در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حسام الدین حیدری | درباره نمایش قصه خوانی شازده کوچولو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:19:37
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

*چه دیار اسرار آمیزیست دیار اشک*

این بار دیگه می دونستم منتظر چه اتفاقیم،اصلا به خاطر افتادن اون اتفاقه بلیط گرفتم
اصلا اومده بودم که برام قصه بخونن ،آخه کی گفته که فقط بچه هان که باید براشون قصه خوند!!!!!

چراغها که خاموش شد فرو رفتم تو صندلیم
گوینده دوباره آمد
با همان صدای پُِِر، نقش خوانان رو معرفی کرد
فقط دیگه باید دلم رو می دادم به اگزوپری ،شاملو و شهرستانی
دیگه همه می ... دیدن ادامه ›› دونن که گیرایی این سه، از مثلث برمودا هم بیشتر است
دیگه نه در بعد مکان می گنجی نه در زمان
تویی و کودک درونت و یه مشت خاطره و یه عالمه اشک
فقط می ماند یک راز بزرگ که باید بارها و بارها با خودت تکرار کنی

و اما رازی که گفتم خیلی ساده است:
جز با دل هیچی را چنان که باید نمی‌شود دید. نهاد و گوهر را چشمِ سَر نمی‌بیند.
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: نهاد و گوهر را چشمِ سَر نمی‌بیند.
"ارزش گل تو به قدرِ عمری است که به پاش صرف کرده‌ای".
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: به قدر عمری است که به پاش صرف کرده‌ام.
روباه گفت: انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زنده‌ای نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی. تو مسئول گُلِتی...

شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: -من مسئول گُلمَم
آقای حسام ممنون از یادداشت زیباتون،عالی بود.
"تویی و کودک درونت و یه مشت خاطره و یه عالمه اشک" به واقع اینچنین بود و اون روز چقدر دلم برای کودک درونم سوخت :(

آریو عزیز ممنون از پیشنهاد بی نظیرتون :)
۱۹ مهر ۱۳۹۳
حسام جان نوشته ات بینظیره مثل خودت... )
۲۳ مهر ۱۳۹۳

@ شادی بهرامی:ممنون از ابراز لطفت شادی عزیز ،سپاس
۲۳ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید