نقد و بررسی نمایش «اسکرینشات» به نویسندگی و کارگردانی ندا قربانیان
من هم یک فمینیستــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!
به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت
ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
اولین واکنش من به این نمایش بُهت و ناباوری است. متحیرم که چگونه میتوان در یک نمایش و در بازه زمانی محدود، این حجم از ابتذال، توهین و
... دیدن ادامه ››
سطحیانگاری را جا داده و به مخاطب تحویل داد. ماندهام که این استعداد از کجا به دست آمده و این تبحر مخلصانه از چه راهی به دوستان الهام شده و بر اساس کدام متد راهگشا و تاثیرگذار هنری به چنین اکتشافاتی نائل آمدهاند؟! قطعا این نمایش کثیف و مبتذل در حد نقد و بررسی قرار نمیگیرد چرا که اگر چنین شود، در واقع توهینی است به ساحت نقد و مخاطب آن. اما مسائلی پیرامون این نمایش هست که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. اول این که بر خلاف میلم از شما عزیزان درخواست میکنم که این نمایش را ببینید. قطعا این پیشنهاد از موضع روابط عمومی نمایش نیست. (من رو چه به روابط عمومی) از شما میخواهم که به تماشای این نمایش بروید چرا که بنده اعتراف میکنم که قلم بنده از توصیف و بررسی این حجم از انحطاط قاصر است. دیدن این نمایش به شدت لازم است به جهت ریشخند کردن جشنوارههای پفکیای چون جشنواره تئاتر رضوی که برگزیدهاش چنین نمایش آشغالی است. تصور کنید که جشنوارهی تئاتری را با هزار پول و رانت و بگیر و ببر برگزار میکنند و یحتمل اهدافی هم برای اجرایش در نظر میگیرند. حال نمایشی پیدا میشود که چاه مستراح را خالی میکند به همه مقدساتی که حضرات به ظاهر مدعی دفاع از آنها هستند. نمایش نه تنها از سوی جشنواره تقبیح نشده بلکه اصلیترین جوایزش را نیز به این اثر اختصاص میدهد. واقعا احسنت به این اعتقاد راسخ به موضوع تکثر فرهنگی! این مسئله میتواند یک لطیفه تمام عیار باشد (که قطعا هست) اما به جایی میرسد که در ابتدای این نوشتار به بُهت و ناباوری از آن یاد کردم. در چند سال گذشته دوستان به ظاهر مدعی حقوق زنان از نقش آنها در فضای هنری و فرهنگی حال حاضر کشور در برنامههای مختلف دم میزدند و به دلایل مختلف خود را پشتیبان این قشر از جامعه معرفی میکردند. یکی از مسائل و موضوعاتی که حضرات به آن میبالیدند افزایش حضور زنان در قامت نویسنده و کارگردان در فضای تئاتر، سینما و تلویزیون است. فکرش را بکنید که در این شرایط نابسامان اجتماعی، موضوع حقوق زنان به یکی از اصلیترین گفتمانهای روز جامعه تبدیل شده است و هر کس میخواهد که از این آب گلآلود ماهی گرفته و از آن بهرهبرداری سیاسی کند. (نتیجه این رویکرد تا دو سه ماه دیگر و در آستانه انتخابات مجلس به اوج خود خواهد رسید تا به این حربه تنور انتخابات داغ شود) اما آیا ازدیاد نویسنده و کارگردانان زن به خودیخود میتواند پیامد مثبت در بر داشته باشد؟ من معتقدم در شرایطی که اکثر این زنان در آثار خود موضعی کاملا ضدزنانه دارند، نه تنها حضور مثبتی در فضای فرهنگی ندارند بلکه به پیادهنظام سیاست سرکوب برخی سیاستمداران تبدیل میشوند. دوستان فکر میکنند اگر کاراکتر اصلی کاری زن باشد یا همین که درباره زنان روضه بخوانند، میتوانند وجههای فمینیستی به خود بگیرند و به اصطلاح به زبان زنان محروم و نادیده گرفته شده جامعهشان تبدیل شوند. حال آن که در این نمایش چه میبینیم؟ زنانی عقبافتاده، فاسق، احمق و عقدهای که گویی زمانی درغل و قلاده بودهاند و حالا زنجیر پاره کرده و هار شدهاند. معمولا در برابر چنین انتقاداتی دو رویکرد تکراری شنیده میشود. اول این که میگویند شما از زنان چه میدانید؟ موضع این پرسش چنان ضدزنانه است که آنها را تا سر حد موجودی که اساسا نباید شناخته شود پیش میبرد. چرا که شناخت و بررسی مسائل جدی آنها اهمیتی نداشته و ندارد. دوم این که میگویند که این زنان، زنان آسیبدیده اجتماع ما هستند و ما خواستیم که آنها را سانسور نکرده و به منصهظهور برسانیم. اولا این نوع نگاه به زنان هیچ ربطی به زنان بیرون از این تئاتر که در این اجتماع زندگی میکنند ندارد. دوما به فرض این که این حرف درست باشد، پس نگاه شما نویسنده و کارگردان کجای این قصه ایستاده است. (جالب این که خود ایشان نقش یکی از این زنان مفلوک را بازی می کنند) اتفاقا ایشان هیچ چیز از زن، زنانگی و قدرت نقشش در اجتماع نمیدانند که ایشان را در یک قصهی عقب افتاده سطحپایین تلویزیونی تنزل دادهاند. ایشان اصلا هیچ نوع نگاه و رویکرد تازهای نسبت به زن ندارند و اساسا نمیتوانند چنین ادعایی داشته باشند. به فرض که تمام زنان این اجتماع مانند زنان نمایش شما هستند. تعریف شما از نقش واقعی و حقیقی زن در ذهن و قلم شما چه نقشی دارد؟! اگر چیزی در این اجتماع وجود ندارد که وجودش حیاتی و الزامی است، پس چرا حتی در تخیل و رویاهای شما نیز محلی از اعراب ندارد؟! چرا کمی درباره ایدهآلهای خود رویاپردازی نکرده و دلتان برای این خلا بزرگ نمیسوزد. تعریف این که زنان این اجتماع چطور هستند را به ما بسپارید، هر روز در کوچه و خیابان و محل کار و... با آنها در ارتباط هستیم و آنها هرگز به سخیفی تعریف شما از ایشان نیستند. اما شما تعریفتان را پیاده کنید که آن است که دیدن داشته و حتما جای نقد و بررسی دارد چرا که اصالتش شأن نقد را حفظ خواهد کرد. سرآخر این که فمینیست بودن یک مد نیست که گاهی لباسش را به تن کنید و پزش را دهید. چرا که اگر این گونه بود، مستبدترین افراد حال حاضر جامعه نیز میتوانند خود را در ردیف حمایتکنندگان از حقوق زنان معرفی کنند. در صحنه تئاتر ما جای خالی زنانی جسور، آگاه، باصلابت، مطالبهگر، حقخواه و مهربان بسیار خالی است. بسیــــــــــــــــــــــــار…
۷ شهریور ۹۸
اسکرین شات