وقتی که چیزی مدام تکرار بشه،دلزدگی میاره.
تعریف فاجعه به روش مونولوگ با تمهیداتی که در هر نمایش متفاوته ولی از مونولوگ بودن چیزی کم یا زیاد نمیکنه در سالنهای ایران چیز جدیدی نیست.فقط داستان فاجعه تغییر میکنه .اینکه بازیگرها تو چشم تماشاگر نگاه کنن و باهم حرف بزنن و فضا رو با کلمات تعریف کنن و... یه جورایی حتی شاید بعضی وقتا مونولوگ هم نیست،نمایشنامه خوانیه بیشتر.
غرض البته این نمایش نیست،کلیت نمایشهایی از این دست رو میگم.
چندتایی که من یادمه:
هم هوایی
قاتلانه عامدانه عاشقانه
شلتر
نامه های عاشقانه از خاورمیانه
مانوس
و...
اینها آثاری بودن که کیفیت بالایی داشتند وگرنه که ده ها مورد دیگر هم هست.
به هرحال ۱۹۷۸
... دیدن ادامه ››
هم جزو همین آثار با کیفیت قرار میگیره ،اما فرم برای من نوعی آنقدر تکراری و خسته کننده است که از لذت نهایی کم میکنه.
باز هم دست گروه نمایشی مخصوصا نویسنده و محقق این اثر درد نکنه.
پی نوشت:
در اواسط کار به شدت ذهنم به دلایلی داشت بین اون فضای شهر جونز تاون و کشورهایی مثل کره شمالی و خودمون شبیه سازی میکرد ،یعنی موضوع قابلیت بسط و شبیه سازی داشته و داره.شاید جایی دیگر.
یک ربع آخر فضاسازی بسیار خوب و هولناک بود،البته آنقدر این اتفاق وحشتناک هست که شاید سریال دوقسمتی که ساخته شده ازش و مطالبش رو در اینترنت هم ببینید تأثیر وحشتناک سلطه «افیون توده ها» بر مردم رو درک کنید.
در مجموع : ۵ از ۱۰