ادیپوس روایت «لوکیوس آنیوس سنکا» فیلسوف بنام رومی است که از روایتهای تاثیر گذار نمایشی در دنیای تیاتر است که به دست «تد هیوز» شاعر و نویسنده انگلیسی بازخوانی و ترجمه شده و در طول تاریخ نمایش تنها یک بار توسط پیتربروک کارگردان شهیر دنیای تیاتر در قالب فقط یک اجرا روی صحنه رفته است.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
الان خیلی از تاریخ این تیاتر گذشته،میدونم
نمیدونم چرا اما هی دوست دارم بیام توی صفحه تیاتر ادیپوس٠٠٠
وقتی یاد تاریکی اول تیاتر و صدای گرم راوی،اقای هاشمی و مشعلش،حرکت ناگهانی گروه بدلکاران،دکور ارزشمند و متفاوت،نورپردازی و اهنگهای میانی خاص و سنجیده،بازی زیبا و سحرانگیز خانم مستوفی،بازی قشنگ اقای نعمتی،و بازی های تکمیلی بازیگران دیگه ،و در آخر بازی شبیه به بدلکاری آقای هاشمی میفتم اون هم در بافتی که با ترجمه آهنگین آقای اصلانی از بازخوانی دقیق تد هیوز اثر سنکا همراه شده کلی ذوق میکنم و قند توی دلم آب میشه
خیلی دوستش داشتم و اگه هنوز اجرا داشت بازم میرفتم چون قشنگ بود،جدید بود،آهنگین بود،هیجان داشت،اشک داشت،لبخند داشت
من ادیپوس رو دوست دارم
فقط سالن مناسب اجرایش نبود به خود اصلانی هم گفتم. بهتر بود صندلی های جلو را بر می داشتند و از جایی که کلیت صحنه با توجه به صحنه بیرون زده امکان رویت داشت مکان نشستن تماشاگر را قرار می دادند. اصلانی هم گفت خودم عقلم به این کار می رسید ولی مسئولین سالن چنین اجازه ای به ما ندادند. البته با توجه به اینکه در آن زمان من از اصفهان برای دیدن کارشان آمده بودم و این را هم به ایشان گفتم، زیاد آنطور که باید به نظراتی که در مورد کارشان دادم توجهی نکردند و از یک موضع بالا به من نگاه می کردند. می دانید بعضی افراد تئاتری در تهران زیاد تئاتری های شهرستان را جدی نمی گیرند غافل از اینکه بیشتر بزرگان تئاتر کشور از شهرستان ها هستند و اغلب تنها ساکن تهران. حالا که ساکن تهران شده ام باید بروم و با آقای اصلانی حرف بزنم شاید دیگر تحویل گرفتند.
این که کاملا مسخره است تهران و شهرستان فرقی نداره،مهم انسان بودن و منش هر فرده، من خودم ٢ بازیگر مورد علاقه زن و مردم اصلا تهرانی نیستند و در این مورد حق با شماست
البته من خودم ٢ بار با آقای اصلانی حرف زدم یکبار درباره ترجمه خوبشون از ادیپوس به صورت آهنگین و مسجع، یک بار هم شب سوم برای تبریک و به نظرم خیلی فروتن امدند شاید اونشب ناراحت بودند
اما درباره صندلی ها حق با شماست نمایش فقط برای کسانی زیبا بوده که ردیف نیمه به قبل یعنی ٧ به انتها نشسته بودند و کسانی که در ردیف جلو بودند علنا بهره زیادی نبرده اند خصوصا انها که نزدیک راه میانی بودند حتما کلی هم اذیت شدند وسط بازی بدلکارها، من هر ٣ بار ردیف ٨ انهم وسط بلیط گرفتم واسه همین خیلی لذت بردم از تیاتر به خصوص که ٢ بازیگر عزیز دلم هم بودند