در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فریال آذری درباره نمایش رقص سلیمان: نمایش رقص سلیمان که این روزها در سالن شهید انصاری مجموعه خاتم الانبیا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:39:41
فریال آذری (ferialazari61)
درباره نمایش رقص سلیمان i
نمایش رقص سلیمان که این روزها در سالن شهید انصاری مجموعه خاتم الانبیا رشت در حال اجراست بر جهان موازی یا واقعیت جایگزین فرضیه‌ای دربارهٔ وجود واقعیتهای جداگانه در کنار واقعیت کنونی استوار است
سلیمان بعنوان شخصیت اصلی نمایش در معنای لغوی خویش گاه بمعنی صلح و گاه جایگزین معنا میشود که در شخصیت نمایش هردو‌ معنا مستتر است سلیمان که خود را برگزیده میداند صداهای ذهنش شخصیت یافته و با آنها دیالوگ برقرار میکند مادر سلیمان آتناست که ایزد بانوی محافظ است و از سلیمان در برابر فتنه پدرش محافظت میکند پان دیگر شخصیت پرورده ذهن سلیمان است که پندارم بر این است که با پانگو انسان نخستین چینی ارتباط معنایی دارد او همچون پانگو از درون سیاهی زاده میشود و نظم را در ذهن سلیمان جای میدهد شمن دیگر شخصیت پرورانده ذهن سلیمان است در باور عامه شمن های سنتی شفا دهندگان جامعه هستند آنها از تکنیک‌هایی مانند رقص تشریفاتی، آواز خواندن، طبل زدن برای خود و بیمارانشان استفاده میکنند و این کارکرد در جهان معاصر سلیمان با رقص های مدرن پیانو نوازی شمن دیده میشود سلیمان در این قصه از تنهایی اگزیستانس خود سخن میگوید او در این جهان تنهاست چرا که چیزهایی را میداند که دیگران از درک آن عاجزند او به زیست در جهانی دیگر باورمند است که تجربه زیسته متفاوتی را ادراک میکند
در این اثر سلیمان تنها با پدر خود زیست میکند و مادرش آتنا که الهه خرد است به دست پدر روانپزشکش به قتل میرسد و پدر او را دیوانه جلوه میدهد اما این زیست همزمان در دو جهان سلیمان پرده از راز این قتل بر میدارد قتلی که سرمنشاش ترس های پدر است پدر در کارکردی دیگر تلاش میکند تا به نحوی بابت فهم سلیمان او را نیز از میان بردارد و معترف میشود که تلاش هایش برای آنکه سلیمان را همانند جامعه کند بی ثمر بوده است او نه قرص خوردن را می پذیرد و نه سکوت میکند او میترسد که دیگران بفهمد او نیز چون سلیمان است و ترس از برملا شدن حقیقت وجودش پدر را به این سمت سوق میدهد که سلیمان را بی اثر کند شوک الکتریکی ... دیدن ادامه ›› پیشنهاد او برای نیل به این هدف است اما اندیشه سلیمان راهگشای او برای هستی است ی نشان میدهد یکسان شدن همه ما ترس از جهانی ربات وار در ماتریکس خویش محصور مانده ایم و ترس از شکستن حصار ماتریکس را به مخاطب القا میکنداما آنچه این حصار را برای سلیمان میشکند مادر است که از اندیشه سلیمان فراتر میرود و پدر را از میان برمیدارد و خود منتقم مرگ خویش میشود
بنظر می آید شمن سایه سلیمان است و پان روشنی ذات سلیمان
شمن سلیمان را که با هنر و موسیقی در آمیخته است به مفهوم رقص مرگ رهنمون میسازد و پنداره سلیمان را برای مرگ آموخته میسازد اما پان درباره ترسها و رنج ها و عبور از آنها سخن میگوید تعارض کهنه بشر بین بودن و نبودن در شمن و پان متجلی میشود که هر یک دو زن را در پشت سر خویش دارند که هر چهارتای آنها با لباس متحد الشکل آبی رنگ این پنداره را در ذهن متبادر می سازند که از هر سوی که روید همه چیز یک رنگ است و به هر عنصری که بیاندیشید همه در ذات یک چیز است این پیوستگی در عین کثرت از فضای ذهنی سلیمان بیرون می آید و او با چالشهای بنیادین هستی روبرو میشود هستی ای که دیر یا زود مرگ را می پذیرد و به یکی شدن با هستی منجر میشود همانند آموزههای اصل خلا با تهیگی در آموزه های بودا که اوج بودن همان نبودن است که آدمی را به نیروانا میرساند نمایش رقص سلیمان اگر چه در ژرف ساخت اثر از معانی بلندی بهره من بود اما بی کاست نیز نبوده است که برخی از آنها معلول محدودیت های سالن است سوختن سه نور همزمان سبب میگردید تا طراحی نور نتواند به اندازه کافی و موثر در نمایش و تغییر دکور نمایش نقش خود را ایفا کند و تغییراتی که برای حل این موضوع داده شد ریتم اثر را در چند مورد انداخته و ارتباط مخاطب با اثر از دست میرفت که امیدواریم این مشکلات در آینده نزدیک مرتفع شده و ما شاهد درخشش هرچه بیشتر هنرمندان عزیز گیلانی مان باشیم
امیر مسعود این را خواند
محمدرضا مهربخش این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید