در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کیارش درباره سریال کارآگاهان حقیقی (فصل اول): نقد فصل اول سریال True Detective فصل اول سریال True Detective از آن
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 13:14:12
نقد فصل اول سریال True Detective

فصل اول سریال True Detective از آن دست آثاری است که شروعی درخشان، ساختاری خلاقانه و فضاسازی جذاب دارد. اما هرچه به پایان نزدیک می شود، از همان کیفیت اولیه فاصله می گیرد. سریال تا قسمت ششم، با استفاده از روایت غیرخطی، بازجویی های زمان حال و بازگشت های مکرر به گذشته، موفق می شود تعلیقی موثر و ریتمی تند ایجاد کند. تعلیقی که نه بر پایه ی اکشن، بلکه بر مبنای تردید، ابهام و شک به روایت شخصیت ها شکل می گیرد. در این بخش ها، مخاطب با اثری مواجه است که به هوش او اعتماد دارد و به جای ارائه پاسخ های صریح، پرسش های جدی مطرح می کند.

اما از جایی به بعد، سریال به تدریج مسیر خود را تغییر می دهد. در دو قسمت پایانی، ریتم روایت به طور محسوسی کاهش می یابد و به جای پیشبرد دراماتیک داستان، شاهد طرح مفاهیم و مضامینی هستیم که بیش از آن که از دل روایت بیرون آمده باشند، حالتی شعاری، اغراق آمیز و غیرواقعی پیدا می کنند. ابهامی که تا پیش از این نقطه قوت سریال بود، جای خود را به توضیح، پیام پردازی و جمع بندی های اخلاقی شعاری می دهد. جمع بندی هایی که نه تنها با فضای واقع گرایانه ابتدایی اثر هم خوان نیستند، بلکه باعث تضعیف تاثیر کلی سریال نیز می شوند.

در نتیجه، True Detective نمونه ی قابل توجهی از اثری است که با فرمی خلاق و ... دیدن ادامه ›› روایتی جسورانه آغاز می شود، اما در پایان، به جای پایبندی به منطق درونی خود، به سمت ساده سازی، نمادپردازی افراطی و تحمیل معنا حرکت می کند. مسیری که در نهایت، قدرت و صداقت روایت را زیر سوال می برد.

تحلیل شخصیت های اصلی

دو شخصیت اصلی سریال، راستین کوهل و مارتین هارت، در ظاهر قرار است نماینده ی دو جهان بینی متفاوت باشند: راست به عنوان فردی بدبین، ضدخدا و نیهیلیست، و مارتی به عنوان شخصیتی عرفی، خانواده محور و سازگار با هنجارهای اجتماعی. این تقابل در نیمه ی اول سریال به خوبی کار می کند، زیرا تضاد میان گفتار و رفتار هر دو شخصیت به تدریج آشکار می شود و مخاطب را وادار می کند روایت آن ها را زیر سوال ببرد.

با این حال، این تقابل هرگز به سطحی عمیق و پیچیده نمی رسد. شخصیت مارتین بیش از آن که انسانی چندلایه باشد، به تیپی اخلاق گریز و متناقض تقلیل پیدا می کند که کارکرد اصلی اش برجسته کردن «تفاوت» راست است، نه ایستادن به عنوان شخصیتی مستقل. از سوی دیگر، راستین کول که تا میانه ی سریال با بدبینی رادیکال و نگاه ضدتسلی بخش خود جذابیت می آفریند، در پایان دچار تغییری ناگهانی و غیرزمینه مند می شود. تغییری که بیشتر شبیه یک نتیجه گیری اخلاقی تحمیلی و شعاری است تا تحول درونی باورپذیر.

در نتیجه، آنچه می توانست تقابل دو نگرش انسانی و اجتماعی باشد، به دو قطب ساده شده فروکاسته می شود: یکی که باید «تعدیل» شود و دیگری که اساسا عمق لازم برای ایستادگی در برابر این تغییر را ندارد.

پایان بندی شعاری

یکی از مهم ترین نقاط ضعف فصل اول True Detective در پایان بندی آن نهفته است. سریال تا پیش از قسمت ششم، تعلیق خود را از دل ابهام، حذف اطلاعات و بی اعتمادی به روایت شخصیت ها خلق می کند. اما در دو قسمت پایانی، این منطق کنار گذاشته می شود و روایت به جای پیش رفتن، شروع به توضیح دادن می کند.

پایان پرونده، به جای آن که نتیجه ی منطقی روند تحقیقات باشد، به سمت ساده سازی می رود: شر به یک فرد یا گروه حاشیه ای تقلیل داده می شود. شر که در واقعیت در متن جامعه جاری است، به شبکه ی پیچیده ای که در طول سریال به آن اشاره شده بود مرتبط می شود و عملا بی اثر باقی می ماند. در دو قسمت نهایی سریال، مواجهه ی شخصیت ها با فیلم های مربوط به تجاوز به کودک به گونه ای تصویر می شود که گویی دیدن چنین تصاویری به طور طبیعی باید با واکنش هایی هیستریک، فریاد، انزجار مطلق و شوک شدید همراه باشد. این نوع بازنمایی، به صورت ضمنی این پیام را القا می کند که چنین کنشی آن قدر غیرقابل تصور و «فراانسانی» است که تنها از موجوداتی کاملا غیرعادی یا به اصطلاح هیولاگونه که روی صورتش هم خط دارد برمی آید!

بدین ترتیب، مخاطب با پایانی مواجه می شود که بیشتر نقش آرام کننده دارد تا تکان دهنده. پایانی که به جای طرح پرسش های تازه، تلاش می کند اضطراب ایجادشده را مهار کند.

ادامه در:

https://eternaldelusions.blogsky.com/1404/09/26/post-141/true-detective-s1
شاهین محمدی این را خواند
رویا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید