دو هفته پیش که فیلمو دیدم هم ازش لذت بردم هم از دست سوتی هاش حرص خوردم!
به نظر من مشکل اصلی فیلمنامه "نپرداختن" کامل به یه موضوعه!
یه توک به یه چیز میزد و سریع میرفت موضوع بعدی!
مثلا عشق آتشین بین نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار رو فقط تو همون قسمت بولد میکنه و تمام!تو قسمت های بعدی هیچ اثری از این عشق تو نگاه ها، لحن و اعمالشون دیده نمیشه!
یا مثلا زندان رو پر دود میکنن و بعدش نه در مورد نتیجش صحبت میشه نه چیزی نشون داده میشه!
و مثال های دیگه که اگه بخوام همشونو بگم خیلی متنم طولانی می شه!
کلا انگار نویسنده خیلی هیجان داره تمام ایده هایی که ازینور اونور جمع کرده رو توی کار بچپونه!
من هر صحنه از فیلم رو که می دیدم برام آشنا بود و انگار قبلا تو یه فیلم دیگه دیده بودم!
یاد لباس سیندرلا افتادم که موش ها رفتن هر تکه ش رو از یه جا آوردن ولی خبر خوب این
... دیدن ادامه »
بود که در نهایت لباس زیبایی شد!
یکی از نکات مثبت کار از نظر من بیرون آوردن نوید محمدزاده از اون کاراکتر بدبخت بیچاره همیشگیش بود ..دیگه کم کم داشت دچار تکرار می شد .. به نظرم توی تیپ جدیدش خوب جا افتاده بود و قشنگ بازی کرد.
نکته بعدی طراحی صحنه و لوکیشن خوب فیلم بود.
در نهایت اینکه من حیث المجموع کار رو دوس داشتم شاید بخاطر اینکه هر تکه از کار یه کار دوست داشتنی و قوی رو برام تداعی میکرد!!
شایدم چون یه کار هپی اندینگ بود به مذاقم خوش اومده!