در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | احسان شریعتی راد درباره فیلم هامون: «هامون» ساخته‌ی داریوش مهرجویی (۱۳۶۸) یکی از اثرگذارترین و بحث‌برانگیز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:04:20
«هامون» ساخته‌ی داریوش مهرجویی (۱۳۶۸) یکی از اثرگذارترین و بحث‌برانگیزترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است؛ روایتی از بحران یک روشنفکر میانسال که میان رویاهای ذهنی و واقعیت‌های اجتماعی و خانوادگی گرفتار شده است. داستان زندگی حمید هامون، مردی که در آستانه‌ی فروپاشی زناشویی با همسرش ماهشید قرار دارد، به شکلی روایت می‌شود که مدام میان خاطره، رؤیا و کابوس در نوسان است. این ساختار غیرخطی، زبان سینمایی تازه‌ای به فیلم می‌دهد و تجربه‌ی ذهنی تماشاگر را با آشفتگی قهرمان همسو می‌کند.

بازی خسرو شکیبایی در نقش هامون نقطه‌ی اوج فیلم است؛ او مردی را تصویر می‌کند که همزمان مضطرب، عصبی، خنده‌آور و تراژیک است. اجرای او باعث می‌شود تماشاگر با شخصیت همراه شود، حتی وقتی از ضعف‌ها و خودخواهی‌هایش آگاه است. بیتا فرهی در نقش ماهشید تصویری پیچیده و دوگانه می‌سازد: زنی مستقل که هم الهام‌بخش بوده و هم حالا تصمیم گرفته در برابر زندگی فرساینده مقاومت کند. این تنش میان دو شخصیت اصلی، فیلم را از سطح یک روایت شخصی فراتر می‌برد و آن را به پرتره‌ای از کشمکش‌های نسلی و اجتماعی بدل می‌سازد.

مهرجویی در «هامون» از میزانسن‌های محدود آپارتمانی و اداری برای نمایش فشار و تنگنای زندگی روزمره استفاده می‌کند و در برابر آن، فضاهای باز ... دیدن ادامه ›› ساحل و دریا را به‌عنوان نماد رهایی و امکان باززایش به‌کار می‌گیرد. تدوین فیلم با برش‌های ناگهانی میان رؤیا و واقعیت، فضایی آشوبناک اما کنترل‌شده می‌سازد؛ به شکلی که تماشاگر در عین سردرگمی، با مسیر ذهنی شخصیت همراه می‌ماند. موسیقی و طراحی صدا نیز با تکرار موتیف‌های آبی و وهم‌آلود، این حس تعلیق روانی را تشدید می‌کنند.

از نظر درون‌مایه، «هامون» چند لایه‌ی اصلی دارد: بحران هویت و میانسالی، کشمکش میان سنت و مدرنیته، و تلاش برای رستگاری. رؤیاها و کابوس‌های قهرمان نه صرفاً جلوه‌های زیبایی‌شناختی، بلکه بازتاب مستقیم ناخودآگاه و ترس‌های او هستند؛ چیزی که امکان خوانش روان‌کاوانه و فلسفی را فراهم می‌کند. در عین حال، سکانس پایانی با حضور استاد و بازگشت به دریا، به فیلم بعدی عرفانی می‌بخشد و پیوندی میان سرگشتگی مدرن و سنت معنوی ایرانی برقرار می‌کند.

با این حال، فیلم خالی از ضعف نیست. بعضی منتقدان معتقدند که روایت بیش از اندازه از زاویه‌ی دید مردانه ساخته شده و فرصت کافی برای نشان‌دادن عاملیت و استقلال ماهشید به‌عنوان یک شخصیت مستقل وجود ندارد. همچنین رؤیاها آن‌قدر زیبا و پرجزئیات طراحی شده‌اند که گاهی بار روانی و رنج واقعی شخصیت در زیر لایه‌ی بصری پنهان می‌ماند. با این وجود، همین تناقض‌ها و ابهام‌ها باعث می‌شوند «هامون» همچنان زنده و محل بحث باقی بماند.

میراث این فیلم در حافظه‌ی سینمای ایران بی‌نظیر است. انتخاب «هامون» به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران در نظرسنجی مجله‌ی فیلم و تبدیل‌شدنش به یک اثر کالت نشان می‌دهد که مهرجویی موفق شده هم‌زمان اثری شخصی و جمعی خلق کند. حتی منتقدان خارجی نیز در زمان اکران، «هامون» را پرتره‌ای از بحران میانسالی به سبک ایرانی دانستند و بازی‌ها و بیان اجتماعی آن را ستودند.

در نهایت، «هامون» فیلمی است درباره‌ی انسان مدرنی که میان عشق و عقل، سنت و مدرنیته، رویا و واقعیت در رفت‌وآمد است. اثری که با زبانی شاعرانه و در عین حال تحلیلی، سرگشتگی یک فرد را به سرگشتگی یک جامعه پیوند می‌زند. همین پیوند است که آن را به یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل کرده است؛ فیلمی که هر بار دیدنش، پرسش تازه‌ای درباره‌ی هویت، عشق و معنای زندگی در ذهن تماشاگر برمی‌انگیزد