به داس دهر همان بد روی که می کاری
در حوالی بازار تهران میرزا سلیمان پس از سالها کاسبی، ورشکسته می شود تا جایی که دیگر توان بازگرداندن بدهی هایش را ندارد و روز به روز عرصه بر او تنگ تر می شود تا اینکه نقره، نامه رسان محل وصیتنامه ای از نزدیکان میرزا می آورد که نشان از ارثی عظیم دارد اما این تازه آغاز داستان است.