در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:25:18
امکان خرید پایان یافته
۱۱ شهریور تا ۲۱ مهر ۱۳۹۴
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

خلاصه داستان: « عامدانه، عاشقانه، قاتلانه » از سه زن متهم به قتل می گوید...

تماشای این نمایش برای افراد زیر 16 سال توصیه نمی شود


این نمایش در مهر و آبان سال ۱۳۹۲ در تالار شمس (اقدسیه) به روی صحنه رفت
برای خواندن نظرات و مشاهده عکس و آوای تیوال اینجارا کلیک کنید

| تیوال تماشای این برنامه را پیشنهاد می کند |
برچسب «پیشنهاد تیوال» بنابر شاخص‌هایی شامل کیفیت اثر اعطا شده و تجاری یا سفارشی دریافت نمی‌شود

راه های ارتباطی با تئاتر باران: سایت اینستاگرام کانال تلگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه (سری دوم) / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه (سری دوم) / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه (سری نخست) / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› «عامدانه عاشقانه قاتلانه»بازهم تمدید شد

›› اجرای نمایش « عامدانه عاشقانه قاتلانه » به روزنامه‌نگار و منتقد باسابقه تقدیم شد

›› نمایش"عامدانه عاشقانه قاتلانه" شنبه ها نیز اجرا خواهد داشت

›› «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» در سالن باران

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۲۵، ۶۶۱۷۶۸۱۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

به نظرم این تئاتر هم از نظر کارگردانی و هم به لحاظ بازی بازیگران و طراحی صحنه بسیار عالی بود
و به همین دلیل جا دارد و بایسته است که همه از عوامل این اجرا تشکر کنیم
اما به نظرم این تئاتر به دلایل مختلفی از نفوذ به لایه های عمیق زندگی ناتوان است.
دردهایی که در این نمایش ما را سخت درگیر خود می سازند و به تأمل و تأسف وامی دارند، چون بیشتر مربوط به و متوقف در ساحت اسفناک وضع اجتماعی ما هستند، از اینکه راهی به درک سرشت تراژیک خود زندگی بگشایند و چشمان ما را به پرسش های بزرگتر و بنیادی تری بازکنند و ما را به درک دردهای عمیق تری قادر سازند ناتوانند. ریشه های این ناتوانی البته متعدد است که به نظرم عمده آن مربوط به نگاه ایدئولوژیکی است که بر نمایش حاکم است. نمایش تقریبا از زبان مقتولان کاملا ساکت است و در مجموع با منطق سیاه و سفید کردن شخصیت ها، آن قدر از پیچیدگی مسائل اجتماعی و انسانی ما می کاهد که حکم به بی گناهی و گناهکاری انسان ها را به محکمه عقل مشترک و همگانی می برد و حتی شاید بتوان گفت که آن را کودکانه می کند. یک کودک هم با تماشای این نمایش حس می کند که مرگ پیرزن های فخرفروش – که زیورآلاتشان را به رخ می کشند- چندان تأسف بار نیست و دیگر هیچ نمی پرسد که آن به مرزرسیدگان چرا این گونه به نمایش زیورآلاتشان پناه می برند. قدرت نمایش در توجیه زنان قاتل یا متهم به قتل آن قدرعواطف ما را بر می انگیزاند و خاطرمان را دردآلود می کند و اشکمان را سرازیر که ذره ای مجال همدلی با مقتولان ... دیدن ادامه ›› را برای ما باقی نمی گذارد. مجالی که به نظر می آید می توانست از طریق درک بی پناهی های قاتل و مقتول و ریشه های شاید گریزناپذیر تباهی بشر، ما را به فهمی از سوگناکی خود زندگی رهنمون شود...
وقتی آدم می‌کشی انگار یه ماژیک قرمز میکشن دورت... دیگه هرجا میری اون ماژیک قرمز همراهته و تو رو از جامعه جدا کرده... من فکر می‌کردم که بین مردمم...
تو دیگه نمی‌تونی اون آدم سابق باشی...
با کشتنش خود قبلیت هم با اون آدم می‌میره...

می‌خوام بگم که با دیدن این نمایش تو هم دیگه نمی‌تونی اون آدم سابق باشی...
یعنی نباید اون آدم سابق باشی!!

تئاتری اجتماعی که حتما باید دید...
حتما باید دید و گریست!!

به خاطر فقر مالی نسرین‌ها و سودابه‌ها گریست...
به خاطر فقر آگاهی سودابه ... دیدن ادامه ›› و سودابه‌ها گریست...
به خاطر استعداد تباه شده‌ی ژاله و ژاله‌ها گریست...
به خاطر فقر فرهنگی گریست...

به حال آسودگی‌مان، بی‌توجهی‌مان، ندانستن‌هایمان، ندیدن‌هایمان گریست...

در یک کلام باید بگم نمایش فوق‌العاده‌ای بود...
نمایش‌نامه‌ای که بخش قابل توجهی از اتفاقات و دیالوگ‌هاش با استناد بوده و خیلی حرفه‌ای کنار هم قرار گرفته بود.
طراحی صحنه بسیار زیبا و همخوان با نمایش بود... آینه‌های تو در تو که تماشاچی‌ها رو درگیر در صحنه می‌کرد.
بازی‌ها که بسیار فوق‌العاده بود. بازی با چشم‌ها و میمیک صورت خانم گیتی قاسمی عالی بود. خانم نسیم ادبی و بهاره رهنما هم بازی‌های بسیار قابل توجهی ارائه دادند.
قطعا در بازی گرفتن از بازیگرها رد پای کارگردانی بسیار خوب خانم ساناز بیان کاملا مشهوده.

نمایشی که بعد از به تماشا نشستن حالت بده... درد داری... اما دردی که لازمه!

راستی بعضی از مردن‌ها چقدر الکیه...




امشب به تماشای این نمایش فوق العاده نشستم. نمایش مستند گونه ای که ماجرای سه زن قاتل را روایت می کند. قاتل زنجیره ای که برای سرقت اموال، زنان مسن را به قتل می رساند، شهلا جاهد و زنی که در قشم بنا بر ادعای خود برای دفاع از ناموس مرتکب قتل شده بود.
نمایشی با بازی های خیره کننده و دیالوگ های بسیار طبیعی و باورپذیر چنانکه گویی من وکیل در دادگاه و دادسرا هستم.
نمایشی زنانه و فوق العاده انسانی. نمایشی که یک حقوق دان برای دست یافتن به لایه های متفاوت آن باید قوانین را پشت در سالن رها کند و آنگاه به تماشا بنشیند، به عنوان یک انسان.
نمایشی فاقد قضاوت و در عین حال بسیار موشکافانه که یک جرم شناس را به عمق دریافت های روانشاختی و جرم شناختی می برد.
به بانو ساناز بیان، نویسنده و کارگردان جوان این اثر که با تعمقی مثال زدنی، تماشاگر را به درون ذهن و روان این قاتلان رهنمون می شود درود می فرستم. ان شاء الله مطلبی مفصل درخصوص این نمایش منتشر خواهم کرد.
امیرفرهاد حنیف زادگان
وکیل دادگستری
›› تا ۳ پاسخ



کیان، فهیمه تردست، Positron، زهرا، رضا قسمتی و ذوق زده این را پاسخ داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید