یویورک. “ج. ج. هانسکر” (لنکستر)، روزنامهنگار معتبر و سرشناس، که از رابطه خواهرش، “سوزان” (هریسن) با “استیو” (میلز)، نوازنده جوان و معصوم کلوبهای شبانه راضی نیست، یکی از پادوهای مطبوعاتی بهنام “سیدنی” (کورتیس) را که به نفوذ “هانسکر” برای پیش رفت احتیاج دارد، مجبور میکند تا برای “استیو” پاپوش درست کند....
اکران و نقد مهمترین فیلمهای تاریخ سینما
با حضور سعید قطبیزاده
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بینظیر در داستان، بازیها و جزئیات مختلف. چیزی که بیشتر از همه درمورد این فیلم دوست داشتم مواجهه دقیق با زشتیهای نیویورک و مطبوعات اون زمان و البته دیالوگهای تماما فکر شدهای بود که همگی در ذهن بیننده تا مدتها باقی میمونند.
«دست راست من ۳۰ سال است که دست چپ من را ندیده است»
پن: آقای فدایی دست شما و بادبزنتون هم درد نکنه. لذت فیلم دوچندان شد برام.