کِی قرار است وقت و انرژی مردم در این مملکت ارزش پیدا کند؟!
وسط هفته برنامه را تنظیم کردن و خود را از آن سر شهر به تئاتر شهر رساندن و منتظر ماندن در سالن بستهی بد تهویهای که بوی رنگ و تینر همه جایش را برداشته کم است که میفهمی نمایش قرار است با حداقل یک ساعت تاخیر شروع شود!
٢٠ دقیقه گذشته از موعد شروع نمایش، کارگردان میآید و سعی میکند توضیح بدهد که چون بازیگر نمایش جای دیگری اجرا دارد و آن اجرا با تاخیر شروع شده، ناگزیر ما هم تاخیر داریم و ما را به "سعه صدر" دعوت میکند!!!
آقای جعفری! اجازه بدهید عذرخواهی شما را نپذیرم. فکر میکنم راههای زیادی وجود داشت برای اینکه چنین اتفاقی نیفتد. سادهترینش شاید این باشد که شما آنقدر قدرت پیشبینی داشته باشید که وقتی بازیگرتان همزمان در یک شب با چنین فاصله زمانی کمی دو اجرا دارد، به فکر جایگزین کردنش باشید! پس وقتی چنین نمیکنید یعنی یا قدرت پیشبینی ندارید و یا برای وقت و شعور مخاطبتان ارزش قائل نیستید که هردو برای یک کارگردان ضعفهای بزرگی هستند.
شاید بگویید حالا یک نمایشنامه خوانی ساده بوده و اینهمه قیل و قال ندارد ولی من میگویم مهم است کسی مثل من و امثال من دلسرد نشوند از شرکت کردن در چنین برنامههایی که نیت خیرخواهانه هم دارند. ولی شما و گروهتان به من و همراهانم که امشب عطای نمایش شما را به لقایش بخشیدیم آموختید که دفعه دیگر به راحتی زمانمان را در اختیارتان قرار ندهیم.
موفق باشید!