امیرآشا: درودو ارج؛ براستی فرحبخشیم افزون می گردد هنگامیکه می نگرم در خنیانمایشی اینچنین چه خُرد و چه کلان نزد یکدگر هنر آفرینی می کنند، هم بخش رامشگری سازها نیک بود به سرپرستی احمدرضا منفرد و نوازندگان چیره و خوش آتیه از جمله فریدون نوروزی و کیارش، هم بخش نمایش که چشم نواز بود بویژه سماگر که مرا شیفتهٔ جنبش و چرخیدن خویش کرد، در فرجام نمی شود گذشت از آوای حامد کاظمی... ( در پایان کردارشان دوید و همهٔ باشندگان را در آغوش کشید) دمش گرم روانش روشن لبش خندان ز ژرفای دل تنش درست، در پناه اهورامزدا بَوید دستندرکاران تئاتر موزیکال برگ خزون
با سپااااس از مهر-بانوان ویدا آرایی و آوا توکلی و دگر دستندرکاران نکوی این خنیانمایش تماشایی و شنیدنی
بیاری یزدان افزاینده بَوَد همانند این جستارها
تا جان افزا بَوَد و خِرَد بیدار گرداند
با مهرو آزرم
اِیرانشَهر 𐭠𐭩𐭥𐭠𐭭𐭱𐭲𐭥𐭩 Ērānšahr
𐎠𐎷𐎡𐎼𐎠𐏁𐎠= əˈmir Aṣ̌a
𐬀𐬨𐬌𐬭𐬀𐬱𐬀 = اَمیرآشا