به در خواست شما عزیزان متن شعر هاى بین صحنه ها را برایتان به اشتراک مى گذارم:
مخفی بدخشانی
ندانم چون کنم یارب دل دیوانه ی خود را
ندارد الفت صحرا نه میل خانه ی خود را
شراب عشق را کردند از روز ازل قسمت
من از روز اول پر کرده ام پیمانه ی خودرا
شب تارم نشد روشن زعشقی همچو پروانه مگر از دست خود آتش زنم کاشانه ی خود را
بکن قصدی که با من داری ای چرخ جفاپرور
که کردم فرش راه سیل
... دیدن ادامه ››
غم ویرانه ی خودرا
زآهم همچو نی آتش بجان رفته زلیخارا
کشم تا در نیستان ناله مستانه ی خود را
ندارد مزرع دنیا بجز غم حاصلی ای دل
بسوز از برق آهی خرمن بیدانه ی خود را
رسد از دوستانم زخم ها بردل از آن داغم غنیمت ز آشنایی صحبت بیگانه ی خودرا
ندیدم در جهان بی وفا از کس وفا مخفی که تا سازد فدای شمع اوپروانه ی خودرا