در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیلوفر ثانی درباره نمایش شهر گناه: نگاهی به نمایش «شهر گناه» - اوشان محمودی منتشر در روزنامه سازندگی چها
S4 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 03:18:41
نگاهی به نمایش «شهر گناه» - اوشان محمودی
منتشر در روزنامه سازندگی چهارشنبه 19 آذر 1404
نیلوفر ثانی
«عصیان بصری»
«شهر گناه» تازه ترین اثر اوشان محمودی با متن و همکاری شهاب محمودی پس از چند اثر موفق این تیم حرفه‌ای، در تماشاخانه ایرانشهر بروی صحنه آمده که سبک و فرمی متفاوت از آثار پیشین خود را در نظر گرفته است.
داستان روایت پیچیده‌ای ندارد با نگاهی به اسطوره‌های یونانی و یا پدرکشی‌ها و سویه‌های بارز روانشناختی در عقده‌های تحقیر و سرکوب، فرمی متفاوت را در نظر گرفته و در نحوه اجرا به اکسپرسونیسم نزدیک می‌شود. در نگاه اول و در جریان فرم، سبک رابرت ویلسون فقید را تداعی می‌کند. با همان قاب‌های بصری در طراحی صحنه، گریم و لباس و تاکید بر زیبایی‌شناسی اثر که عنصر بارز را فرم قرار داده و متن در درون آن ... دیدن ادامه ›› هویت می‌گیرد.
از مشخصه‌های آثار ویلسون به ویژه در قرن اخیر، تکیه بر آثاری که متن‌های غیر خطی و ترکیب نور و موسیقی به شکل مینیمالیستی و گرایش به اکسپرسیونیسم و تجربه کارگردان است، چنانکه بطور روشن امضای صاحب اثر در آن نمایان باشد.
"اوشان محمودی" در اجرای این نمایش از آثار گذشته خود فاصله گرفته و ژانر دیگری را تجربه و به معرض گذاشته است. سبکی که با حفظ سورئال و روندی غیرخطی، نوعی واسازی در متنی حداقلی، که می‌تواند در یک جمله خلاصه شود، خودنمایی می‌کند. اگرچه اگر المانهای اجراهای این کارگردان خلاق را در آثارش در نظر بگیریم رگه‌های کاملا مشابه و عناصر اصلی را در آنها ردیابی خواهیم کرد، بنابراین اساس و بنیاد همان است اما اینبار تغییرات واضحی نیز صورت گرفته، به ویژه موضوع سرراست‎تر پرداخت شده است.
متن لایه بیرونی دارد و در زیرلایه‌های خود به مفاهیم عمیق انسانی، آزادی و خشونت، به ویژه مسائل روانشناسی و روانکاوی اشاره می‌کند اما این مفاهیم در فرم،تکمیل و بصری شده و به کمال می‌رسد. به معنای دیگر بخش نوشتاری متن و مفاهیم انتزاعی آن، در شکل دیداری و بصری با رنگ و نور و موسیقی، با قاب‌های هنری و تصویری و با ترفندهای اجرایی تبلور پیداکرده و به بار می‌نشیند. بدین ترتیب مفهوم و اجرا در هم‌تنیدگی متناسبی را خلق می‌کنند که در یک انسجام است.
داستان در قابی مینیمال و با میز غذاخوری بزرگی در وسط با دو بازیگر مرد آغاز می‌شود. صحبت از خلال آب و هوا و آغاز پاییز به پدر می‌رسد که به دریا رفته و هنوز باز نگشته است. در ادامه قایق پدر را می‌بینند که در حال غرق‌شدن است و تصمیم می‌گیرند او را نجات دهند. بخش دوم نمایش از نجات پدر که نقش آن را «شیرین جروقی» با گریمی منحصر و بازی مسلط اجرا می‌کند، آغاز می‌شود. جابجایی جنسیتی در نمایش با دو بازیگر زن مفاهیم دیگری را نیز وارد اجرا می‌کند و روشن می‌شود که پدر با دختران خود با خشونت زیادی برخورد کرده و حتی نظارت شدید از هر نوع ارتکاب خطا و یا عبور از خطوط تعیین‌شده وجود دارد. این نوع برخورد تحقیرآمیز موجب عقده‌هایی روانی در دخترها شده و از آنان موجوداتی سرد و بی‌رحم ساخته است.

در حقیقت«فقدان» نکته اصلی در روابط مورد طرح در نمایش است که گاه خود را به شکل کمبود، گاه نبود و گاه نقص و حذف نشان می‌دهد. این انتقال مفاهیم به اثرات فقدان مرتبط می‌شود و آنچه در ادامه جریان می‌یابد حول و حوش همین مفهوم است.در حقیقت این مفاهیم در فرمی ویلسونی گنجانده شده تا ضمن بیان موضوعی روز و روانشناختی، فرمی نیز عرضه شود که در جای خود نو و غیرمتعارف است.
عناصر سکوت، کلمات موجز، رقص، گریم و صحنه با نور و رنگ و قابهای بصری،«شهر گناه» را به سبک ویلسون نزدیک می‌کند. بنابراین آنچه در صحنه شکل می‌گیرد قابهای سرد و نورپردازی همسو با مضمون اثر است.
در ادامه مسئله «هویت» نیز به میان می‌آید و جابجایی‌ها متکثرتر می‌شود. پدر و مادر، دختران و پسران و اتفاقات در راستای محتوا و فرم جنسیت را به بازی می‌گیرد. اما هر کدام حاوی همان مسائل رواشناختی جنسیتی، دال بزرگ، خشونت، سرکوب، تحقیر و آسیبهای روانی‌ست که خود را به بطن روایت پیوند می‌زند. از سوی دیگر رد پایی از تراژدی‌های اساطیری چون خیانت‌ها، خونخواهی‌ها، پدرکشی، انتقام و.. نیز در این اثر دیده می‌شود. ذهن نویسنده تلاش کرده است متن خود را جهانی سازی کند و معطوف به زمان و مکان مشخصی نباشد. این امر می‌تواند اثر را از قید انقضاء آزاد کند و اجازه دهد چه بسا ادامه‌دار باشد اما آنچه به نظر می‌رسد این موضوع را امروزی و معاصر می‌کند قیام فرزندان علیه سلطه پدر و انتقام‌جویی از خشونت و نقض آزادی‌ست که سلسله مراتب سنتی و قدرت نهادینه خانواده از آنها سلب نموده است. اینبار دیگر فرزندان بدست پدر طرد، کشته و حذف نمی‌شوند. نهاد قدرت نمی‌تواند در برابر بی‌عدالتی پایدار بماند، بلکه این «دختران/فرزندان» هستند که آرزوها و خواسته‌هایشان را محقق می‌کنند.
«شهر گناه» با نامی پارادوکسیکال در حقیقت «شهر آزادی» است. شهری که علی رغم مدارا، عطوفت، همدلی و همراهی، در برابر کشتار و قتل مادر توسط پدر، که نمادی از تعلق و هویت است، نمی‌تواند بی‌تفاوت بماند. و اینبار عصیان می‌کند. مادری که خود نیز در برابر خشونت پدر عصیان کرده و قواعد مقدس را زیرپا گذاشته است.
بنابراین به وضوح نوعی اندیشه‎ی روشنفکری و امر اجتماعی نیز در اثر خود را جا داده و ابراز می‌کند. «شهر گناه»، شرحی بر طغیان است. شرحی بر آنچه به واسطه امر مقدس، تحمیل شده و مقّدر تلقی شده است اما در حقیقت گناه در بطن همان امر مقدس رشد کرده و پرورش یافته است. و تقدیر حتی در برابر بنیانهای تقدس، ازلی نیست و قابل تغییر است.
از این منظر می‌توان از لایه‌های متعددی که متن در یک روایت ساده و مینیمال در خود گنجانده و در یک فرم بصری و زیبایی‌شناختی ارائه می‌دهد، لذت برد. "اوشان محمودی" بار دیگر ثابت نموده است که کاربلد است و کارگردانی را چه در انتخاب بازیگران، چه در جاگذاری میزانسن‌ها، ریتم و بهره از عناصر تئاتریکالیته هوشمندی کافی دارد. او پس از نمایش «گربه نره و روباه مکار» که درخشان اجرا نمود اینبار نیز با همان کیفیت و با تبحری پخته‌تر به سراغ اثر بعدی خود رفته است. اینبار از فضای فانتزی فاصله گرفته و به سورئال نزدیک شده است و شکست زمانی و روایت غیرخطی پررنگتر خود را نشان می‌دهد.
بازیگری نیز در این اثر نقطه قوت چون آثار پیشین این گروه نمایشی‌ست. «داریوش ‌رشادت و علی ‌تاریمی» کاملا هماهنگ و هم‌وزن در نقشها و «شیرین ‌جروقی» درخشان است. «شکوفه ‌حیدریان و مریم ‌بصیری ‌فر» نیز مسلطند هر چند به واسطه نقشهایشان کمتر در صحنه حضور دارند.
طراحی صحنه نیز از نقاط قوت اثر است. درهایی که در جلوی صحنه باز و بسته می‌شوند تداعی روزنه‌های پیدا و پنهانی از ناخودآگاه و یا دستگاه روانند که در موقعیتهایی غیر ارادی گشوده و محتویات خود را بیرون می‌ریزند.
طراحی گریم و لباس‌ها کاملا در جریان نوعی تضاد زیبایی‌شناسی‌ست، به ویژه شیرین جروقی که بدون شک با گریمی سنگین به زیبایی اثر را متحول می‌کند.

در مجموع «شهر گناه» نمایشی که در تماشاخانه ایرانشهر در پاییز 1404 بروی صحنه است می‌تواند یکی از آثار قابل قبول و قابل تعمقی باشد که در چند ماه اخیر بر صحنه آمده و مخاطب خود را راضی از سالن روانه می کند. اثری که ضمن تأمین جذابیت‌های بصری و تئاتریکالیته مورد لزوم، متن و روایتی اثربخش و عصیانگر را نیز ارائه می‌دهد و دقایقی لذت‌بخش را برای مخاطب خود فراهم می‌آورد.


مثل همیشه یاد گرفتم ازتون🫡🙏🏻
۳ روز پیش، چهارشنبه
مچکر🖤
۳ روز پیش، چهارشنبه
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
شهاب محمودی
مچکر🖤
موفق باشید.
۲ روز پیش، پنجشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید