در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال امیر عسگری | درباره نمایش خاطرات و کابوس های یک جامه‌دار از زندگی و قتل میرزا تقی خان فراهانی
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 09:04:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
1- روایت داستان و دیالوگ های اینقدر دچار تکرار شده است که بیننده را خسته می کند
2-روایت داستان از لحاظ نمایشنامه نویسی تک خطی است و بهره ای از گونه های دیگر نمایشنامه نویسی ندارد
3-طراحی لباس بد نیست و یک نوع طراحی مدرن برای بیان سیرت کارکترهای داستان است
4-جامه دار در داستان صرفا یک راویست و نقش خاصی در پیشبرد داستان ندارد
5-با توجه به ویژگی های بارز سالن وحدت از فضای سالن بهره ای در جهت بهتر شدن نمایش برده نمی شود
6-موسیقی کار بد نیست مخصوصا در ابتدای نمایش استفاده از ویولنس سل کمک زیادی به یک نمایش نامه تاریخی می کند
7-فضای اصلی دکور بر گرفته از فضای گرمابه است که این فضای مملو از آب تا انتهای داستان وجود دارد شاید منظور دکتر رفیعی روایت تمام داستان در همان محل قتل امیر کبیر باشد ولی به نظر می رسد این فضای پر از آب نه تنها به داستان کمک نمیکنه بلکه از لحاظ بصری بیننده را بسیار خسته میکند


شاید بهتر بود دکتر رفیعی بعد از سالها باز سازی این نمایش با یک تغییر کلی و مدرن این نمایش را به اجرا می گذاشتند
۱۰ نفر این را خواندند
هومن این را دوست دارد
دوست عزیز با احترام به نظرتون واقعا این نوشته برام بسیار بسیار عجیبه
اگر از اسم نمایش شروع بکنیم ، جواب بسیاری از خطوط نوشته شما داده میشه، اسم کار هست حاطرات و کابوسهای یک جامه دار از ....
تمامی این نمایش (غیر از تابلوی آخر) جزو خاطرات و کابوسهای جامه دار هست و تمامی نمایش غیر از تابلوی آخر فلش بک هستند ، پس طبیعیه این تکرارها ، چون جامه داری نمایش رو روایت میکنه که خیلی از اوقات یاوه میگه ، تمام این چند سالی که از مرگ میرزا تقی خان میگذره در ترس بوده و از نظر منطق روایت همه چیز سر جای خودش هست
اینکه تمامی نمایش در حمام میگذره به همین دلیله ، حمام نمادی از دنیای فکری جامه دار هست که در حمام این داستان رو روایت میکنه
در ... دیدن ادامه ›› مورد طراحی لباس هم خود دکتر رفیعی بارها گفتند که علاقه به نمایش دادن تاریخ به صورت صرف رو ندارن و گذشته رو در غالب امروز به نمایش میگذارند پس طراحی لباس این نمایش هم مثل بسیاری دیگه از موارد نمایش که نمود امروزی هم دارند ، امروزیست
۲۲ آذر ۱۳۹۴
جناب آقای عسگری، من اصلا با نظراتتون موافق نیستم. دیالوگ های این کار بسیار زیبا و تاثیر گذار بودند و من کل شب اونها رو برای خودم مرور میکردم. تک تک حرف های جامه دار با ارزش بودند و در واقع ایشون راوی کل تاریخ ایران بودند (هم در اون زمان هم در زمان حال). لباس ها پر از رنگ و لعاب بودند و به آدم انرژی میدادن. طراحی صحنه هم خوب و جدید بود. من بسیار از این کار لذت بردم و برام عجیب بود که شما از کلمه خسته کننده استفاده کردید چون حتی 1% هم خسته کننده نبود. به نظرم وقتی نظراتتون را روی یک سایت میذارین کمی منصف تر باشید.
۲۵ آذر ۱۳۹۴
آقای عسگری عزیز کاملا با نظر شما موافق هستم.
من به همراه همسرم که حرفه شون موسیقی است این کار رو دیدیم و شاید اگر صندلی مان وسط سالن نبود بلند می شدیم و سالن را ترک می کردیم.
خستگی از شنیدن دیالوگ های خطی، هماهنگ نبودن موسیقی با کار و وجود دائمی آب ذهن رو خیلی خسته می کرد.
بازیگران همه (بجز جامه دار) چکمه پوش بودند، خوب اگر قرار است خیس نشوند چرا باید مدام در آب باشند... در کل بنظرم استفاده مناسبی از آب نشده بود. یه پرانتز کوچک هم باز می کنم که چند سالی است در تاتر فرانسه استفاده ار آب در تاتر بسیار متداول شده و کشورهای دیگر هم بسیار از این روش تقلید کرده اند منجمله ایران. این به هیچ وجه بد نیست اما شاید اگر آقای دکتر رفیعی در جاهای خاصی از نمایش، از آب استفاده می کردند جذابیت ... دیدن ادامه ›› بیشتری داشت.
صدای گلین ... ای کاش صدایی برای این نقش انتخاب می شد که شادی و شیطنت بیشتری می داشت.
طراحی گریم می توانست بهتر باشد.
تنها چیزی که در این کار برایم جالب بود صحنه های محوی بود که در پس حمام می گذشت و بیشتر خیالات و کابوس ها رو تداعی می کرد. و برای عکاسی هم بسیار مناسب بود.
طراحی صحنه زیبا بود اما ربطی به امروز و ایرانی که امیر کبیر در آن زیسته نداشت. کاملا غربی بود. آدم فکر می کند این جامه دار که در جایی غیر از فضای حمام زندگی نکرده، چقدر کابوس های شیک و چشم نوازی دارد.
اگر بعضی از دوستان منظورشان از صحنه مدرن، صحنه ای است که نزدیک به طراحی های غربی است، خوب باید بگویم که در درک و فهمیدن مسئله مدرن در ایران باید تامل بیشتری بفرمایند. هنر همیشه وابسته به اتفاقات اجتماعی و گاهی سیاسی است و بر اساس آن است که تحول پیدا می کند پس باید دید که هنر مدرن در ایران به چه شکلی اتفاق می افتد، چه المان هایی در آن تغییر می کنند و چه مسیری را طی می کند که مدرن می شود.
هر جا در مورد این کار خواندم همه تعریف و تمجید بود و هر کس اعتراضی کرده بود با فوجی از بد و بیراه پای خود را عقب کشیده بود.
نویسنده، کارگردان، بازیگر و تمامی عوامل دیگر یک نمایش باید جوری کار کنند که توقع تماشاگر و سواد او را بالا ببرند و تماشاگر هم باید با مطالعه، فکر و پرسش توقع خود را نشان دهد. اگر اینطور نباشد یک تاتر خوب هیچ وقت اتفاق نمی افتد.
در اینکه آقای دکتر رفیعی بسیار زحمت کشیدن شکی نیست. خسته نباشند.
اما ما خیلی خسته شدیم.
۰۳ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید