انتقام ناتمام؛ روایتی از زنی که هرگز پیروز نشد
نقد فیلم «زن و بچه» ساخته سعید روستایی
قسمت سوم (مهری: اسارت در فریب و خیانت)
مهری نقش گلاوکه را بازی میکند، اما با یک تفاوت بزرگ: او نه یک غریبه، که خواهرِ مهناز است! این خیانت را عمیقتر و تلختر میکند. شاید لازم باشد مهناز علاوه بر حمید از مهری نیز انتقام بگیرد. اما مهری خودش آسیب دیده و قربانی است. حمید اینبار به سراغ کلام عاشقانه و فریبنده نرفته و از مهری در شرایطی که تحت تاثیر مرگ علیار است سو استفاده می کند و او را باردار می کند. این بخش از فیلم به وضوح نشان میدهد که زن در این جامعه از هر جهت آسیبپذیر است. نه فقط به دلیل قوانین ناعادلانه یا مردسالاری ساختاری، بلکه به دلیل محدودیتهای جسمانی، اجتماعی و روانیِ تحمیلشده
... دیدن ادامه ››
به او.
مهری به دام «تعهد اجباری» میافتد، زیرا باردار شده است. در جامعهای که «باکرگی» و «حفظ آبرو» برای زنان ارزش محسوب میشود، بارداری پیش از ازدواج او را مجبور به پذیرش حمید میکند، حتی اگر بداند او مردی خیانتکار است. بدن زن به ابزاری برای کنترل تبدیل میشود. حمید با نزدیکی پیش از ازدواج، عملا مهری را در موقعیتی قرار میدهد که چارهای جز تسلیم ندارد. جامعه نیز مهری را مجبور به ازدواج میکند، نه حمید را. اگر مهری از ازدواج خودداری کند، با برچسبهایی مثل «زن بیعفت» یا «مادر مجرد» روبهرو میشود، درحالی که حمید بدون عواقب جدی رها میشود. حتی خانواده مهری (مانند مادرش) ممکن است او را تحت فشار بگذارند تا «آبروی خانواده» را حفظ کند، درحالی که هیچکس از حمید نمیپرسد چرا پیش از تعهد رسمی، رابطه برقرار کرده است. این وضعیت برای مهری ترومای مضاعف ایجاد می کند. از یک سو، باید با مردی زندگی کند که به خواهرش خیانت کرده. از سوی دیگر، میداند که خودش هم ممکن است قربانی خیانت بعدی حمید شود.
حالا اسطوره مده آ را در خصوص مهری تحلیل کنیم. مدهآ حداقل آزاد بود که جیسون را ترک کند یا با کشتن فرزندش انتقام بگیرد. اما مهری در چنگال بارداری ناخواسته و فشارهای اجتماعی اسیر است. میدانیم که او در جامعه ای قرار دارد که حق سقط جنین ندارد. حق طلاق ندارد. او حتی حق عصبانیت ندارد، چون جامعه به او میگوید: «خودت هم مقصر بودی». اینجا زن نه تنها توسط مردان، بلکه توسط کل سیستم سرکوب میشود.
مهری در دیالوگی که می گوید «دروغهای حمید حال من را خوب میکند» یکی از کلیدیترین لحظات فیلم را رقم می زند. این رفتار شبیه اعتیاد عاطفی است. در مقایسه با گلاوکه در اسطوره ی مده آ، گلاوکه یک قربانی بیاختیار است. اما مهری یک قربانی آگاه است. میداند حمید دروغگو است، اما او را انتخاب میکند. با توضیحاتی که بالاتر در خصوص مهری داده شد مشخص است که او راهی جز خودفریبی ندارد. مهری نه شرور است، نه قهرمان. او محصول پرخاش پنهان زنان علیه یکدیگر است که به ناچار با سیستم فاسد همراهی می کند.