«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فیلم مطرب
برای من فیلمی بود که همش در حین تماشا به خودم میگفتم کاش توو تی وی میدیدمش و ای کاش واسه سینما رفتن انتخابش نمیکردم
شاید اگه توو خونه میدیدم خیلیم دوسش داشتم ولی واسه سینما یکمی کم بود
شاید یکی دو جا یه لبخندی روو لبم آورد و همین....
البته ازش انتظار طنزی ام نداشتم
ولی خب در کل نمیگم فیلم بدی بود ولی متاسفانه اصلا باهاش ارتباط که نگرفتم هیچ، یه فاز خب که چی عجیبی ام هی داشتم....
خب که چیش از نظر من این بود که همهٔ کسانی که در این کشور زندگی میکنن حق دارن برای زندگیشون آزادانه تصمیم بگیرن و کاری که دوست دارن انجام بدن! تا کی قراره برای سادهترین کارها مهاجرت کنیم؟!
آقای فدائی درین مورد کاملا حق با شماست
اینقدر این مشکلات با ما عجین شدن که که دیگه اصلا نمیبینیمشون
انگار اصول زندگیمون از اول همینطور بوده
یادمون رفته زندگی واقعی چه شکلی باید باشه و چی هست، متاسفانه
مطرب فیلمیه که سخت و دیر شروع میشه ولی وقتی تو ریتم مناسبش قرار میگیره تو رو به درون دنیای خودش میکشه و یه پایان باشکوه میسازه و احساس رضایت داری. درست مثل صدای پرویز پرستویی که تو آخرین ترانه زیباست و تو بقیه جاها چنگی به دل نمیزنه.
مطرب یه فیلم جدی در رابطه با خواننده های کوچه بازاریه و بازی درست و کاملا جدیه پرویز پرستویی ناشی از همین موضوعه. میمیک صورت و بازی بدن ایشون مثلا در مقایسه با فرهاد آییش مکس تفاوت نگاه کارگردان به موضوع این خواننده هاست.
فیلم از ترکیه و با محسن کیایی وارد فضای طنز میشه و تفاوت و شباهتهای فرهنگی ایرانیها و ترکها دستمایه شوخی قرار میگیره و تفاوت طرز فکر قدیمیا با نسل جدید.
انتخاب ترکیه که امروز بهشت گردشگریه طبقه متوسط جامعه ایرانی هست نشان از ذکاوت کارگردان داره . جایی که به کنایه داره میگه ایران ما هم میتونست این باشه و مثلا تو خیابوناش راحت ساز زده بشه و همه جمع شن و شادی باشه رنگ باشه، جایی که تعریف مسلمانی یه جور دیگست (بخدا تو مسلمون نیستی دختره) و ...
که یه حسرت و غمی تو دل آدم میزاره از جنس حسرت و غم خواننده فیلم.
مُطرب روایتگر تمام موزیسین های هست که حسرتی برای برگزاری کنسرت دارند و همیشه بدنبال گرفتن مجوز هستند،چه بسا در این مسیر تمام عمر خود را صرف کرده باشند....
فیلم باحضور پرویز خان عالی.
کل فیلم یه طرف حرص خوردن چشم غره رفتن پرویز پرستویی موقع رپ خوندن پسرش یه طرف:))
با تعاریف دوستان در مورد اینکه فیلم وارد دایره کمدی سخیف و جنسی و داستان کشکی و کارگردانی آبکی نمیشه و تمیزه و قابل دیدنه و برای دیدن روی ماه پرویز خان دوست داشتنی فیلم و دیدم و انصافا تمیز بود و با همه ایراداتی که به بازیگران سفارشی کلیشه بازی و متن وارد بود موقع بیرون رفتن از سالن میشه راضی بود.
نقدها بخصوص نقد یکسویه برنامه وزین! هفت به سرکردگی فراستی به قدری تند و سخت بود که با ترس و لرز به دیدنش رفتم اما... دروغ چرا خوشم اومد به نظرم در نوع خودش خوب بود انتظار چندانی نداشتم و سعی کردم برای دو ساعت به هیچ نقدی فکر نکنم ، داستان قابل قبولی داشت و حس خوبی بهم داد و البته تلخ ... به امید روزی که هر نوع تفکر و هر نوع هنری مجال حضور و مطرح شدن داشته باشن و هیچ ایرانی به خاطر زندگی کردن و رسیدن به آرزوهاش آواره گوشه کنار دنیا نباشه...
از دید من هم فیلم سرگرم کننده بود و به قول شما کمی تلخ با سکانس آخر و اهنگش خیلی حال کردم من اگه از چیزی خوشم بیاد کل دنیا هم باهاش مخالف باشند برام مهم نیست .
این فیلم توی ژانر کمدی خیلی خوب به سبکی از موسیقی پرداخته که امروز توجهی بهش نمیشه... مصائب خواننده ای که میتونست دیده و موفق بشه اما با بدشانسی بزرگی به نام انقلاب روبه رو میشه و تمام سالهای زندگیش رو تحت تاثیر قرار میده. داستان کسی که موسیقی تمام زندگیشه و هیچ وقت نتونسته هنرش رو به عرصه نمایش بزاره... غم انگیزترین حس و لحظات درونی یه خواننده که بخاطر سبکش بهش میگن مطرب، در قالب طنز به تصویر کشیده میشه ( و دیالوگ غمگین نوازنده ای که شخصیت اصلی وقتی اونو توی مکانیکی میبینه بهش میگه تو کجا اینجا کجا! این انگشتا باید آرشه بکشه و اون میگه زندگی خرج داره! ) و در نهایت اینکه برای چیزی که با تمام وجود عاشقشی باید بجنگی تا بهش برسی. من دوبار این کارو دیدم و دفه اول با وجود کمیک بودن فیلم فقط تلخند زدم برای شخصیتهای فیلم و مخصوصا نقش اصلی... در کنار لحظات طنز خوبی که ساخته شده و برخلاف کمدی های اخیر لودگی و مسخره بازی درش نیس دردخنده هایی داره که اگه خودت رو جای شخصیت اصلی فیلم بذاری دچارش میشی و باهاش همذات پنداری میکنی.
اگه عینک روشن فکری دارین و از رو چشمتون برداشته نمیشه، تو خونتون موزیک بی کلام و موتزارتو ...پخش میشه این فیلم نرید ببینید !! ولی اگه مثل من یه دهه شصتی که بین سنت و صنعت گیر کرده !! مرز بین قدیم و جدید ! گوش شنوای خاطرات قدیم از پدر مادرا یا بزرگترا و عشق کردن . خوندن سری رمانهای اسماعیل فصیح و رفتن تو حال و هوای جنوب شهر تهران ...اصلا اگه گاهی جای هر اهنگی دلت میخواد جواد یساری و شماعی زاده گوش کنی و ترانه هاشونم از حفظیو و حالتو خوب میکنه این فیلم خوبه !
مطرب نماینده هنرمندهای کوچه بازاری ماست ، سبکی که چه بخوایم چه نه وجود داره از قدیم تا الان ! که روزگاری به اسم هنرمند بودن و یه تغییر در سبک زندگی باعث تغییر در اسمشون و زندگیاشون شد ! نسلهای سوخته ...
خب همه که دلشون نمیخواست از ایران برن ! همه که نمیتونن ساز رو به غم بنوازن ؟ و بازی زندگی میتونه چه با ادم بکنه ...
شاید بخواد بگه اینا هم هستن ادمایی که تو عروسیا شادتون کردن و دیده نشدن و یادداوری از درک متقابل
روزی که ما رفتیم سینما فکر کنم همه یاد حال و هوای قدیم افتادن .. من حس نمیکردم که تو سال 98م حس کردم رفتم به قدیم مردم میخندیدن ، دست میزدن حتی سوت زدن مثل قدیماااا کلی انرژی رد و بدل شد و خداروشکر
من هم با این فیلم حال کردم و هنوز هم گوش کردن به آهنگ های کوچه بازاری را به بعضی ار اهنگ های بی سر و ته امروزی ترجیح میدم برای من یکی مهم اینه چی حالم را خوب میکنه فارغ ای اینکه کل مردم دنیا هم باهاش مخالف باشند
باهات موافقم
منم عرض کردم چند دقیقه
توی دو ساعت فیلم چند دقیقه میشد خندید
اما نه از اون خنده های عمیق که مثلا موقع دیدن لانچر 5 برامون اتفاق میافتاد
چه اینکه این خنده عمیق هم انتهاش زهری کشنده درپی داشت
مطرب فیلم مبتذلی نیست. بله درسته که حال و هوای فیلم فارسی داره؛ ولی با این وحود باز هم با سادگی و بدون شوخی های پیش پاافتاده و حرفای تکراری، داستان خواننده های کوچه بازاری رو تعریف کرده ، که از یه زمانی به بعد دیگه براشون جایی تو سرزمین خودشون نبود. کسانی که هنرمند بودند ولی مطرب خطاب می شدند. شوخی های فیلم رو تا حد زیادی دوست داشتم، به مسخرگی کشیده نشد و بعضا قشنگ بود. در کل این فیلم کار ارزشمندیه و برخلاف خیلی فیلمهای بی محتوا و بی داستان این روزا، برای تفریح و خنده گزینه ی خوبیه.
عقب تر از فیلمفارسی.اقلا آهنگهای فیلمفارسی قشنگتر بود.بیشتر به ساعتم نگاه می کردم تا به پرده سینما.اقای کیایی به اعتبار و اعتمادفیلمهای خوش ساخت قبلی به سینما رفتم و ناامید برگشتم
مزخرف و مبتذل....به هیچ عنوان ارزش وقتی که میگذارید را ندارد...
شاید تنها وجه مثبت فیلم نگاه های خوب پرویز پرستویی باشد که جز این انتظاری هم ازین بزرگوار نمی رود....
درباره ی فیلمِ خوبِ مطرب
«بغضِ قناریها»
اگر قصد دارید این فیلم را برای دیدن انتخاب کنید ، فاکتورِ خنده ی صِرف را حذف و سپس به تماشایِ آن بنشینید.
مطرب ، حنجره ی زخمیِ قادریها و یساریهایِ تاریخِ موسیقیِ سرزمینِ ماست.
مطرب ، سرشار از حسرتها و افسوس هایی ست که چشمانِ هر عاشقِ موسیقی و فرهنگ و هنر را خیس میکند.
مطرب ، داستانِ صبرِ ایوب وارِ موزیسین هایی ست که برایِ رسیدن به رویاهایِ به حَقِشان ، رنجهایِ فراوانی متحمل میشوند ، هر چند که باز هم تحققِ آرزوهایشان در خانه میسر نمیشود و در جایی دور از وطن ، هنرِ خود را به معرضِ نمایش میگذارند.
مطرب را بدونِ در نظر گرفتنِ نقدهایِ گهگاه غیرمنصفانهای که از دیرباز تاکنون درباره ی چیپ و بی کلاس بودنِ خوانندههایِ کوچه بازاری و موسیقیِ شیش و هشت مطرح شده است ببینید.
«شهروز الستی - ۹۸/۰۸/۲۰»
این چی بود آخه ؟ نه فیلمنامه ی درست درمونی داشت نه بازی های دلچسبی که انتظار میرفت ... مصطفی کیایی با این فیلم واقعا من یکی رو ناامید کرد ... حتی اون جذابیت های خاصی که مخصوص به آثار خودش بود هم تو این فیلم دیده نمی شد.