خبر در پایان یادآور میشود، پیش فروش اینترنتی بلیتهای این نمایش به زودی در سایت تیوال آغاز میشود.
نمایش «شاید» به نویسندگی و کارگردانی دکتر اسماعیل نجار و تهیهکنندگی امیر موسی کاظمی در سالن چهارسو تئاتر شهر روی صحنه میرود.
دکتر اسماعیل نجار؛ فارغالتحصیل دکتری ادبیات نمایشی از دانشگاه ایالتی اوهایو آمریکا و استادیار گروه ادبیات نمایشی دانشگاه تربیت مدرس در اولین تجربه کارگردانی خود در ایران، به موضوع مهاجرت نخبگان پرداخته است.
در این نمایش که از ششم خرداد ماه ساعت ۲۰ در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود، بهروز پناهنده، الهه شه پرست، پیمان محسنی، مینا شفیعی، شیما حکیم پور، علی اکرمی و امیر موسی کاظمی ایفای نقش میکنند.
همچنین بابک کیوانی به عنوان آهنگساز، آرش محمدی به عنوان طراح صحنه، دینا یوسف پور به عنوان طراح لباس، رضا خضرایی به عنوان طراح نور و حامد کاظمی به عنوان طراح پوستر، گروه طراحان نمایش «شاید» را تشکیل میدهند.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: مدیر تولید: حسن معینی، مدیر صحنه: محمد ضخیمی، منشی صحنه: صفورا حلیمی، گروه کارگردانی: سید محمد جواد سیدی زاده ، شهاب صفاری نیا، امیر بهادر قراقانی، عکاس: محمد ضخیمی، مهدی مصیبی، مدیر تبلیغات: شقایق عزیزی و مجری طرح: خانه هنر میرا.
اسماعیل نجار در کنار کار پژوهشی دارای سابقه تولید و کارگردانی چندین کار تئاتر و مستند در اروپا و آمریکاست. از نمونه دستاوردهای وی میتوان به جایزه بینالمللی هنرهای تصویری و نمایشی (آمریکا) و فلوشیپ موسسه پژوهشهای تئاتر (آمریکا) اشاره کرد. تالیف و ترجمه کتاب «تئاتر مدرن ایرلند» و ترجمه کتاب «مرگ یک رشته» و نمایشنامههای در انتهای گلو»، «تراژدی مریم»، «دار»، «انزجار»، «خون و یخ»، «ندر»، و «کابوسهای کارلوس فوئنتس» بخشی از آثار اسماعیل نجار است.
نمایش «پس از» نوشته و کارگردانی مرتضی کوهی از روز پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳ اجرای خود را در تئاتر هامون آغاز می کند.
این نمایش که تا روز سه شنبه در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر در حال اجراست، بدون توقف اجرا، در سالن تئاتر هامون روی صحنه میرود.
پس از که با استقبال چشمگیر مخاطبان و درخواست های مکرر برای تمدید اجرا همراه بود در ساعت ۲۱ تئاتر هامون میزبان مخاطبان میشود.
مرتضی کوهی کارگردان این نمایش ضمن قدردانی از تماشاگرانی که مشتاقانه این اجرا را همراهی کرده اند و با بیان نظراتشان به بهتر شدن آن یاری رسانده اند گفت: تنها سه اجرای دیگر در سالن قشقایی داریم و از روز پنجشنبه در هامون اجرایمان را ادامه خواهیم داد. تنها یک روز برای جابهجایی و ستاپ صحنه و نور در اجرایمان وقفه می افتد که ناگزیر است.
پیش فروش سه اجرای اول این نمایش در سایت تیوال فعال شده و علاقه مندان می توانند نسبت به تهیه بلیت از هم اکنون اقدام کنند.
مرتضی کوهی نویسنده و کارگردان تئاتر، شب گذشته ضمن تقدیم اجرای نمایش «پس از» به بهرام بیضایی، از بزرگانی که خشت خشت تئاتر ایران را بنا کرده اند یاد کرد.
این نویسنده و کارگردان تئاتر در پایان اجرای روز گذشته نمایش "پس از" و در جمع تماشاگران سالن قشقایی گفت: خشت خشت تئاترشهر شاهد و ناظر تلاش های بزرگانی همچون استاد سمندریان، اکبر زنجانپور، علی رفیعی، استاد بیضایی، داوود رشیدی، جمشید مشایخی و همه آنهایی است که برای تئاتر و ساختمان پر از عشق تئاترشهر زحمت کشیده اند هست. این تئاتر با زحمت بزرگان دست به دست چرخیده تا به ما رسیده است و باید قدرش را بدانیم.
کوهی ادامه داد: شخص من به عنوان یک جوان ناقابل در این هنر، قدر این لحظه و این موقعیت رامی دانم و امیدورام همکاران دیگرمان هم قدر این موقعیت را بدانند. مخصوصا جوان هایی که در حال ورود به فضای کار هستند. بدانیم و آگاه باشیم که این میراثی است که به ما رسیده و باید پاسش بداریم.
کارگردان نمایش "پس از" در ادامه از تهیه کننده کار امیرموسی کاظمی و همچنین جواد طاهری مدیر تئاتر شهر که فرصتی را با جشنواره هم آغاز در اختیار جوانان گذاشتند که بتوانند اجرا بروند قدردانی کرد.
مرتضی کوهی پیش از تقدیم اجرا به استاد بهرام بیضایی گفت: از روز اول می خواسته ام اجرا را تقدیم استاد بزرگی بکنم که وجود نازنینش افتخار تئاتر ایران، سرمایه و اعتبار تئاتر ایران است.
وی تصریح کرد: با این که هر شب کار به یک دوست عزیزی تقدیم شده اما این تقدیم با عشق را نمی توانستیم انجام بدهیم چون مدام فکر می کردیم که نکند مخاطب و منتقدان فکر کنند داریم برای خودمان متریال تبلیغی درست می کنیم. ولی این روزها که رسما "پس از" به اجراهای خودش در تئاترشهر پایان می دهد، فرصت خوبی است که بری از قضاوت ها و به دور از هر گونه فکر مزاحم از طرف برخی ها، کار تقدیم شود به استاد بزرگ بهرام بیضایی که ما با آثارش زندگی کردیم، بزرگ شدیم، تئاتر را یاد گرفتیم. بهرام بیضایی سرمایه معنوی مملکت ما هستند. کاش دور از وطن نبودند، کار می کردند. انشاالله عمرشان پر عزت و طولانی باشد. شاید یک سری هم قضاوت بکنند ولی ایراد ندارد. من ناقابل تر و کمتر از آنم که ایپسیلونی از اعتبار استاد بیضایی سهم من شود و بخواهد مرا معتبر کند.
وی گفت: دلم برای آثار اساتیدی تنگ شده که جایشان در تئاتر به شدت خالی است. این اجرا را به وجود نازنین، افتخار تئاتر ایران، سرمایه و اعتبار تئاتر ایران استاد بهرام بیضایی تقدیم می کنم.
مراسم اختتامیه هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار شامگاه ۲۸ اردیبهشت در تالار فخرالدین اسعد گرگانی در شهر گرگان برگزار و برگزیدگان این دوره از جشنواره معرفی شدند.
هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار با دبیری محمد کرمالهی و در ۲ بخش رقابتی صحنهای و خیابانی، از ۲۵ اردیبهشت به مدت ۴ روز در استان گلستان برگزار شد.
روز جمعه ۲۸ اردیبهشت، تالار فخرالدین اسعد گرگانی شهر گرگان میزبان مراسم اختتامیه این دوره از جشنواره بود که با حضور چهرههای فرهنگی و همچنین مقامات فرهنگی و سیاسی استان گلستان برگزار شد.
طی این مراسم برگزیدگان بخشهای صحنهای و خیابانی هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار معرفی شدند.
بر اساس ارزیابی داوران بخش صحنهای جشنواره متشکل از نصراله قادری، حسین مسافرآستانه، سید سیامک موسویاسدزاده، برگزیدگان این بخش به شرح زیر معرفی شدند:
بخش بروشور:
قدردانی:
رضا پورتراب برای نمایش «کیلومتر ۹۴۴» از گرگان، یاسمن دلیری برای نمایش «هوران» از گرگان
برگزیده: مهدی اسدیتبار برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار
بخش طراحی لباس:
قدردانی: سینا خادملو برای نمایش «هوران» از گرگان
بخش موسیقی:
قدردانی: سالار پردل برای نمایش «نصرت» از کرمانشاه، مصطفی جمال برای نمایش «هوران» از گرگان، علی خاتمی برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار
برگزیده: فرزاد رمضانی و میلاد بهداروند برای نمایش «بدریه» از اهواز
بخش طراحی صحنه:
قدردانی: کیانوش احمدی برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار، پویان سهرابی برای نمایش «هوران» از گرگان
برگزیده: لیلا مهدیآبادی برای نمایش «نصرت» از کرمانشاه
بخش بازیگری زن:
جایزه سوم: محدثه مهرپویان برای نمایش «بالاتر از سیاهی» از زاهدان، زینب عندلیب برای نمایش «بدریه» از اهواز
جایزه دوم: فاطیما پاشایی و زهرا محمدنیا برای نمایش «هوران» از گرگان
جایزه اول: لیلا مهدیآبادی برای نمایش «نصرت» از کرمانشاه
بخش بازیگری مرد:
قدردانی: علی سلجوقیان برای نمایش «بالاتر از سیاهی» از زاهدان، سعید خیبری برای نمایش «شط و شوت» از
جایزه سوم: پوریا رضایی برای نمایش «من دیگه از تاریکی نمیترسم» از اراک
جایزه دوم: مجید اقبالی برای نمایش «بدریه» از اهواز، اصغر شیرزاد برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار
جایزه اول: سیامک زینالدینی برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار
بخش نمایشنامهنویسی:
قدردانی: ارسلان محبی و مرضیه نارویی برای نمایش «بالاتر از سیاهی» از زاهدان، علی میرزاعمادی برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار، علی زیستی برای نمایش «نصرت» از کرمانشاه
بخش کارگردانی:
جایزه سوم: مجید اقبالی برای نمایش «بدریه» از اهواز
جایزه دوم: علی زیستی برای نمایش «نصرت» از کرمانشاه
جایزه اول: کیانوش احمدی برای نمایش «پیکار کنار پل» از شهریار
بر اساس ارزیابی داوران بخش خیابانی جشنواره متشکل از مرتضی اسدیمرام، سعید نجفیان، محمود فرهنگ، برگزیدگان این بخش نیز به شرح زیر معرفی شدند:
بخش بروشور:
قدردانی: مهدی اسدیتبار برای نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه
برگزیده: امید پورمند برای نمایش «ماهیار» از شاهینشهر
بخش طراحی لباس:
قدردانی: شهناز آیینی برای نمایش «سفر» از دهلران، رکسانا ذوقی و دینا ارشادی برای نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه
برگزیده: لیلا منوچهری برای نمایش «ماهیار» از شاهینشهر.
بخش موسیقی:
قدردانی: محمد نادری برای نمایش «ماهیار» از شاهینشهر
برگزیده: علی خاتمی برای نمایشهای «دعوت نشده»، «سفر»، «رفاقت در حد تانک»
بخش طراحی فضا:
قدردانی: مالک آبسالان برای نمایش «سفر» از دهلران، مصطفی کولیوندی و سیده سعیده عبدالهی برای نمایش «دعوت نشده» از ایلام
برگزیده: امین پورمند برای نمایش «ماهیار» از شاهینشهر
طراحی حرکت و بازیگری گروهی:
برگزیده: سید سروش پیمبری و اریک عظیمی برای طراحی حرکت و گروه بازیگران نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه
بخش بازیگری زن:
جایزه سوم: معصومه عموری برای نمایش «واپسین» از اهواز، ملینا سادات پیمبری برای نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه.
جایزه دوم: فرشته شاهبندری برای نمایش «ناصر جانبازه» از اصفهان
جایزه اول: پریسا کهکشیور برای نمایش «ماهیار» از شاهینشهر
بخش بازیگری مرد:
جایزه سوم: بیژن رضایی برای نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه، محسن شفیعی برای نمایش «رفاقت در حد تانک» از تهران
جایزه دوم: مصطفی کولیوندی برای نمایش «دعوت نشده» از دهلران، مالک آبسالان برای نمایش «سفر» از دهلران
جایزه اول: بهنام کاوه برای نمایش «شهر خوبان» از آبادان
طرح و ایده:
جایزه ویژه: مصطفی کولیوندی برای نمایش «دعوت نشده» از ایلام
برگزیده: سید سروش پیمبری برای نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه
بخش کارگردانی:
جایزه سوم: مصطفی کولیوندی برای نمایش «دعوت نشده» از ایلام، امین پورمند برای نمایش «ماهیار» از شاهینشهر
جایزه دوم: مالک آبسالان برای نمایش «سفر» از دهلران
جایزه اول: سید سروش پیمبری برای نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه
همچنین هیات داوران بخش خیابانی هشتمین جشنواره ملی تئاتر ایثار، نمایش «مستر دیفال» از کرمانشاه را به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، نمایش «شهر خوبان» از
آبادان را به دومین جشنواره بینالمللی صاحبدلان و نمایش «ماهیار» را به پانزدهمین جشنواره ملی سودای عشق، معرفی کرد.
هومن کیایی که پیشتر با این کارگردان در نمایش موفق و پرتماشاگر «خبری از او نیست» همکاری داشته، نقش اصلی نمایش را از آن خود کرده است.
نورا هاشمی که در کارنامه کاری اش همکاری با کارگردانانی چون گلاب آدینه داریوش فرهنگ، محسن حسینی، فقیه سلطانی، سیما تیرانداز، رخشان بنی اعتماد، ابوالقاسم
طالبی، پریسا بختآور، شهاب الدین حسین پور و … اشاره کرد.
در خلاصه داستان این اثر چنین آمده:«سی و یک رویا، قصهی همهی ماست. ما که رویایی داریم برای رفتن، برای ماندن، برای گفتن و برای سکوت کردن. اما چه کسی
شجاعت دست کشیدن دارد؟ و چه کسی شجاعت ماندن؟»
مولانیا که پیش از این نمایشهای موفق «سوتفاهم»، «آمادئوس»، «هوراشیو» و «دنکیشوت» و «خبری از او نیست» را به روی صحنه برده است.
از دیگر عوامل میتوان به سجاد قربانی، پریا یاراحمدی (دستیاران اول کارگردان)، زهره آقامیر (دستیار دوم کارگردان)، سعید قیسی پور (دستیار تهیهکننده)، علی حمصیان
(عکاس، ساخت تیزر)، امیر محمدرفیع خواه (طراح پوستر و لوگوتایپ) و سارا حدادی ( مدیر روابط عمومی و مشاور رسانهای و تبلیغات) اشاره کرد.
پیش فروش این نمایش در سایت تیوال برای علاقه مندان و تماشاگران آغاز شد. «سی و یک رویا» به نویسندگی و کارگردانی جواد مولانیاو تهیه کنندگی سپهر صاحبی خرداد
ماه ساعت ۱۸ در تماشاخانه ملک به روی صحنه خواهد رفت.
فرهاد ناظرزاده کرمانی، نمایشنامهنویس و استاد پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران در مراسم افتتاحیه نمایش «آرت» با کارگردانی علیرضا کوشک جلالی، در سخنان کوتاهی با بیان اینکه؛ او یک کارگردان شناخته شده بینالمللی است، گفت: کوشک جلالی در کارگردانی هم ردیف عباس کیارستمی در سینماست.
ناظرزاده کرمانی ادامه داد: زمانی که پاریس بودم از دوستان و هنرمندان بسیاری که از فعالان هنری بودند نام کوشک جلالی را زیاد میشنیدم اما او به دلیل تواضعی که دارد خیلی اهل منم منم کردن نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه؛ من برای نخستین بار است که کوشک جلالی را از نزدیک میبینم، افزود: او در زمینه نگارش نمایشنامه، کارگردانی و تحقیق و پژوهش آثاری متعددی دارد و من سالهاست که با کارهایش آشنا هستم. در زمانی هم که خارج از ایران بودم وقتی درباره کارهای او بسیار گفته میشد من به عنوان هموطن افتخار میکردم و با افتخار میگفتم که من هموطن کوشک جلالی هستم.
در ادامه زنگ افتتاح اجرای عمومی نمایش «آرت» نوشته یاسمینا رضا با کارگردانی علیرضا کوشک جلالی توسط فرهاد ناظرزاده کرمانی نواخته شد.
نمایش «آرت» که در ایران با عنوان «هنر» نیز شناخته میشود این روزها در سالن ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است. این نمایش تِم اصلی خودفریبی و دروغ، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۲ در سالنهای مهم تئاتر لندن و دیگر شهرهای انگلیس روی صحنه رفته و جزو پرفروشترین تئاترهای روی صحنه در انگلستان به شمار میرود. این استقبال در دیگر شهرهای مطرح اروپا و آمریکا نیز به همین منوال بوده است.
نمایش «زنبور» به نویسندگی بهزاد آقاجانی و کارگردانی محمد مطهریپور و بهزاد آقاجانی و با بازی محمد مطهریپور از ۲۵ اردیبهشت ساعت ۱۹ در سالن کوچک تالار مولوی
روی صحنه میرود.
محمد مطهریپور، فارغالتحصیل رشته کارشناسی کارگردانی نمایش، بازیگر و کارگردان تئاتر است. او تاکنون در بیش از بیست نمایش از جمله «آشپزخانه»، «زیرزمین»،
«کابوس وقتی کاپوچینو تمام میشود»، «خرس» و «خواستگاری» حضور داشته و در سریال «یاغی» و فیلم سینمایی «شنای پروانه» نیز نقش آفرینی کرده است.
مطهریپور نمایشهای «باغ آرزوها»، «پینوکیو؛ گروتسکی بر تبارشناسی دروغ و تنهایی»، «ضحاک؛ روایتی دیگر» و «گوجه برزیلی» را نیز روی صحنه برده است.
نمایش «زنبور» پیش از این در شهرهای مشهد، نیشابور و شیراز و همچنین در فستیوال کوچه روی صحنه رفته است.
از دیگر عوامل نمایش «زنبور» میتوان از احسان عبدیپور (مشاور کارگردان)، علی خواجویی و ساره حبیبی (دستیار کارگردان)، فرشید پارسی کیا (طراح گرافیک)، نیلوفر بیرامی
(عکس و فیلم) و ناصر ارباب (مشاور رسانه) نام برد.
در خلاصه روایت این نمایش آمده است: «مرد کفترباز چهلسالهای در بافت قدیمی یک محله در پایین شهر زندگی میکند. سالهاست از فوت اهالی خانهپدری میگذرد و
شهرداری قصد دارد این خانه قدیمی را خراب کند. زنبور یک تنه ایستاده و میخواهد از این اتفاق جلوگیری کند و...»
تماشاخانه مشایخی میزبان نمایشنامهخوانی «قرعه» میشود
جلسه نمایشنامهخوانی «قرعه» به نویسندگی و کارگردانی کاظم پورمهدی، روز شنبه ۲۹ اردیبهشتماه در تماشاخانه استاد مشایخی برگزار میشود.
بنا بر گزارش روابطعمومی این رویداد، تماشاخانه استاد مشایخی روز شنبه ۲۹ اردیبهشتماه ساعت ۱۹، میزبان اجرای نمایشنامهخوانی «قرعه» به نویسندگی و کارگردانی کاظم پورمهدی خواهد بود. پورمهدی این نمایشنامه را بر اساس داستانی از جواد سعیدیپور نوشته است.
در خلاصهداستان نمایشنامه «قرعه» آمده: چند نفر از کارمندان یک بانک، توسط گروهی از سارقان به گروگان گرفته شدهاند. راه نجات کارمندان، انتخاب یک نفر از میان خود و تحویل آن به سارقان است.
پانتهآ آقامحمد یزدی، مجید تیزرو، عبدالرضا صفری، عماد عابدی، شیرین کاشفی و بهروز مهرعلیان، نقشخوانان این نمایشنامهخوانی هستند.
دیگر عوامل این اجرا عبارتند از: سهیلا تیلاوی (مشاور کارگردان)، زیبا موسوی (طراح لباس)، مهدی نوروزیان (دستیار کارگردان)، وحید مرتضوی کیاسری (صداپیشه/ طراح پوستر و بروشور).
نمایشنامه «قرعه»، اثری اجتماعی است که روز ۲۹ اردیبهشتماه ساعت ۱۹ با مدتزمان ۴۰ دقیقه خوانده میشود.
پوستر نمایش «خارشتر» به کارگردانی سیدعلی موسویان همزمان با شب اول اجرا در تماشاخانه ایرانشهر، رونمایی شد.
نمایش «خارشتر» به نویسندگی هدی آهنگر، کارگردانی سیدعلی موسویان و تهیهکنندگی وحید کریمی از شبگذشته (سهشنبه ۲۵ اردیبهشت) ساعت ۲۰:۴۵ در سالن استاد
سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت. پوستر این اثر نمایشی هم با طراحی مهدی رایگانی، همزمان با شب اول اجرا، رونمایی شد.
در نمایش «خارشتر» (به ترتیب حروف الفبا) هدی آهنگر، لیلا بلوکات، هامون سیدی، الهام شعبانی، یزدان فتوحی، وحید کریمی و اتابک نادری بازیگرانی هستند که به ایفای
نقش میپردازند.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «از ۱۵۰ سال پیش تاکنون نام تمام عناصر ذکور خاندان خان باباخانی، نادر است. همه آنها به بیماری تکرر ادرار مبتلا هستند و سر
بزنگاه باید بروند خلا...!»
امیر کلاته (مجری طرح)، مرتضی برزگرزادگان و الهام پریشانی (گروه کارگردانی)، مرتضی برزگرزادگان (برنامهریز)، ماریا حاجیها (طراح گریم)، سیدعلی موسویان (طراح صحنه)، هدی آهنگر (طراح لباس)، علی کوزهگر (طراح نور)، مهدی رایگانی (طراح، پوستر و بروشور)، سیدمهدی فاطمینسب (سدمتی) (تصویرسازی پوستر)، امیرحسین سیَر، نازنین یارویسی، علیرضا کوزهگر، محمدحسین کوزهگر (دستیار طراح نور)، ندا میرزایی، فاطمه سعیدی (مجریان گریم)، علی سینا رضانیا (آهنگساز)، سهراب گلدره و علیرضا عرب (مدیران صحنه)، امیرحسین نجاح (ساخت تیزر و موشن گرافی)، مهدی عمادی (عکاس)، لیلا شیرمحمدی (مدیر مارکتینگ و فروش)، علی کیهانی (روابط عمومی و مشاور رسانهای) دیگر عواملی هستند که در پروژه اجرایی «خارشتر» حضور و همکاری دارند
ششمین برنامه انتقال تجربه «پاراگراف» در مرکز تئاتر مولوی با عنوان «سخن از صحنه» با حضور استاد اکبر زنجان پور برای علاقهمندان تئاتر و سینما برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی مرکز تئاتر مولوی ششمین برنامه انتقال تجربه «پاراگراف» با عنوان «سخن از صحنه» از سوی مرکز تئاتر مولوی دانشگاه تهران با همکاری کانون تئاتر دانشگاهی توسط استاد اکبر زنجانپور بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلوزیون کشور به مناسبت نکوداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران و نود سالگی دانشگاه تهران در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی برگزار میشود.
در ادامه این گزارش آمده است که ششمین برنامه پاراگراف در یک نشست صمیمانه با علاقهمندان به صورت پرسش و پاسخ در تاریخ دوم خردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸ در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی با حضور استاد اکبر زنجان پور، دانشجویان و علاقهمندان حوزه سینما و تئاتر برگزار میشود.
برنامه «پاراگراف» یک رویداد آموزشی در مرکز تئاتر مولوی با همکاری مدرسه تئاتر مولوی است که در جهت انتقال تجربه به صورت هفتگی با حضور هنرمندان شاخص برگزار میشود.
لازم به ذکر است که ورود برای عموم علاقهمندان در تمامی رویدادهای پاراگراف آزاد و رایگان است.
پیشنهاد میشود که متقاضیان جهت هماهنگی حضور در این نشست از طریق سایت تیوال یا تماس با شماره های ۶۶۴۱۹۸۵۰-۰۲۱ و ۰۹۰۱۵۰۷۲۷۲۴ نسبت به رزو صندلی اقدام نمایند.