حمید کاکاسلطانی:
به نام خداوند قلم. نمایش برفک را امشب دیدم و با توجه به موضوعی که نمایش داشت، اولاً اینکه به گروه اجرا، کارگردان، نویسنده و هم بازیگر تبریک میگویم. بسیار تأثیرگذار بود و انتخاب موضوع، انتخابی که با توجه به شرایط کنونی جامعهی ما، درست است. اغلب شهروندان ما این مسیر را طی میکنند و موضوع غالب اجتماع ماست، که امروز به صورت یک تراژدی در زندگی انسان امروز و اغلب ایرانیان به نمایش درآمد. عاطفه پاکبازنیا با بازی قوی روی صحنه این مفهوم را به ما منتقل میکرد. این موضوع با من به عنوان تماشاگر و یا انسان امروز که به نظر من دچار یک تنهایی، یک فرار و یا یک مکانیزیم دفاعی به صورت فرار به ناکجاآباد است، ارتباط بر قرار میکند و مخاطب با آن همزادپنداری میکند. تکگویی بسیار طولانی و بازی بسیار سختی که خانم عاطفه به خوبی از عهدهاش برآمد، بسیار خوب بود، البته به دلیل سختی بازی و باری که تنها باید به دوش میکشید، لحظاتی از نظر بیانی تماشاگر را از دست میداد و کنشها و رویدادها دچار یک روند یکنواخت میشد که به نظر من در این لحظات، تمرین بیشتر و یا مکث و سکوتهای بیشتر، شاید باعث ارتباط بیشتر با مخاطب شود. ولی اینکه بازیگر، خود به تنهایی، از عهدهی این موضوع بسیارعالی همراه با کارگردانی صادقانه و با کمترین اکسسوار و دکور برآید و تماشاگر را با خود همراه کند، عالی است. من خوشحالم که این تئاتر را دیدم و از هر دو هنرمند عزیزمان سپاسگزارم.
ماندانا کریمی:
برفک را دیدم، این که یک بازیگر تمام بار درام کار را بکشد و همچنین جذابیت آن را حفظ کند، کار بسیار دشواری است؛ که با بازی و متن بسیار خوب که جذابیت کافی دارد و سوژهای آشنا برای همهی ماست و البته با جذابیت دراماتیک خود سوژه، میسر شد. امیدوارم موفق باشند. دیدن این کار را توصیه میکنم.
رامتین شهبازی:
نمایش برفک به مسئلهی مهاجرت میپردازد. مسئلهای که در این چند سال اخیر بسیار اهمیت یافتهاست؛ منظورم از چند سال اخیر تنها دو سه سال اخیر نیست، بلکه چند دهه اخیر است. در همین تئاتر شهر، نمایشهایی چون نمایش «اونجا کجاست» نوشتهی خانم ثمینی و با کارگردانی خانم مسعودی و بازی خانم رامینفر دیدهایم و همچنین کار مهدی مشهودی؛ در حیطهی مهاجرت کارهای زیادی انجام شدهاست. به هر حال جواد عاطفه سعی کرده که نگاه متفاوتتری داشتهباشد؛ اگرچه به هرحال شباهتهایی هم با آن اجراها دارد.
در نمایش برفک با یک پلات درونی روبهرو هستیم. به طورکلی نمایش کمی به ادبیات داستانی نزدیکتر است تا به نمایش. من با این مسئله درگیر هستم که این موضوع آیا نقطه ضعف کار است یا نه؛ به هر حال خیلیها امروزه به این شیوه کار میکنند؛ از جمله امیررضا کوهستانی. تئاتر و جنس درامی که میشناسیم در حال حاضر به ادبیات و داستان کوتاه نزدیک میشود.
بازی عاطفه پاکبازنیا قابل تأمل و پرانرژی است. تماشای برفک تجربه بدی نبود.