خوبه، دمت گرم!
پلاک درسته ولی من اونجا نیستم!
ببخشید که مجبور شدم بهت دروغ بگم، البته نمیشه اسمش رو دروغ گذاشت، باید مطمئن میشدم که تحت تعقیب پلیس نیستی.
الان خیلی فاصله نداری با جایی که من هستم و به زودی همو میبینیم، از کوچه مسعود سعد وارد خیابونی بشو که توش از یه جایی به بعد پر تئاتر و تماشاخونه هست. خیابونی که اسمش ایرانی نیست!
بپیچ سمت چپ و انقدر بیا تا یه ساختمون با معماری اصیل و تراس و پنجرههای قشنگ ببینی، اون ساختمون یه اداره حقوقی هست که شماره ساختمون توی تابلوش نوشته شده، برام بفرستش.
گاهی و در لحظههایی از زندگی، تصمیمهایی در پیش روی ما قرار میگیرد که میتواند سرنوشت ما را تغییر دهد. جایی که میان وفاداری به رفاقت و پیروی از منطق باید راهی انتخاب کرد، اما هیچکدام آسان نیست. هر قدم بهسوی رهایی، میتواند فرو رفتن در عمق تاریکی باشد. این داستان روایتی است از تقابل میان دل و عقل، از تصمیمهایی که تا ابد ردپایشان باقی میماند.
باتلاق روایتی از یک انتخاب است، شرح رفاقتی که نتیجه آن میتواند رستگاری، موفقیت و کامیابی باشد و یا میتواند تباهی، خیانت و فریب!
در این داستان شما برای کمک به دوستی که مدعی اینست که به ناحق در مظان اتهام قرار گرفته، کمک میکند تا بتواند صحت ادعای خود را ثابت کند. بازی در دو فصل به انجام میرسد و شما میتوانید پس از اتمام فصل اول در صورت تمایل و بنا بر ارضای حس کنجکاوی از سرانجام ماجرا به بازی در فصل دوم ادامه دهید.