درود بیکران.خسته نباشید به همه ی عوامل گروه جناب فلاح.
علیرضا اخوان همکلاسی بنده بوده و به واسطه ی اون با نادر فلاح و کارهاش آشنا شدم که به عنوان بازیگر تو این نمایش خوش درخشید.
اول راجع به نمایشی صحبت میکنم که سطح توقعم رو تا سقف کشید بالا.
نادر جان فلاح! تو خالق نمایشی هستی به اسم کابوس های آن که نمی میرد...اثری که من تا آخر زندگی زمینی ام به یاد و خاطره ام خواهم داشت و ازش حرف ها خواهم زد.من خیلی کار دیدم اما اون اثر تو بی نظیر ترین اثری بود که دیدم و در زمان درست به بهترین شکل انجامش دادی و در لیست بهترینها در ذهنم ماندگار کردی.
نادر عزیز انقد سطح توقعم بالا بود که وقتی اومدم این اجرا رو ببینم گفتم دیگه تمومه میسازی ما رو و مدت ها کاتارسیس وجودم رو تامین میکنی.بدجوری خورد تو ذوقم...حتی اجرای قبلی که جایی که گوزن ها آواز میخوانند بهتر بود به مراتب.
اما دیدگاهت رو دوست دارم همچنان و مفهوم اثرت رو درک کردم و فهمیدم چی میخوای بگی اما ارتباط ذهنیم با اثر برقرار نشد.انگار یه چیزی کم داشت نمیدونم بگم چی اما کم داشت.جا نیفتاده.مثل قورمه سبزی های همیشه ت نبود که لوبیاها پخته شده باشن گوشت ها پخته باشن،لعاب ننداخته بود
... دیدن ادامه ››
این نمایش.
تو همچنان در صدر بازیگر های مورد علاقه منی که به نظرم برای درخونگاه سیمرغ باید میگرفتی...اما نمیدونم چرا خودت بازی نکردی تو این کار حداقل به جای نقشی که رامین داشت.نمایشت رو یه تنه میکشیدی بالا.
در هر صورت منتظرت خواهم بود که مثل پرده خانه گلاب آدینه،هر کس یا روز میمیرد یا شب من شبانه روز سجاد افشاریان و حتی کار مختلف الاضلاع دوباره تو رو قوی و پر قدرت رو صحنه ببینم و حظ ببرم و خر کیف بشم.تو بسیار توانمند و صاحب سبکی.