به نظرم نقش سیاه برجسته ترین نقش و المانی از نمایش که شاید گویای اصلی داستان نمایش بود، بازیگری عالی، تنوع حرکات و شخصیت، نقشی که هم باعث میشه بخندی و هم گریه کنی. به عنوان یک پیشنهاد شاید بشه گفت اگه خود مرشد هم عروسک بود و در انتها پشت اون دایره نورانی سایه یک پیرمرد ظاهر میشد، عصاش رو میکوبید و مرشد هم بیجان میشد، درست اون لحظه ای که به بینندگان احترام میزاشت نمایش تاثیرگزار تر میبود، پیرمردی که پشت همه این داستان ها بود و هیچوقت چهرش مشخص نمیشد