در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمد محمدی درباره نمایش بکش تا زنده بمانی: نمایش بکش تا زنده بمانی تلاشی است برای روایت یک واقعیت شخصی در قالبی ر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:45:42
نمایش بکش تا زنده بمانی تلاشی است برای روایت یک واقعیت شخصی در قالبی رئالیستی و دیالوگ‌محور،اجرایی که بیش از آن‌که به‌دنبال ساخت فضاهای پرزرق‌وبرق نمایشی باشد، سعی دارد مخاطب را در یک موقعیت واقعی، انسانی و روان‌شناسانه فرو ببرد.

ساختار و فرم اجرا

کار قادری در انتخاب زبان اجرایی و فرم، یادآور آثار سینمایی با محوریت گفت‌وگو است. میزانسن‌ها و حرکت‌های محدود اما هدفمند، ریتم گفت‌وگوها و توجه به جزئیات بازی، نمایش را به ساختار فیلمی نزدیک می‌کند. این انتخاب آگاهانه باعث می‌شود بکش تا زنده بمانی بیشتر از آنکه به تئاتر صحنه‌ای وابسته باشد، حس تماشای یک فیلم زنده روی صحنه را ایجاد کند اتفاقی که به نوبه‌ی خود جذاب و در عین حال خطرناک است، چون اگر در کنترل ریتم یا انتقال احساس ضعف وجود داشته باشد، اثر به‌سرعت از تئاتر فاصله می‌گیرد و به اجرای بلندخوانی شباهت پیدا می‌کند.

قادری در این اجرا توانسته مرز ظریف بین این دو را نگه دارد؛ کارش نه صرفاً نمایشی گفت‌وگومحور است، نه فیلم‌تئاتر. او با دقت در میزانسن‌ها ... دیدن ادامه ›› و طراحی موقعیت، از سکون صحنه به نفع تمرکز دراماتیک استفاده می‌کند.

روایت و درام

داستان از واقعیت زندگی فردی الهام گرفته که خودِ کارگردان روایتش را از زبان او بازنویسی کرده است. این نکته به اثر اصالت و صداقت خاصی داده — مخاطب در طول نمایش حس می‌کند شاهد اعتراف یا بازگوییِ یک حقیقت تلخ است. ساختار خطی روایت و پرهیز از بازی‌های زمانی باعث می‌شود که درام ساده اما منسجم جلو برود.
نقطه‌ی اوج نمایش در پایان شکل می‌گیرد؛ جایی که گره‌های روانی و اخلاقی شخصیت اصلی جمع می‌شود و کارگردان بدون شعار یا اغراق، پایان را به شکلی انسانی و تأثیرگذار می‌بندد. همین پایانِ درست و موجز، از نقاط قوت اصلی اثر است.

زبان و دیالوگ

نمایش به‌شدت دیالوگ‌محور است؛ گفت‌وگوها گاهی یادآور فیلمنامه‌های واقع‌گرایانه‌ی دهه‌ی ۹۰ سینمای ایران‌اند پر از جزئیات روزمره، اما با بار درونی و زیرمتن روشن.
اگرچه در بخش‌هایی ریتم دیالوگ‌ها اندکی کند می‌شود، اما اغلب جاها کلام توانسته ریتم درونی اثر را حفظ کند و بدون نیاز به حرکت یا تغییر دکور، حس پیش‌روی را منتقل کند.

بازی‌ها

بازی بازیگران کنترل‌شده و بر پایه‌ی درونی‌سازی است؛ نه اکت زیاد، نه اغراق در بیان. این روش با لحن واقع‌گرای کار هم‌خوان است. در برخی لحظات، ارتباط بدنی و تنش میان کاراکترها می‌توانست قوی‌تر باشد تا صحنه از گفت‌وگوی ایستا فاصله بگیرد، اما انسجام گروه در انتقال فضای روانی داستان قابل تحسین است.

جمع‌بندی

بکش تا زنده بمانی اجرایی است میان سینما و تئاتر؛ روایتی صادق، متکی بر دیالوگ و شخصیت، که نشان می‌دهد حتی در سادگی صحنه هم می‌توان تنش و درام ساخت. پایان دقیق و حس رئال آن باعث می‌شود اثر در ذهن مخاطب باقی بماند. شاید اگر در طراحی صحنه یا حرکت، اندکی جسارت بصری بیشتری به خرج داده می‌شد، نمایش از نظر تئاتری هم غنی‌تر جلوه می‌کرد.

اما در مجموع، قادری با این کار نشان داده که تسلط بر روایت و شناخت ریتم درونی، از دکور و جلوه‌های صحنه مهم‌تر است. بکش تا زنده بمانی با تمام سادگی‌اش، یکی از اجراهایی است که تماشاگر را تا پایان با خود نگه می‌دارد و مهم‌تر از همه، در پایان حس رهایی و تفکر به جا می‌گذارد
احسان احمدی (ehsanahmadi)
خیلی ممنون جناب محمدی از حسن نظر و دقت شما 🙏🏻🌹
خریدار
مهدی ندیم (mahdinadim)
ممنون از نقد زیباتون از اجرا و وقتی که برای ما ارزش قائل شدید باعث افتخار ماست که میزبان نگاهتون بودیم 🙏🏻🌹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید