دربارهٔ نوجوانی اهل ملایر است که تصمیم دارد به تهران رفته و مسابقه فوتبال رادر ورزشگاه تماشا کند؛ برای تأمین هزینههای مسافرت با کمک دوستش (با بازی مسعود زند بگله) با چند ترفند به جمعآوری پول میپردازد. سپس به تنهایی به تهران رفته و به ورزشگاه محل برگزاری مسابقه میرود، ولی تا شروع مسابقه چند ساعتی باقی ماندهاست