ایده اصلی ( یک دختر شهرستانی و تهران و...) به نظر تکراری میاد. زنان ایرانی در فضای پس از زن، زندگی، آزادی دنیای تازه ای رو تجربه میکنن و اگه قراره کاری متمرکز بر زنان ساخته بشه، بهتره روی این دگردیسی و مسائل تازه آنها متمرکز بشه
درود و قبل از هر چیز ممنونم که به تماشای هاله نشستید 🙏💚به عنوان یه دختر شهرستانی که روزانه حداقل با یک دختر شهرستانی اومده به تهران برخورد میکنم این فضا برا شما تکراریه که تهران ساکنین. باید همکلام بشیم با هاله ها تا بفهمیم چه فضا و دردی رو تجربه میکنن تمام این درد ها رو هم من هم تمام دختران شهرستانی تجربه کردیم و میکنیم و خواهیم کرد ، تهران واقعا یه استان دیگه نیس یه کشور دیگه اس ... راستی یادمون نره هاله یه کاراکتر واقعیه و اون هم از همین نسله ، این قصه مال صد سال پیش نیس مال امروزه ، و نکته آخر ما در کشوری زندگی میکنیم که قواعد و قانون هایی داره و یک کار وقتی میخواد اجرا بره باید شورا بازبینی تاییدش کنه ، شما اول به لین توجه کنید که ما کجای این دنیاییم بعد توقع دگردیسی داشته باشید دوست عزیز🙏🌱
درود برشما
سپاس از حضور، توجه و نظرشما
حتی اگر ایده تکراری باشه که اطمینان دارم نیست، شما به حساب نگاهی دیگر از دید یک کارگردان دیگر و یک گروه دیگر بر یک ایده تکراری بگذارید.
در رابطه با دیدگاه اجتماعی ای نیز که به آن اشاره کردید، احساس میکنم، مشخصا در مورد هاله سخن نگفتید و یک نظر کلی است، چرا که هاله یک روایت از یک داستان واقعی و مبتنی بر یک موضوع مشخص تر و جزئی تر نسبت به آن کلی که مد نظر شماست، تولید و اجرا شده.
هر چند که قطعا مخاطب مختار است برداشت خود را از هر اثر هنری داشته باشد.