واقعا تحسین برانگیز بود. از اثاری که تفکر مهجوم از حیرت رو بجا میذارن. پیشنهادم به بیننده اینده اینه که شخصیت منحصر بفرد جری رو در اغوش بگیره و تاثیرش رو بر شناخت بپذیره. بخصوص درمسئله ارتباط گیری (سگ و باغ وحش)، ساختار اجتماعی، فطرت انسان و اسودگی
"The play is a howl against complacency"
Edward Albee
نمایشنامه بسیار غنی که به نیکی اجرا شد و هردو بازیها کاملا روون بودن. درمورد بازی اقای میرحسینی بنظر من اول اینکه ایشون نقش پسزمینه بودن و هدف در نمایش این بود که مخاطب بتونه در نقش ایشون قرار بگیره، همچنین نقششون از جایی با بروز حیرت و اضطراب همراه بود که این رو به مخاطب انتقال میداد و ضروری هم بود؛ دراخر هم بازی ایشون کمی نمایشی و تمی بود که با سلیقه من همخون بود و به اجرا نشست. احتمال میدم مجموع این عوامل باعث شده قضاوت بعضی دوستان دچار خطا بشه وگرنه بازی بسیار گیرایی داشتن و استیصال بخوبی قابل لمس بود
باتشکر از اقای خورشیدی عوامل گل کاشته