در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رودابه پیریایی
S4 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 10:58:39
 

Roodism

 ۳۰ فروردین ۱۳۸۱
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ایراداشو بخوام بگم،
طراحی لباس عثمانی
انتخاب بازیگر (میمیک، بیان، بدن) ناهمخوان با متن
صدای فوسه (هد وویس بود نه صدای دیاف)
این ادبیات(متن روایی) باید با بادی پرفورمنس همراه باشه (چون پرسوناژ و ریتم پایینه، کسل کننده میشه)
اعراب گذاری ادبیات نصر قرن ۵ اصلا اینطوری نیست،
مطمئنم بیضایی راضی نیست
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
درود بر شما
ممنون از توجه و پاسختان. اجازه بدهید مورد به مورد پاسخ بدهم، با استناد به اصول متداول نقد و استانداردهای اجرایی.
۱. نثر قرن پنجم
منظورم از «نثر قرن ۵» اشاره به زبان و ساختار روایی متونی است که بیضایی در «کارنامه بندار بیدخش» بازآفرینی کرده. بیضایی گرچه متن معاصر می‌نویسد، اما از نحو، ترکیب‌واژه‌ها و ریتم جمله‌پردازی که یادآور نثر تاریخی (از قرن ۴ تا ۶ هجری) است، استفاده می‌کند. این زبان به دلیل موسیقی درونی و ریتم خاص، نیازمند دقت در وزن ادایی، وقف و اعراب‌گذاری است که این اجرا در این بخش فاقد آن دقت موسیقایی و لحن بود، و این باعث ... دیدن ادامه ›› شد زبانِ متن به شکل یک نثر بی‌ریتم معاصر شنیده شود.

۲. طراحی لباس و شائبهٔ عثمانی
وقتی لباس از لحاظ برش، تزئین، فرم یقه، یا نوع پارچه، تداعی‌کنندهٔ یک جغرافیا یا فرهنگ خاص باشد (مثلاً عثمانی)، این ناخودآگاه بر ذهن تماشاگر اثر می‌گذارد و ممکن است پیام یا هویت فرهنگی اثر را منحرف کند. در تئاتر جهان، اگر متن به فضای فرهنگی دیگری تعلق دارد، باید یا لباس به وضوح امضای طراحی خود را داشته باشد (نه تقلید ناقص از یک فرهنگ دیگر)، یا عمداً مینیمال و خنثی باشد تا تأویل اشتباه ایجاد نکند. در اینجا، لباس‌های مشکی ساده شما، با یقه و برش مشهود، تداعی مستقیم فرهنگ عثمانی–ترکی ایجاد می‌کرد که با بستر فرهنگی متن و فضای ذهنی بیضایی ناهمخوان است.

۳. ضرورت بادی پرفورمنس در متن روایی ایستا
وقتی نمایش تنها دو پرسوناژ دارد، و متن روایی سنگین و خط روایی کند است، در تئاتر معاصر جهان (از گروتفسکی تا پیتر بروک) توصیه می‌شود که از «بادی پرفورمنس» یا «اکشن بدنی» برای ایجاد ریتم بصری و انرژی اجرایی استفاده شود. این یک «سلیقه شخصی» نیست؛ بلکه بخشی از زبان اجرایی است که به حفظ توجه تماشاگر کمک می‌کند. در غیر این‌صورت، خطر افت ریتم و یکنواختی بالاست، به‌خصوص وقتی میزانسن‌ها ایستا و میمیک محدود باشد.

۴. صدای فوسه / هد وویس
صدای بازیگر در بخش عمده‌ای از اجرا از جنس هد وویس (Head Voice) و با فشار تارهای صوتی بالا تولید می‌شد، که در سالن کوچک شاید مشکلی ایجاد نکند، اما برای ادای متن تاریخی و سنگین، طبق اصول فن بیان، صدای دیافراگمی (Chest Voice + Support) شفاف‌تر و ماندگارتر است. این موضوع هم در رسایی و هم در انتقال حس تفاوت ایجاد می‌کند.

۵. دربارهٔ دوبل‌خوانی
با تکنیک «دوبرخوانی» و کاربردش آشنایی دارم. اما بحث من اصلاً به دوبل‌خوانی مربوط نبود، بلکه به نحوهٔ اجرای بیان و بدن بر اساس متن بیضایی اشاره داشت. استفاده از دوبل‌خوانی لزوماً جایگزین طراحی بدنی یا صداسازی مناسب متن نیست.

جمع‌بندی
هدف از نقد، تخریب یا تحمیل سلیقه نیست، بلکه گفت‌وگو بر اساس استانداردهای شناخته‌شدهٔ اصولی، جهانی و تجربهٔ اجرایی است. متن بیضایی ظرفیت بسیار بالایی دارد، و با طراحی بدنی دقیق‌تر، صداسازی متناسب و طراحی لباس بی‌ابهام، امکان ارائه اثری یکدست‌تر و قدرتمندتر وجود داشت

خسته نباشید و خدا قوت
مهدی وحیدروش (mehdivahidravesh)
سپاس رودابه جان🙏
۱۷ مرداد
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
در تمام موارد مطرح شده باهاتون کاملاً موافقم جناب شریفی در هر اجرایی بسته به تجربه و زیست مون نشانه های پیدا خواهیم کرد اما اینکه اون نشانه ها بشه ایراد اجرا یا خیر بستگی به بررسی سایر عوامل اجرا داره.اشاره ای به لباس شد ( برای من مثلاً تداعی کننده دوران عثماتی نبود) اتفاقاً با تیز هوشی به زمان معاصر نزدیک تر بود و نقطه قوت اجرا.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

شعر و ادبیات
تئاتر
موسیقی
هنرهای تجسمی
سینما

تماس‌ها

roodism