داستان در مورد دو موتورسوار، به نامهای بیلی و وایات است که برای به دست آوردن آزادی کامل در روش زندگی خود، دست به یک معامله کوکائین میزنند. آنها پولهای بهدست آمده را در جداره باک موتور خود جاسازی کرده و با حرکت نمادین بهدور انداختن ساعت خود، سوار بر دو موتور هارلی دیویدسون در آرزوی آزادی و شادی راهی دشت و صحرا میشوند.