نمایش «خونه مادربزرگه» در ظاهر بازآفرینی یک خاطره شیرین کودکیست، اما در لایههای زیرین، اثریست روانشناختی و جامعهشناختی که با زبانی شاعرانه
... دیدن ادامه ››
و گاه سوررئال، به مفهوم بازگشت به ریشهها، هویت گمشده و معصومیتی که در دنیای مدرن از بین رفته میپردازد
نمایش میخواهد نشان دهد که آن فضای ساده و صمیمی «خونه مادربزرگه»، دیگر جایی در جامعه امروز ندارد. ما به شکلی ناخودآگاه، نوستالژی را بهعنوان پناهی در برابر بحرانهای مدرنمان انتخاب کردهایم. اما سوالی که نمایش پیش میکشد این است:
“آیا میتوان به گذشته برگشت؟ یا فقط در خاطرهها باید آن را زندگی کرد؟”
عنصر زمان در این اثر مبهم است؛ نه گذشته است، نه حال؛ بلکه نوعی برزخ ذهنیست که شخصیتها در آن معلقاند. این نیز استعارهایست از جامعهای که بین سنت و مدرنیته، بین خاطره و واقعیت، بین ریشه و بیریشگی گیر کرده
در این اثر، بازیگران با اجرای خود، عمق و احساسات شخصیتها را به خوبی منتقل کردهاند. طراحی پوستر و گرافیک نمایش نیز به زیبایی هویت بصری اثر را تقویت کرده است.