در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | عصر قلم: 🌸انواع گل، در ادب فارسی  یکی از شاهکارهای عالم خلقت است که راز و رمز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:17:17
🌸انواع گل، در ادب فارسی
 یکی از شاهکارهای عالم خلقت است که راز و رمز غریبی با خود دارد . لطافت ، رنگ ، بو و مکانیسم ظاهری اش بگونه ای است  که بدون شک ، چشم ناظرین را خیره می سازد و انسان را دربرابر آن همه زیبایی به تحیر وا می دارد . گاهی شعرا ، گل را تصویری از آن یگانه معبود ازلی می دانند که چون ، باغبان روزگار نتوانسته است آن را به زیبایی خدای جمیل ، ترسیم کند ، از سرِ خجلت ، در غنچه اش پنهان ساخته است .
زمانه از ورق گل ، مثال روی تو بست /  ولی زشرم تو در غنچه کرد پنهانش . (حافظ)
 در عالم ادب ، هر گلی به تناسب ، نماد و یا نشانه ای از یکی از اعضای آدمی و گاهی متفرعات وجود او ، همچون عُمر ، وفا ، رنگ ویا ...است . در این وجیزه ، سعی شده است که ضمن معرفی کوتاه هریک ، نقش نمادین و کاربردی ادبی آن بررسی گردد .
1- آلاله (شقایق ،لاله) ، گلی سرخ رنگ و نماد موجودی که عمرش گذران است .  او بی بار است و داغ روزگار بردل دارد .
* دل ما به دور رویت ، ز چمن فراغ دارد /  که چو سرو ، پای بند است و چو لاله داغ دارد ... دیدن ادامه ›› . (حافظ)   
* یکی برزیگری نالون در این دشت /  به چشم خون فشان ، آلاله می کشت . (باباطاهر)
2- ارغوان ، رنگی متمایل به قرمز دارد و در عربی ارجوان است . گاهی نمادی از رنگ چهره ی افراد است .
* فرنگیس بگرفته گیسو به دست  /  گل ارغوان را به فندق بخست . (فردوسی)
3- اسپرغم ( ریحان ، شاهسپرم) ، مطلق گیاهان خوشبوست .
* بادام بُنان ، مقنعه بر سر بدریدند /  شاه اسپرمان ، چین در زلف کشیدند . (منوچهری)
4 – بادام ، استعاره از چشم یار است .
* دهانت پسته و چشمانت بادام /  فدای آن دهان و چشم بادام . (شرفنامه ی منیری)
5- بنفشه ، علاوه بر کبودی پشت لب یار ، لطافت و بوی خوش ، سرافکندگی را  بدان تشبیه می سازند .
* مانند بنفشه ، سرنگونی ز هوس /  چون لاله ز تو ، رنگ به کار آید و بس . (رشیدی سمرقندی)
* با یاد رنگ و بوی تو ای نوبهار عشق /  همچو بنفشه ، سر به گریبان کشیده ایم . (رهی معیری)
6- بوستان_افروز (تاج خروس ، گل یوسف) ، سرخ رنگ و بی بو ، عده ای آن را  نماد شخص لاغر و نازک اندام می دانند و عده ای هم سنان خون آلودی می دانند که در جنگ به کار می رود . 
* بوستان افروز ، پیش ضیمران /  چون نزاری ، پیش رویِ فربهی . ( منوچهری)
* بوستان افروز تازه در میان بوستان /  همچو خون آلوده در هیجا ، سنان کارزار . (غضایری رازی)
7- بید ، درختی کم استقامت در جریان باد .
* تن هرکسی گشت لرزان چو بید /  که کوپال و شمشیرشان بُد امید . (فردوسی)
8 – خیری (گل همیشه بهار) ، زرد و خوشبو ، رویِ زرد را بدان تشبیه کنند .
* تا گل خیری بود چو روی معصفر /  تا تن سنبل بود چو زلف مجعد . (منوچهری)
9- درخت ، انسان ، دوستی ، وفا و امید را بدان تشبیه کنند.
* درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد /  نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد . (ناصرخسرو)
10- درخت طوبی ، درختی بهشتی که به زیبایی ، پاکی و خرمی معروف است  .
* سایه ی طوبی و دلجویی حور و لب حوض /  به هوایِ سرِ کوی تو برفت از یادم . (حافظ)
11- ریحان (ر . ک . اسپرغم)
12- زردگل یا گل زرد ، نمادی از روی زرد یار است .
* دل غالیه فام است و رُخش چون گلِ زرد است /  گویی که شبِ دوش ، میِ غالیه خورده است . (منوچهری)
13- زعفران ، خوش رنگ ، معطر و گرانقیمت تر از طلا .
* درم ریخته از کران تا کران /  همان مشک و دینار و هم زعفران . (فردوسی)
14- زیتون ، درختی با ارتفاع حداکثر 15 متر، چوبش سخت و زرد رنگ . چون  به موجب نص قرآن مجید ، مبارک است ، نشاننده ی آن را پرهیزگار می دانند .
* نه زو هرگز بدی خیزد ، نه از بدخواه او نیکی /  چو زیتون برنیارد خار و خار بر زیتون . ( قطران تبریزی)
15- سمن ، گلی است سپید و خوشبو که آن را یاسمن و یاس گویند .
* هرباد که از سوی بخارا به من آید  /  با بوی گل و مشک نسیم و سمن آید .
16- سنبل ، که در ادب فارسی ، به معنی موی و زلف است و سنبلِ تَر ، به  معنی خط جوانان ، خال و زلف خوبان است .
* به غنچه ی تو ، شکر خنده ، نشانه ی باده /  به سنبل تو در گوش ، مهره ی افعی . (رودکی)
17- سیب ، تشبیه زنخدان محبوب در شعر شاعران ، به آن معمول بوده است .
* وان زنخدان ، به سیب مانَد راست /  اگر از مشک ، خال دارد سیب . (رودکی)  
18- شقایق ، نخستین گلی است که در بهار ، به روی طبیعت لبخند می زند و  می شکفد . او پیام آور بهار است . شعرا ، کشتگان میدان جنگ را به دشت شقایق و یا لاله زار تشبیه کرده اند . 
* بیابان چو دریای خون شدست /  تو گفتی ز روی زمین لاله رُست
19- شمشاد ، قامت معتدل محبوب ، بدان تشبیه شده است .
* به بالای تو مانَد سرو شمشاد /  اگر به هر دو مانَد نقش نوشاد . (ویس و رامین)
20- صنوبر ، درختی است که حدود 20 گونه از آن در طبیعت وجود دارد . این  درخت استعاره از قامت بلند است.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید