✳️ پنج گنج نظامی گنجوی
❇️ شهرت و مقبولیتی که «پنج گنج» نظامی گنجوی یافت، چنان فراگیر بود که پس از او، تا قرنها در سراسر قلمرو زبان فارسی، هر شاعری که داعیهی داستانسرایی داشت، در تلاش برای اثبات توانایی خود، دستکم یک یا دو منظومه از «خمسه»ی او را تقلید میکرد تا به خیال خویش، پاسخگوی هنر داستانپرداز گنجه باشد. چنانکه شاعرانی چون خواجوی کرمانی، امیر خسرو دهلوی، کاتبی ترشیزی، جامی، هاتفی، مکتبی شیرازی، عرفی، فیضی دکنی، وحشی بافقی و بسیاری دیگر، به این چالش برخاستند.
درست است که نظامی با خلق این آثار، عملاً داستانسرایی فارسی را به پیروی از سبک خود محدود کرد و تا حدی باعث وقفه و رکود در این حوزه شد، اما این نه نقص که نشانهی هنر و توانایی بینظیر اوست. در واقع، در تمام نسلهای پس از او، نظامی همواره الگویی یگانه و استادی بیبدیل در داستانپردازی شمرده شده است.
◀️ مخزنالاسرار مجموعهای است از بیست یا بیست و یک مقاله در موضوعات زهد و عرفان. شاعر در آن از مسائل گوناگونی سخن رانده: از آفرینش آدم و
... دیدن ادامه ››
احوال عالم، بیوفایی دنیا، استقبال آخرت، توبه و تجرید و دیگر موضوعات. او در بسیاری از موارد با بیپروایی جوانی، بیدادگران، ریاکاران، حسودان و فرومایگان روزگار را به نقد میکشد.
◀️ خسرو و شیرین روایت عشق پرماجرای خسرو، شاهزادهی ایرانی، به شیرین، برادرزادهی بانوی ارمن، است. این دو، با راهنمایی شاپور – ندیم خسرو – در جستوجوی یکدیگر برمیآیند و پس از کشمکشها و فراز و نشیبهای فراوان به وصال میرسند. نه ثروت مریم و شکر، خسرو را از مهر شیرین بازمیدارد، و نه شور و نیاز فرهاد، دل شیرین را که به خسرو بسته است، به وسوسه میاندازد. پایان تلخ داستان، رنگی از رنج و سوز به عشق آنان میافزاید و آن را به مرتبهی عشقهای بزرگ، شوریده و ناکام میرساند.
◀️ لیلی و مجنون با داستانهایی چون دافنیس و کلوئه و حتی رومئو و ژولیت قابل قیاس است. این منظومه، سرگذشت عشقی دردناک است که دو قبیلهی دشمن را با مسئلهای سخت روبهرو میسازد. عشق کودکانهی قیس (قیس بن عامر) و لیلی در مکتب آغاز میشود و تعصب عربی بر سر راه آن مانع میگردد. لیلی به ناخواسته همسر ابنسلام میشود و قیس که از وساطتها بهرهای نمیبرد، مجنون میشود و به صحرا میگریزد. خبر مرگ والدین و حتی مرگ ابنسلام نیز او را از شوریدگی نمیرهاند. سرانجام، لیلی نیز بیوصال میمیرد و مجنون بر سر مزار او «ای دوست» میگوید و جان میدهد.
◀️ هفتپیکر یا هفتگنبد حکایت کامجوییها و شادیهای بهرام گور است. به روایت شاعر، او در یمن نزد نعمان عرب پرورش مییابد و از سرنوشت آیندهی خود باخبر میشود. پس از مرگ پدر، به کمک نعمان به ایران بازمیگردد و با دلاوری تاج شاهی را بهدست میآورد. هر شب را در یکی از گنبدهای هفتگانهی رنگین با دختری میگذراند و از هر یک داستانی پرشور و پرهوس میشنود. روزها نیز به شکار و نشاط میپردازد تا سرانجام در پی گور، داستانش پایان مییابد.
◀️ اسکندرنامه روایتی است از زندگی اسکندر، در دو بخش «شرفنامه» و «خردنامه» (یا اسکندرنامهی بری و بحری). در این منظومه، اسکندر تنها جهانگیری خونریز نیست، بلکه پیامبری است دانا و ذیالقرنین. او به کعبه میرود، با حکما و زهاد به گفتگو مینشیند، کتب را ترجمه میکند، و در سیر جهان از هر چیزی پند میگیرد. نظامی در چهرهی اسکندر، با مهارتی شگرف، تصویر یک حکیم جهاندیده را با یک فرمانروای پیروز درمیآمیزد؛ چنانکه گویی آنچه ارسطو میخواست از اسکندر بسازد، نظامی در شعر خود ساخته است.
❇️ برگرفته از: با کاروان حله، عبدالحسین زرینکوب، چاپ چهارم بهار ۲۵۳۶، صفحات ۱۴۹ تا ۱۵۲