فرزین جان محدث، اگر تیاتر را به نام شما گرهی کور نزنیم، جفا کردیم، جفا!
به واقع این همه نقش و این همه تولید صدا از دیافراگم و این همه آمادگی بدنی و حفظ فیگورهای سحت، از توی دوست داشتنی و زلال، "زرین" محدث ساخته!
در پایان اجرا، به واقع صدا و نایی برایش نمانده بود از بس تماااام و کماااال خود را در تیاتر و صحنه حل کرده بود و عصاره جان "استیو جابز" رایحه ای مست کننده از محدث داشت..اشک و بغض پایان اجرایت، اسیدی ترین قلب را "باز" میکرد..
---------------------------------------------------------------------------------------------
از اونجایی که قبل از اجرا اطلاعاتی درباره متن و موضوع کار نمیخونم، به واسطه نظرات دوستان منتظر اجرای دیگری بودم، متفاوت با چیزی که دیدم...اما کار بسیار کار خوبی بود، بقول مهران جان رنجبر تیاتر مزخرف رو تبلیغ نکنیم و بنده هم تبلیغ کار مزخرف رو نمیکنم
متن کار و طراحی اجرا مناسب و اندازه و خوب بود، تعدد شخصیت های متن به فراخور، خوب دست شخصیت محوری را میگرفتند و ویولنیست و طراح موسیقی های کار که با گوشی مینواخت، هم همه و همه به وحدت کار کمک کردن
بازی مهران رنجبر هم بنطر من خیلی خوب بود، و شباهت مناسبی به شخصیت جابز داشت
لباس ها رو خیلی دوس داشتم، موسیقی کار به همین ترتیب..نور مشکل خاصی نداشت
و دست آخر، طنزِ تلخِ متن، کام آدم رو تلخ واژه کمیست، بی حس میکرد..متاسفانه دیشب بسیاااار در سالن دور و اطراف ما حرف زدن و از تیکه های طنز کار قهقهه زدن که نمیذاشتن فضا کامل آدم رو با خودش به کنج دره افکارش ببره..که اگر بود بسیار تاثیرگذارتر، غرق مفهوم ساده اما مهم متن میشدیم
**خیلییی خوبه که به تیکه های طنز کار (که بسیار بجا، اندازه و بامزه بودن) بخندیم، اما اسباب تخریب اتمسفر کار رو با قهقهه زدن فراهم نکنیم.**
در آخر، دیدن اجرایی با مهمانی بس ویژه، مثل وحید جان آقاپور که خود عشق است، بسی ما را شادکام کرد
[در
... دیدن ادامه »
تمام اجرا به یاد آقای رزمجوی عزیزم و خانم اسدپور گرامی بودم، بی اغراق]
اجرایی سراسر تلخی و شیرینی
باقی بقایتان (با رفرنس به سعید عقیقی)