در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمد امین نبی اللهی درباره نمایش سمفونی جانوران: نوشته جناب حجت الله نکویی درباره نمایش سمفونی جانوران: محتوای نمایش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:29:50
نوشته جناب حجت الله نکویی درباره نمایش سمفونی جانوران:

محتوای نمایش سمفونی جانوران داستانی نمادین از آدم‌هایی است که هرکدام به نحوی گرفتار حیوان درون‌شان هستند. تاکنون اصطلاح «کودک درون» را بسیار شنیده‌ایم، اما «حیوان درون» ترکیبی بدیع و البته سرشار از واقعیتی تأسف‌انگیز است.
پاره‌ای از انسان‌ها چنان از عقلانیت و اخلاق فاصله می‌گیرند که به قول بوعلی سینا از پوستة انسانیت خارج می‌شوند. آنها دیگر شخصیت مستقلی ندارند، حقیقت / واقعیت در نظرشان چیزی نیست که باید عقل و قوای ادراکی خود را در راه کشف آن به‌کار بیندازند، بلکه صدایی است که باید منتظر شنیدن آن از زبان آتوریته‌ها (چه فکری، و چه سیاسی) باشند؛ خوب و بد هم به همین سان معیار واقعی خود را از دست می‌دهد و زبان قدرت / آتوریته است که آن را تعیین می‌کند.
سمفونی جانوران داستانی است که در متن جامعه‌ای بیمار و البته در تب و تاب انقلابی مبهم رخ می‌دهد، اما در آن نشانة واضحی از موافقت یا مخالفت با این انقلاب نمی‌بینیم و اتفاقاً نقطة قوت داستان نیز در همین است.
سمفونی جانوران به ما می‌گوید هرچه هست ریشه در درون ما دارد؛ وقتی درون ما تهی از عقلانیت و اخلاق مستقل و آزاداندیشانه شود، تبدیل به حیواناتی ... دیدن ادامه ›› می‌شویم که معیار حق و باطل و خوب و بد برایمان همان می‌شود که «قدرت» به‌خصوص قدرت سیاسیِ حاکم تعیین می‌کند. این واقعیت از همان صحنه‌های ابتدایی نمایش که در آن یکی از بزرگان شهر زبان به چاپلوسی و تملق از یک مقام نظامی باز می‌کند آشکار می‌شود. حتی محتوای تملق‌ها به نوعی دیکته می‌شود، یعنی فرد در چاپلوسی و تملق هم استقلالی از خود ندارد.
در متن حوادث سمفونی جانوران نشانی از عشق هم نیست، هرچند وجود روابطی پنهانی در میان سردمداران شهر آشکار می‌شود، اما رنگ و بویی از عشق به معنای افلاطونی در آن وجود ندارد. اول شرط عشق انسان بودن است ولی گویا این مردم باورشان شده که حیوان‌اند.
بزرگان شهر، قاضی و پلیس و شهردار و ...، که می‌توان با اندکی مسامحه آنها را نماد قدرتمندان و حکومتگران دانست، به هر حال برآمده از متن جامعه‌اند، یعنی جامعه در طیفی گسترده و به نحوی عمیق دچار بیماری «خود حیوان انگاری» است؛ شاید علت اینکه ما در این داستان فقط متوجه وقوع نوعی هرج و مرج یا انقلاب و درگیری و خونریزی می‌شویم اما نمی‌فهمیم این حوادث به کدام سمت و سو می‌روند، همین است. انقلاب در جامعه‌ای تهی از عقلانیت و اخلاق معلوم نیست کدام هدف را دنبال می‌کند
نمایش سمفونی جانوران محتوایی عمیق و سازنده و در عین حال هشداردهنده دارد: «تا به خودمان نیاییم و به انسانیت خود بازنگردیم چیزی درست نمی‌شود.
همة بازیگران این نمایشِ دوست‌داشتنی، به ویژه خانم نیلوفر خراسانی(ولگا) با آن آرامش و متانت جذاب، نقش خود را به خوبی اجرا کردند و به معنای واقعی درخشیدند
تماشای این نمایشِ تفکربرانگیز تلنگری است برای بازگشت به درون و خوداندیشی بیشتر و بیشتر و باز هم بیشتر
حجت‌الله نیکویی