یادداشتی بر نمایش خانه سیاه است / محسن اردشیر
منتشر در ستون هفتگی تئاتر روزنامه سازندگی / سه شنبه 16 فروردین 1401
«یک پنجره برای دیدن، یک پنجره برای شنیدن»
«خانه سیاه است» اجرایی دربارهی شاعر بزرگ فروغ فرخزاد، با مروری بر زندگی او با تلفیقی از دکلمه اشعار، حرکات فیزیکال و پرفورمنس اجراگران است. با حفظ حال و هوای شاعرانگی که نیازمند چنین پرداختی در صحنه با توجه به شخصیت مورد نظر است.
ورود به زندگی اشخاص مشهور و محبوب ادبی و هنری، کاری بسیار دشوار و مفصلی است بنابراین با رویکردی هوشمندانه میتوان تنها به اتفاقات مهم و شاخص زندگی آنان که به ویژه در هنر و یا فعالیت ادبیشان تاثیرگذار بوده، اشاره کرد.
«خانه سیاه است» با همین نگاه به فروغ فرخزاد، با آغازی درخشان از فرم و موسیقی، از تلاطم درونی زنی میگوید که گرچه بسیاری او را بزرگترین
... دیدن ادامه ››
شاعر زن معاصر میدانند اما چندان به احوالات درونی و آنچه بر او گذشته، واقف نیستند. اجرا در ادامه، روند کندتری بخود میگیرد و در بخشهایی حتی نامأنوس میشود؛ چرا که نویسنده ترجیح داده است برای آنکه بتواند دورههای زندگی فروغ را به شکل حرکات فیزیکال به صحنه بیاورد، کمی اغراقآمیز و گاهی با سوگیریهای شخصی، به آن بپردازد.
به عنوان مثال درباره روابط زناشویی فروغ فرخزاد و شاپور، با ترسیم نزاع و خشونتی بیش از اندازه، چه بسا انتقالدهنده نامناسبی برای آگاهی مخاطب باشد. چرا که به گفته نزدیکان و شاهدان آنان، فروغ با پرویزشاپور پس از جدایی نیز، تا مدتها در ارتباط دوستانه و حمایتی بودهاست. بنابراین به نظر میرسد نوع طراحی حرکات اختلافات این زوج، با خشونت و درگیری فیزیکی فروغ و شاپور، چندان منطبق با واقعیت نبوده یا لااقل به سطحی کلیشهای از علل جدایی تنزل پیدا کرده است. در عین حال متن و اجرا، از رخدادهای مهم زندگی فروغ مانند سفر او به پاریس برای تجربه فیلمسازی و یا حضور در موسسه فیلم گلستان که مسیر تازهای برای او رقم میخورد و شاید زندگی او را کاملا تغییر میدهد، با اشارهای کوتاه رد میشود، فیلم مستند او درباره جذامیان با نام «خانه سیاه است» نیز به نمایش صحنههایی از فیلم بسنده شده و گذر میکند. کاراکتر فروغ بر صحنه، انرژی و شباهت چندانی با او ندارد و بیش از اندازه منفعل دیده میشود. در حالیکه او زنی بین دو قطبِ سرخوشی و شور بسیار و گاه افسردگی و انزوا بوده که بدون اعتنا به عرف، مسیر زندگی خود را تعیین و پیش میبرده است.
به نظر میرسد پرداخت به زندگی زنی شاعر که در زمانه خود به نوعی ساختارشکن و عصیانگر بوده، با وجود محدودیتهای زیادی که در ممیزی و بازبینی متن و اجرا وجود دارد، نه تنها آسان نبوده بلکه حتی ناممکن است و شاید از اجرایی مانند «خانه سیاه است» که در این تلاش پیشقدم بوده و جسارت ورزیده، بیش از این میزان از اشاراتی کلی و با بهره از اشعار او به دکلمه و شعرخوانی، توقع زیادی نمیتوان داشت، هرچند این پرداخت طرفداران این شاعر توانمند را چندان راضی نکند.
اجرا اما در طراحی صحنه، دکور جذابی را تعبیه کرده که حکایت درستی از روایت را به نمایش میگذارد که همان ورقزدن کتابِ زندگی یکی از شاعران تاثیرگذار و مهم شعر معاصر فارسی است، و هر برگ فصلی از اتفاقات را از جوانی تا زمان تصادف و درگذشت او حکایت میکند.
گروه، در هماهنگی حرکات اجرایی و ایجاد اتمسفری شاعرانه، تمام تلاش خود را کرده و توانسته تا حدودی موفق عمل کند و البته هدایت و تمرین این تعداد اجراگر، کار چندان سادهای نیست که بدون شک زمان زیادی برای این هماهنگی را پشت سر گذاشته است.
" خانه سیاه است" هر چند بیشتر بازخوانی مختصری از زندگی ادبی فروغ فرخزاد است، و نه یک بیوگرافی و تئاتری مستند، که بتواند به عنوان مرجع و ادای دینی به او باشد، با اینحال در کنار اجرای فیزیکال گروهی، نورپردازی و حظ بصری، گزینش و انتخاب او برای یک اجرای صحنهای و زنده، و نام جسورانهای که برای نمایش برگزیده شده، اشارهاتی لازم برای مخاطبانی که فکورانه به سالنهای تئاتر میآیند تا به اندیشیدن واداشته شوند، دارد.
«خانه سیاه است» پس از اجرای اواخر سال خود در سالن اصلی تئاترشهر، اینروزها در سالن شهرزاد پذیرای تماشاگران تئاتر است.
نیلوفرثانی
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقه چاهی
در انتهای خود به قلب زمین میرسد
و باز میشود به سوی وسعت
این مهربانی مکرر آبی رنگ
فروغ فرخزاد