همسر خمینی
خدیجه ثقفی نوری همسر امام خمینی، وی نوه وزیر خزانه داری ناصرالدین شاه قاجار بود.
خدیجه ثقفی نوری ، پدرش میرزا محمد ثقفی نوری، در زمان ادامه تحصیل در قم با روحالله مصطفی خمینی که در آن زمان ۲۷ سال داشت آشنا شده بود و همین آشنایی واسطه ازدواج روحالله خمینی با خدیجه ثقفی شد.
خمینی دو هفته در زندان قصر بود و سپس تبعید شد.
مراد ثقفی ،برادر زاده خدیجه ثقفی هست وی دکترای برق - الکترونیک خود را در ۱۹۸۱ از اکول پلی تکنیک فدرال لوزان در سوئیس گرفت و پس از آن برای طی دورهٔ پست دکترا به دانشگاه یو سی ال ای در آمریکا رفت.
https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-9/646687-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B5-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC
او
... دیدن ادامه ››
در بهمن یا اوایل اسفند سال ۱۳۰۸ خورشیدی با روحالله خمینی ازدواج کرد.خدیجه ثقفی پس از اینکه ۴ بار به خمینی جوان، برای ازدواج پاسخ رد داد بر اثر خوابی که ادعا میکند در آن پیامبر و امامان شیعه را دیده بود، با ازدواج با او در سن ۱۶ سالگی موافقت کرد. مهریه خدیجه ثقفی هزار تومان بود. که احتمالا معادل هزار سکه الان میشود.
پدر ثقفی دو همسر داشت. او یک پسر و ۵ دختر از همسر اولش و ۳ پسر و چهار دختر از همسر دومش داشت که همسر روحالله خمینی از همسر اولش بود. یکی از برادران خدیجه ثقفی رضا ثقفی پدر مراد ثقفی است.
ثمره این ازدواج تولد مصطفی، فرزند اول آنها (متولد ۲۱ آذر ۱۳۰۹) و احمد (متولد ۲۶ اسفند ۱۳۲۴) و سه دختر به نامهای فریده، زهرا و صدیقه هستند.
مرحومه خانم خدیجه ثقفی درباره رفتار و روابط خمینی با ایشان گفته است:
«... امام همیشه احترام مرا داشتند. هیچ وقت با تندی صحبت نمیکردند. اگر لباس و حتی چای میخواستند، میگفتند: ممکن است بگویید فلان لباس را بیاورند؟ گاهی اوقات هم خودشان چای میریختند. در اوج عصبانیت، هرگز بیاحترامی و اسائه آداب نمیکردند. همیشه در اتاق، جای بهتر را به من تعارف میکردند. تا من نمیآمدم سر سفره، خوردن غذا را شروع نمیکردند. به بچهها هم میگفتند صبر کنید تا خانم بیاید...»
خمینی از همان دوران طلبگی به لحاظ اقتصادی زندگی سختی داشتند و از همین جهت خانم ثقفی که در خانه پدری زندگی نسبتا مرفهی را تجربه کرده بود، بایستی خود را با آن زندگی طلبگی وفق میداد. مرحومه ثقفی در این مورد گفته است:
«... این طور نبود که بگویم زندگی مرا با رفاه اداره میکردند. طلبه بودند و نمیخواستند دست، پیش این و آن دراز کنند، همچنان که پدرم نمیخواست. دلشان میخواست با همان بودجه کمی که داشتند، زندگی کنند، ولی احترام مرا نگه میداشتند و حتی حاضر نبودند که من در خانه کار بکنم. همیشه به من میگفتند: جارو نکن. اگر میخواستم لب حوض روسری بچه را بشویم، میآمدند و میگفتند: بلند شو، تو نباید بشویی. من پشت سر ایشان اتاق را جارو میکردم و وقتی منزل نبودند، لباس بچهها را میشستم...»
مرحومه خانم ثقفی درمورد اخلاق خمینی در برخورد با همسر اظهار داشته:
«... یک سال که به امامزاده قاسم رفته بودیم، کسی که همیشه در منزلمان کار میکرد با ما نبود. بچهها بزرگ شده و دخترها شوهر کرده بودند. وقتی ناهار تمام شد، من نشستم لب حوض تا ظرفها را بشویم. ایشان همین که دیدند من دارم ظرفها را میشویم، به فریده، یکی از دخترها که در منزل ما بود، گفتند: فریده! بدو. خانم دارد ظرف میشوید...»
خانم خدیجه ثقفی درباره روش خمینی در زندگی مشترک اظهار داشته است:
«... امام در مسائل خصوصی زندگی من دخالت نمیکردند. اوایل زندگیمان، یادم نیست هفته اول یا ماه اول به من گفتند: من کاری به کار تو ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک بکنی، یعنی گناه نکنی...»
پی نوشت :مسکوک طلای پهلوی (معادل بیست ریال) دارای ۷/۳۲۲۳۸۲ گرم طلای خالص که یک تُن طلای خالص باید برای تعداد ۱۳۶۵۶۷۵ قطعه سکه یک پهلوی بکار رود.
منبع اینترنت